کلمه تربیت در اصل لغت به معنى بالا بردن و نموّ دادن ، از ماده « ربو » به معنى علوّ پیدا کردن مى باشد ، و به نظر مى رسد که استعمال این کلمه در معنى مورد نظر زیاد قدیمى نباشد و لذا در قرآن کلمه تربیت براى تفهیم این معنى به کار نرفته است ولى به جاى آن تعبیرات دیگرى مانند « تزکیه » و « اخراج از ظلمت به نور » دیده مى شود .
مثلا دو آیه زیر در واقع یکى اشاره به « تربیت تکوینى » و دیگرى اشاره به « تربیت تشریعى » است :
1 ـ ( هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ )(1)
او کسى است است که بر شما درود و رحمت مى فرستد و فرشتگان او ( نیز ) براى شما تقاضاى رحمت مى کنند تا شما را از ظلمات ( جهل و شرک و گناه ) به سوى نور ( ایمان و علم و تقوا ) رهنمون گردد .
مى دانیم صلوات خداوند بر بندگان همان رحمت و برکات اوست ، و صلوات فرشتگان هم در اینجا به نظر مى رسد رحمت و برکاتى باشد که بوسیله ملائکه ( مُدَبِّرات امراً ) بر بندگان نازل مى گردد که همه جنبه تکوینى دارد و در هر صورت هدف آنها خارج ساختن از ظلمت گمراهى به نور هدایت است .
2 ـ (هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلى عَبْدِهِ آیات بَیِّنات لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ )(2)
او کسى است که آیات روشنى بر بنده اش [ محمد ] نازل مى کند تا شما را از تاریکیها به سوى نور برد .
در آیه فوق ـ که اشاره به تربیت تشریعى مى باشد ـ نیز هدف ، اخراج از ظلمت به نور شمرده شده است .
از دقت در این تعبیر چنین استفاده مى شود که انسان به هنگام عدم تربیت به شخصى مى ماند که در تاریکى و ظلمت مطلق قرار گرفته باشد ، چنین کسى داراى نیروها و استعدادهاى گوناگونى هست اما قدرت ندارد آنها را رهبرى کند و براى رسیدن به هدفى جهت گیرى نماید ، نه مى تواند راه مشخصى را در پیش گیرد و نه خود را به مقصد برساند .
ولى وقتى تحت تربیت قرار گرفت مانند این است که از ظلمت به نور درآمده باشد ، نور وسیله پرورش و نمو و بروز استعدادها ، وسیله رهبرى و جهت گیرى و هدف یابى است و به این تربیت تمام مفاهیم و معانى تربیت در این تعبیر جمع است .
1 . سوره احزاب ( 33 ) آیه 43 .
2 . سوره حدید ( 57 ) آیه 9 .