رشد اخلاقى ، شرط نخستین

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
زندگی در پرتو اخلاق
روح وحدت در تعالیم اسلام 2 ـ عفو و گذشت

اصل فراموش شده اى که دنیا بدون آن روى آرامش نخواهد دید

   همانطور که گفتیم براى تشکیل یک جامعه حقیقى بخصوص در یک مقیاس بزرگ جهانى که تمام مردم دنیا را در برگیرد ، علاوه بر وحدت ایدئولوژیکى و رشد فکرى نیاز به « رشد اخلاقى » است .

   بدون رشد اخلاقى هرگز مردمى که در یک اجتماع زندگى مى کنند نمى توانند وجود یکدیگر را تحمل نمایند و نقاط برخورد روحیات گوناگون و اختلاف نظرها را به طرز شایسته اى حل کنند .

   نیاز این قسمت ـ  مانند پرورش سایر جنبه هاى اخلاقى  ـ به تعلیمات انبیاء و پیامبران از هر قسمت دیگر واضحتر است ; زیرا همانطور که در جاى خود گفته ایم ، اخلاق بدون ضمانت اجرایى ایمان ـ  و مکتب پیغمبران  ـ تکیه گاه محکمى نخواهد داشت و از حدود یک سلسله کمالات غیر ضرورى و توصیه هاى غیر لازم الاجرا تجاوز نمى کند .

   اکنون به سراغ طرحهایى که در اسلام براى پرورش رشد اخلاق اجتماعى انسانها و آماده ساختن آنها براى زندگى دسته جمعى ریخته شده ، مى رویم . البته باید توجه داشت آنچه ذیلا مى آوریم قسمتى از این تعلیمات وسیع است و ذکر همه آنها از حوصله این بحث فشرده خارج مى باشد .

   توجه دادن به تفاوت مردم از نظر آفرینش جسم و جان و روحیات و عواطف چنانکه در حدیث معروف نقل شده :

« لَوْ عَلِمَ النّاسُ کَیْفَ خَلَقَ اللهُ هذا الْخَلْقَ لَمْ یَلُمْ اَحَدٌ اَحَدًا »(1)

اگر مردم مى دانستند خداوند چگونه افراد را آفریده ، هرگز کسى دیگرى را ملامت نمى کرد !

   و نیز در حدیث معروفى که از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده :

« اَلنّاسُ مَعادِنٌ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ »(2)

مردم معدنهایى هستند همانند معادن طلا و نقره .

اشاره اى به اختلاف آفرینش ( اجمالا ) شده است .

   توجه به این موضوع که ساختمان روح و عواطف و تربیت و مقدار معلومات و سوابق ذهنى افراد ، فوق العاده مختلف است ، بسیارى از مشکلات معاشرتى و تضادها و برخوردهاى اجتماعى را حل مى کند .

   مثلا بسیار دیده ایم که پدران و مادران از یک عمل نابجاى کودک ( مانند شکستن یک ظرف یا کثیف کردن لباس خود ) زیاد ناراحت مى شوند و گاهى مجازاتهاى شدید در برابر این عمل کوچک روا مى دارند و کودک را بسیار ملامت مى کنند ; در حالى که اگر درست موضوع را بررسى کنیم خواهیم دید نه جاى عصبانیت است و نه چندان ملامت و سرزنش دارد .

   مسلم است نه معلومات کودک درباره چگونگى ظرفهاى شکستنى و غیر شکستنى و طریق نگهدارى آنها که احتمال افتادن و شکستن را به حداقل برساند و از لیز خوردن و سنگینى کردن روى انگشتها بکاهد ، به اندازه کافى است ; و نه اگر همه این مطالب را کاملا بداند تجربه علمى کافى روى آن دارد ، و به فرض اینکه هم علم و هم تجربه او کافى باشد ، قدرت جسمى او ناچیز است .

   بنابراین اگر ما فعلا در نگهدارى این ظروف از آن کودک واردتریم به خاطر تجربیات و آزمایشهاى فراوان دوران کودکى است ، چرا که دوران کودکى سراسر دوران آزمایش و اندوختن معلومات درباره محیطى است که انسان هیچ آشنایى با آن ندارد .

   و اگر خود را به جاى آن کودک ، با همان معلومات ناچیز و ورزیدگى ناچیزتر ، فرض کنیم بسیارى از کارهاى او که در نظر ما گناه و جرم عظیمى محسوب مى شود نه گناه است و نه جرم !

   این محاسبه را درباره افراد بزرگ نیز مى توانیم بکنیم ، بعضى عادات رفیق من ممکن است در نظر من ، ناپسند آید و بخاطر آن خود را آماده براى قطع دوستى کنم ، ولى هنگامى که محیط تربیتى رفیقم را در نظر مى گیرم ، ساختمان روحى او را به آن ضمیمه مى کنم ، سابقه ذهنى او را نیز مورد توجه قرار مى دهم ، مى بینم اگر من هم جاى او بودم جز این نمى کردم .

   همسایه من بلند صحبت مى کند و مزاحم من است ، پایه معلومات و ساختمان حنجره و اعصاب و میزان حساسیت پرده هاى گوش او و تربیت او را در نظر مى گیرم ، مى بینم اگرچه او مقصر است اما تقصیر او به آن بزرگى که من خیال مى کردم نیست .

   اشتباه نشود ، نمى خواهیم با این بیان مردم را در همه اعمال خود بى تقصیر معرفى کنیم و ـ  آنچنان که جبریّون معتقدند  ـ همه چیز را به گردن علل روحى و جسمى و خارجى بیندازیم .

   همچنین نمى خواهیم با این بیان ، لزوم تربیت را انکار نماییم و افراد را به حال خود بگذاریم تا هرچه خواستند انجام دهند ، بلکه منظور این است اگر توجه به این واقعیتها داشته باشیم براى حل اختلافات و رفع اعتراضات بر یکدیگر آمادگى بیشترى پیدا خواهیم نمود و وجود یکدیگر را به آسانى تحمل خواهیم کرد ; و اینکه با یک اختلاف نظر جزیى یکدیگر را طرد مى کنیم ، بخاطر این است که به این تفاوتها توجه نداریم .

 


1 . مجلسى ، بحار الانوار 70 / 143 ، روایت 7 .

2 . کلینى ، کافى 8 / 177 .

 

 

 

روح وحدت در تعالیم اسلام 2 ـ عفو و گذشت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma