محجورین کسانى هستند که حقّ تصرّف در مال خود را ندارند.
مسأله 1909ـ بچّه نابالغ حقّ تصرّف در مال خود را ندارد و نشانهی بلوغ یکى از سه چیز است: «اوّل» پانزده سال قمرى تمام در مرد و نه سال قمرى تمام در زن[1] «دوم» بیرون آمدن منى «سوم» روییدن موى درشت بالاى عورت.
_________________
[1] . دختران با تمام شدن نُه سال قمری بالغ می شوند، ولی چنانچه قادر بر انجام برخی از تکالیف مثل روزه نباشند، انجام آن برای آنها واجب نیست. و اگر تا ماه رمضان سال بعد قادر بر قضای آن هم نباشند، قضا ندارد، ولی برای هر روز باید فقیری را سیر کنند. و در مورد ازدواج احتیاج به رشد جسمانی هم دارند. و در مورد تصرّف در اموال، رشد کافی اقتصادی نیز لازم است.
مسأله 1910ـ درشت شدن صدا و روییدن موى درشت در صورت و پشت لب و مانند آن، دلیل بر بلوغ نیست، مگر این که از این راه یقین به بالغ شدن حاصل شود.
مسأله 1911ـ «دیوانه» و «سفیه» یعنى کسى که مال خود را بیهوده مصرف مى کند و توانایى بر نگهدارى و معامله ندارد، حق ندارند در مال خود تصرّف کنند بلکه باید زیر نظر ولىّ آنها باشد.
مسأله 1912ـ کسى که ورشکست شده یعنى بدهکارى او بیش از سرمایه موجود اوست و طلبکاران از حاکم شرع خواسته اند که او را از تصرّف در اموالش ممنوع کند بعد از حکم حاکم حقّ تصرّف در اموال خود ندارد.
مسأله 1913ـ کسى که گاهى عاقل و گاهى دیوانه است تصرّفى که در موقع دیوانگى در اموال خود مى کند صحیح نیست.
مسأله 1914ـ انسان مى تواند قبل از مرگ خود خواه صحیح و سالم باشد یا بیمار هر قدر از مال خود را بخواهد، به دیگرى ببخشد، یا جنسى را ارزانتر از قیمت بفروشد، یا به مصرف خود و عیال و میهمان برساند به شرط این که کاملاً هوشیار باشد، ولى احتیاط مستحب آن است که در مرضى که با آن از دنیا مى رود (یعنى در آستانه مرگ) در بیش از ثلث مال خود چنین تصرّفاتى نکند، مگر با اجازه ورثه.