2 ـ ترک خودخواهى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
زندگی در پرتو اخلاق
معنى « جدال » و « مراء » 3 ـ برانگیختن عواطف مثبت

   کسى که مى خواهد در روح و افکار دیگران نفوذ کند هرگز نباید اصرار داشته باشد که حقایق را بعنوان « فکرى منتسب به او » بپذیرند بلکه بعکس باید کوشید حقایق را بطور مطلق و حتى بصورت فکر طرف بازگو نمود ; دقت کنید .

   زیرا مى دانیم هرکس به افکار مولود خود ـ  مانند فرزندان جسمى خود  ـ عشق مىورزد و دلیل عشق و علاقه در هر دو مورد یکى است ، افکار او مانند فرزندان او جزیى از وجود او محسوب مى شوند و عشق به آنها شعاعى از عشق به ذات است که ریشه دارترین غرایز انسان را تشکیل مى دهد ; و بعکس ، افکار دیگران ، همچون فرزندان دیگران ، نسبت به انسان بیگانه اند و طبعاً نمى توانند علاقه او را به خود جلب کنند ـ  سهل است  ـ گاهى حس رقابت او را نیز برمى انگیزند .

   بنابراین پذیرفتن واقعیتهایى که راه وصول به آنها از مسیر فکر خود انسان باشد براى او بسیار آسانتر و گواراتر است زیرا « عقل » و « عاطفه » در این موارد در یک جهت واقع مى شوند و بعکس در صورتى که به شکل یک موجود بیگانه وارد محیط جان او گردند چه بسا تضاد و کشمکشى میان « عقل » و « عاطفه » او روى دهد ، کشمکشى که نتیجه آن در بیشتر اشخاص پیروزى عاطفه است ، عقل مى خواهد آن فکر را بخاطر صحیح بودنش بپذیرد ، اما عاطفه آن را بیگانه و متعلق به دیگرى مى داند و از پذیرفتن آن مى خواهد خوددارى کند .

   ذکر این نکته نیز ضرورت دارد ، اگر منظور ما راستى پى جویى حقیقت باشد ، نه پیروزى شخصى در بحث ، چه مانعى دارد طرف چنین تصور کند که اصل فکر یا تکمیل آن از خود اوست ؟! اگر منظور ما قبول اصل « فکر » است ، چرا باید اصرار داشته باشیم حتماً بعنوان « فکر ما » مورد قبول واقع گردد ؟!

   آزمایشهاى فراوانى که روى افراد صورت گرفته بخوبى نشان مى دهد که استفاده از این روش غالباً براى نفوذ در افکار دیگران پیروزى درخشانى به همراه داشته است . براى تحقق بخشیدن به این هدف باید اصول زیر را بکار بست :

   1 ـ باید سعى نمود قسمتى از مطلب گفته شود و بقیه را خود طرف با راهنمایى گوینده دریابد ، یعنى در حقیقت باید نقش گوینده نقش رهبرى فکرى و به ثمر رسانیدن استعدادهاى درونى طرف مقابل باشد ، نه نقش ایجاد مستقل .

   2 ـ باید سعى نمود با ذکر استفهامها و سؤالها مطالب بصورت بحثهاى مورد مطالعه طرح گردد و پاسخ نهایى که در حکم تصمیم نهایى روى مسأله است با طرف مقابل باشد .

   3 ـ باید از استناد مطالب به خود ـ  مخصوصاً با عباراتى شبیه « پیش از من کسى این نظر را اظهار نکرده » و امثال آن  ـ شدیداً احتراز جست .

   4 ـ باید اگر تصریحات یا اشاراتى در سخنان طرف راجع به مطلب مورد نظر بود آن را صریحاً یادآور شد و به آن استناد جست ، حتى اگر در سخنان خود او نبوده باشد ولى در سخنان کسى که مورد علاقه و احترام اوست مانند پدر ، استاد ، بزرگ فامیل و دوست صمیمى او ، بوده است آن را یادآورى نمود .

   قرآن مجید که سمبل عالى یک گفتار مؤثر و نافذ است و نفوذ آن در افکار مردم آنچنان خارق العاده بود که « سِحر » ش خواندند ، غالباً از همین روش استفاده مى کند و در استدلالات خود در برابر مخالفان و مشتبهان همین طریقه را بکار مى بندد و با جمله هایى از قبیل :

( ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ )(1)

آیا معبودى با خداست ؟

( مَنْ اِلهٌ غَیْرُ اللهِ )(2)

کدام معبود غیر از خداست ؟

( هَلْ مِنْ خالِق غَیْرُ اللهِ )(3)

آیا آفریننده اى جز خدا هست ؟

   و همچنین جمله هایى از این قبیل :

( اَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الاَْرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها )(4)

آیا آنان در زمین سیر نکردند تا دلهایى داشته باشند که با آن درک کنند .

   مسائل مختلف را طرح مى کند و قضاوت نهایى را به عهده شنوندگان مى گذارد و از وجدان خود آنها در طرح و حل مسائل استمداد مى جوید .

 

 


1 . سوره نمل ( 27 ) آیه 61 .

2 . سوره قصص ( 28 ) آیه 72 .

3 . سوره فاطر ( 24 ) آیه 3 .

4 . سوره حج ( 22 ) آیه 46 .

 

معنى « جدال » و « مراء » 3 ـ برانگیختن عواطف مثبت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma