آنچه در اینجا کاملا حایز اهمیت است این است که روشن شود آیا « توریه » داخل در ادّله کذب مى باشد ؟
بطور کلى در این مورد سه قول دیده مى شود :
1 ـ عده اى معتقدند توریه اصلا دروغ نیست ، و لذا گفته اند : « باید در موارد ضرورت چنان سخن بگوید که از دروغ خارج گردد » .
طرفداران این قول چنین استدلال مى کنند که : مقیاس در صدق و کذب کلام ، مراد متکلم ـ و بعبارت دیگر مستعمل فیه ـ است ، بنابراین اگر مراد گوینده صحیح باشد کلام « صادق » خواهد بود اگرچه مخاطب چیز دیگرى از آن بفهمد ، زیرا اشتباه او در فهم مراد گوینده تأثیرى در صدق و کذب کلام ندارد .
روایات متعددى که در توجیه قول ابراهیم (علیه السلام) در جواب بت پرستان :
) بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ هذا فَاسْئَلُوهُمْ اِنْ کانُوا یَنْطِقُونَ ((1)
( ابراهیم ) گفت : بلکه این کار را بزرگشان کرده است ! از آنها بپرسید اگر سخن مى گویند !
و توجیه گفتار سخنگوى یوسف (علیه السلام) :
) اِنَّکُمْ لَسارِقُونَ ((2)
شما دزد هستید .
وارد شده نیز این را تأیید مى کند که توریه جزء کذب نیست .
2 ـ بعضى دیگر مانند مرحوم محقق قمى (رحمه الله) معتقدند که توریه داخل در کذب است ، زیرا مقیاس در صدق و کذب ، ظاهر کلام است نه مراد و مقصود گوینده .
3 ـ از کلمات بعضى دیگر ـ مانند غزالى ـ برمى آید که توریه مصداق کذب است ولى میزان قبح و فساد آن از کذب معمولى کمتر مى باشد .
شاید وجه نظر آنها این باشد که در کذب معمولى هم ظاهر کلام خلاف واقع است ، و هم قصد گوینده خلاف گویى است ; ولى در « توریه » قصد کذب در کار نیست و لذا قبح و فساد آن کمتر است .
1 . سوره انبیاء ( 21 ) آیه 63 .
2 . سوره یوسف ( 12 ) آیه 70 .