2 ـ عفو و گذشت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
زندگی در پرتو اخلاق
رشد اخلاقى ، شرط نخستین 3 ـ پاسخ بدى به نیکى

   کمتر کسى است که از خطا و اشتباه و گاهى تعمد در تضییع حقوق دیگران مصون باشد ، و اگر بنا باشد هرکس طبق اصل « انتقام » عمل کند ، برخوردهاى اجتماعى بصورت یک رشته تسلسلى پیش مى رود و روز به روز تشدید مى گردد ، زیرا حملات انتقامى از نظر کمیت و کیفیت قابل کنترل نیست و غالباً بصورت شدیدترى درمى آید .

   دیگر اینکه بفرض که قابل کنترل و اندازه گیرى باشد ، هرگز تعیین میزان جنایت نخستین از دریچه چشم « جانى » و « کسى که جنایت بر او وارد شده » یکسان و برابر نیست . بنابراین بفرض که طرف مقابل بخواهد در حمله انتقامى خود رعایت مساوات در کمیت و کیفیت کند ، باز از دریچه چشم او رعایت عدالت نشده ، به همین دلیل او را بر انتقام جدیدى برمى انگیزد و نزاع ادامه مى یابد .

   اینکه مى بینیم آتش فتنه و جنگ و نزاع در میان بسیارى از طوایف و اقوام در گذشته و امروز هرگز خاموش نشده ، یک دلیل آن همین موضوع است که هرکدام جنایت دیگرى را به جنایت سنگین ترى پاسخ مى دهد و نزاع بصورت تسلسل ادامه مى یابد .

   تنها چیزى که مى تواند این رشته تسلسلى را قطع و آتش فتنه را خاموش کند ، روح گذشت و عفو و اغماض است .

   ذکر این نکته نیز لازم است ; افرادى که با گذشت و اغماض ، رشته تنازع و کشمکش را قطع مى کنند تنها خدمت به طرف مقابل نمى کنند بلکه علاوه بر درک یک فضیلت اخلاقى بزرگ ، خود را از زیانهاى مسلّمى که در آینده بر اثر ادامه کشمکش دامنگیر آنها مى گردد آسوده مى سازند .

   تازه اگر درست بررسى و دقت کنیم خواهیم دید که انتقام هیچ اثر عقلایى براى شخص انتقام گیرنده ندارد و جز یک تسکین موقتى و گاهى جز یک برترى خیالى نتیجه اى نخواهد داشت ، و هر زمان انتظار انتقام طرف را مى کشد در حالى که اثر تسکینى « گذشت » به مراتب عمیقتر و تفوق روحى و اجتماعى حاصل از آن حقیقى است .

   در منابع اسلامى با تعبیرات جالب و لطیفى به این موضوع اشاره و تشویق شده و یکى از مهمترین وظایف اسلامى قلمداد گردیده است . نمونه هاى زیر شاهد این مدعاست :

1 ـ ) وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا اَلا تُحِبُّونَ اَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ ((1)

آنها باید عفو کنند و چشم بپوشند ، آیا دوست نمى دارید که خداوند شما را ببخشد ؟

   در آیه فوق اشاره به این حقیقت شده که هریک از شما بالاخره گناهى دارید ، همانطور که دوست مى دارید خداوند از گناه شما بگذرد ، شما نیز باید از حق خود در مورد تصادمهایى که با برادران خود پیدا مى کنید صرف نظر نمایید .

   قابل توجه اینکه « عفو » و « صفح » در آیه فوق از نظر لغوى با هم فرق دارند زیرا « صفح » مرحله اى عالیتر از عفو است و آن عبارت از عفو بدون ملامت و سرزنش و قهر است ، شاید این تفاوت از آنجا ناشى مى شود که صفح در اصل از « اعراض بصفحة الوجه » و برگرداندن صورت و بکلى نادیده گرفتن است(2) .

   بدیهى است کسى که از انتقام معمولى خوددارى مى کند ولى با زبان یا قهر کردن ، گناه طرف را یادآورى مى نماید ، حقیقتاً عفو نکرده ، بلکه عفو کامل همان فراموش کردن کامل و نادیده انگاشتن و به تعبیر فارسى « صرف نظر نمودن » است .

2 ـ ) وَیَسْئَلُونَکَ ماذا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ((3)

از تو مى پرسند که چه چیز انفاق کنند ؟ بگو : عفو !

   گرچه مشهور میان مفسران این است که « عفو » را در آیه فوق به معنى مازاد از قوت خود و فرزندان و یا مازاد از قوت سال مى باشد ، و بودن آیه در سیاق آیات انفاق مال نیز این معنى را تقویت مى کند ; ولى هیچ بعید نیست که « عفو » به همان معنى معروف و مشهور آن که در جاى دیگر به کار مى رود باشد ، و عدول از پاسخ سؤال درباره انفاق مالى ، به انفاق اخلاقى و عفو ، متضمن نکته جالبى است و آن اینکه انفاق تنها مربوط به اموال نیست که این همه درباره آن سؤال مى کنید ، بلکه مهمتر از انفاق مالى و گذشت از اموال ، گذشت نمودن از حقوقى است که انسان بر دیگران پیدا مى کند ، بدیهى است این گذشت چون بر خلاف روح انتقام جویى بیشتر افراد است کار مشکلترى مى باشد در حالى که از نظر برقرارى نظم و عدالت اجتماعى اثر آن به مراتب بیشتر است .

   این نوع عدول از پاسخِ سؤالى به پاسخ دیگر در قرآن کراراً دیده مى شود ، و این خود یکى از نکات جالب در قرآن مى باشد که برخلاف آنچه معمول است در پاسخهاى خود مقید به سؤال طرح شده نیست بلکه نگاه به نیازمندى واقعى طرف مقابل مى کند و طبق آن جواب مى گوید .

   چنانکه هنگامى که سؤال از علت تغییر شکل هلال ماه در ایام مختلف مى کنند ، بجاى پاسخگویى به آن ، فواید و نتایج آن را بر مى شمارد :

) یَسْئَلُونَکَ عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ وَالْحَجِّ ((4)

درباره هلالهاى ماه از تو سؤال مى کنند ; بگو : آنها بیان اوقات ( و تقویم طبیعى ) براى ( نظام زندگى ) مردم و ( تعیین وقت ) حجّ است .

3 ـ عَنْ رَسُولِ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : « ثَلاثٌ وَالَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَوْ کُنْتُ حَلاّفاً لَحَلَفْتُ عَلَیْهِنَّ : ما نَقَصَ مالٌ مِنْ صَدَقَة فَتَصَدَّقُوا ; وَ لا عَفا رَجُلٌ مَظْلَمَةً یَبْتَغِی بِها وَجْهَ اللهِ اِلاّ زادَهُ اللهُ بِها عِزّاً یَوْمَ الْقِیامَةِ ; وَ لا فَتَحَ رَجُلٌ عَلى نَفْسِهِ بابَ مَسْأَلَة اِلاّ فَتَحَ اللهُ عَلَیْهِ بابَ فَقْر »(5)

پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : سه چیزند بخدایى که جان من در دست اوست اگر اهل قسَم بودم براى آنها سوگند مى خوردم : هیچ مالى از صدقه کم نمى شود ، پس صدقه بپردازید ; هیچ مردى بخاطر جلب رضاى خدا از ستمى عفو نمى کند مگر اینکه خداوند روز قیامت بر عزت او مى افزاید ; و کسى درِ سؤال را به روى خویش نمى گشاید مگر اینکه خداوند درى از فقر به روى او باز مى کند .

4 ـ عَنْ رَسُولِ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) : « عَلَیْکُمْ بِالْعَفْوِ فَاِنَّ الْعَفْوَ لا یَزِیدُ الْعَبْدَ اِلاّ عِزّاً فَتَعافَوْا یُعِزُّکُمُ اللهُ »(6)

 

 
 

عفو و بخشش را فراموش نکنید ، زیرا عفو بر عزّت انسان مى افزاید ، پس یکدیگر را عفو کنید تا خدا به شما عزت دهد .

5 ـ عَنِ الْباقِرِ (علیه السلام) : « النَّدامَةُ عَلَى الْعَفْوِ اَفْضَلُ وَاَیْسَرُ مِنَ النَّدامَةِ عَلَى الْعُقُوبَةِ »(7)

پشیمانى بر عفو بهتر و آسانتر از پشیمانى بر عقوبت است .

6 ـ عَنْ اَبِی الْحَسَنِ ( الرِّضا ) (علیه السلام) : « مَا الْتَقَتْ فِئَتانِ قَطُّ اِلاّ نُصِرَ اَعْظَمُهُما عَفْواً »(8)

دو دسته که رو در روى هم قرار مى گیرند آنکه عفوش بیشتر است یارى خواهد شد .

   همانطور که مشاهده مى شود در این احادیث یکى از آثار مستقیم عفو ، « پیروزى » معرفى شده است .

   ممکن است نکته آن این باشد که : انتقام به هنگام قدرت معمولا ناشى از یک انگیزه حیوانى است و لذا صورت کامل آن هم در حیوانات دیده مى شود ; ولى عفو و گذشت نشانه شخصیت و یک نوع تسلط بر نفس و بزرگ منشى و عظمت روح است که مى تواند شعله سوزان خشم و انتقام را تحت الشعاع قرار دهد و لذا به هر اندازه عفو و گذشت بیشتر نشان داده شود ارزش افراد و آبروى آنها بالاتر خواهد رفت و به این دلیل عزیز خواهند شد .

   بعلاوه انتقام هیچ گاه نتوانسته حس احترام مردم را برانگیزد و یا عواطف را بسوى انتقامجویان جلب کند ، در حالى که عفو و گذشت اثر عمیقى در جلب افکار عمومى و برانگیختن عواطف و احساسات به نفع عفو کننده خواهد داشت ، و این خود از عوامل مؤثر پیروزى محسوب مى گردد .

 

 


1 . سوره نور ( 24 ) آیه 22 .

2 . مفردات راغب .

3 . سوره بقره ( 2 ) آیه 219 .

4 . سوره بقره ( 2 ) آیه 189 .

5 . غزالى ، احیاء العلوم 3 / 182 . این حدیث را چند نفر از صاحبان صحاح ستّه نقل کرده اند .

6 . کلینى ، کافى 2 / 108 .

7 . همان مدرک .

8 . همان مدرک .

 

رشد اخلاقى ، شرط نخستین 3 ـ پاسخ بدى به نیکى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma