چرا از مباحثات خود نتیجه نمى گیریم ؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
زندگی در پرتو اخلاق
راه تسخیر دلها 1 ـ تفوق طلبى در بحث یا جدال و مراء

  امور زیر را همه به هنگام مباحثه با دیگران کراراً دریافته ایم :

   1 ـ زیاد دیده ایم که پس از ساعتها گفتگو هیچ گونه موفقیتى در پیشرفت مذاکرات بدست نیاورده ایم در حالى که به عقیده ما مطلب کاملا واضح و قابل قبول بوده ، ولى طرف از پذیرفتن آن سرباز زده است .

   2 ـ بسیار دیده شده که طرف ما پس از مباحثات فراوان در عقیده خود راسختر و متعصب تر شده است !

   3 ـ بسیار مى شود که پس از مباحثه طولانى احساس مى کنیم که در دل خود آن صفا و صمیمیت گذشته را نسبت به طرف نداریم و نسبت به او کینه و نفرت بى دلیلى احساس مى کنیم !

   4 ـ تاریخ مباحثات و مناقشات مذهبى و مکتبهاى سیاسى نشان مى دهد که از نیروهاى فراوانى که در راه اثبات یک عقیده یا یک مکتب بکار رفته و کتابهاى زیاد با زحمات و هزینه هاى فراوان تهیه شده بسیار کم بهره گرفته شده است .

   5 ـ بسیار دیده شده که مذاکرات علمى که در یک محیط صمیمانه آغاز گردیده منجر به نزاعها و گاهى گلاویز شدن افراد و یا ضرب و جرح آنها شده با اینکه ظاهراً میان « ضرب و جرح » و « بحث علمى » هیچگونه رابطه اى وجود ندارد و هرگز یکى را بوسیله دیگرى نمى توان ثابت نمود !

 

   6 ـ بسیار دیده ایم که طرف مقابل ، پاسخى در برابر منطق نیرومند ما نداشته و ساکت شده ، اما با این حال زیر بار آن مطلب نرفته و در برابر آن خاضع نیست و یا از آن تنفر دارد !

   اینها حقایقى است که غالب افراد که با مباحثات علمى ، اجتماعى ، سیاسى و غیر آن سروکار دارند کم و بیش در آزمایشها و رویدادهاى زندگى آن را درمى یابند و بسیار قابل دقت مى باشد .

   چرا چنین است ؟ براى اینکه این بحثها به منظور پى جویى از حقیقت نبوده ، بلکه بخاطر غلبه و پیروزى بر حریف صورت گرفته است ، و میان این دو فرق بسیار است اگرچه در ظاهر یکى مى باشند .

   هدف از تحقیق و پى جویى حقیقت ، این است که چیزى را به کسى که ندارد بدهند ، بدون اینکه چیزى از او بگیرند ، یعنى تعلیمى به او بدهند بدون اینکه شخصیت او را درهم بشکنند ; اما هدف مشاجرات و جدالهاى به ظاهر منطقى این است که افتخار و غرور و شخصیت را از طرف بگیرند و عواطف او را جریحه دار سازند ، در برابر تعلیم دادن چیزى که شاید در نظر او یا در واقع چندان مهم و جالب نباشد .

   بنابراین جاى تعجب نیست اگر در برابر آن مقاومت نشان دهد و از آن متنفر باشد ، لذا روانشناسان مى گویند :

   1 ـ ممکن است با مشاجره و جدال کسى را منکوب کرد ولى هرگز موافقت صمیمانه او را بدست نخواهیم آورد .

   2 ـ هرگز نادانى را به قوه منطق و بصورت جدال نمى توان متقاعد نمود .

   3 ـ بهترین وسیله براى پیروزى در بحث ، احتراز از بحث است ، اصولا بحثهایى که بصورت کشمکش یا هجوم و دفاع و به تعبیر عادى « جر و بحث » درمى آید کمتر ممکن است اثر قابل ملاحظه اى در جلب موافقت باطنى افراد از خود بگذارد و اینکه مى بینیم طرف مقابل مقاومت به خرج مى دهد نشانه این است که چیزى از شؤون خود را در خطر مى بیند ; و گرنه در برابر آموختن مطلبى به کسى مقاومت منفى نشان دادن معنى ندارد .

   بحثهایى که طرف را تحریک مى کند و به مقاومت وامى دارد ممکن است به یکى از طرق زیر صورت گرفته باشد :

   1 ـ بحثهایى که آمیخته با تحقیر طرف یا عقاید او باشد ، مثل اینکه گفته شود : نظر شما هیچ منطقى نیست ، عاقلانه نیست ، احدى با آن موافق نمى باشد ، از مثل شما این سخن دور است و یا عجیب است ! . . .

   2 ـ بحثهایى که در برابر فرد ثالثى صورت گیرد که طرف از وى مقید باشد ( و مردم غالباً از یکدیگر مقید هستند ) .

   3 ـ بحثى که طرز اداى آن صورت تعلیم داشته باشد در صورتى که طرف بحث ، شاگرد او محسوب نگردد و یا لااقل خودش درباره خود چنین وضعى را قبول ندارد .

   4 ـ بحثى که پیروزى در آن نشانه برترى و تقدم گوینده باشد و روح « برترى طلبى » طرف مقابل را بکوبد .

   5 ـ بحثى که مفهوم آن تخطئه بعضى از اعمال گذشته یا امروز طرف ، یا یکى از نزدیکان و دوستان یا افراد مورد علاقه او باشد .

   6 ـ بحثى که بر اثر تلقین محیط یا پدر و مادر و مانند آن جزء زیربناى افکار او شده و براى او اصالت پیدا کرده است .

   در تمام این موارد براى نفوذ در فکر و روح طرف مقابل ، هرگز نباید از شیوه هاى بحثى متداول استفاده نمود بلکه باید از راههایى استفاده شود که مطلقاً از جر و بحث به دور باشد .

 

 

راه تسخیر دلها 1 ـ تفوق طلبى در بحث یا جدال و مراء
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma