سقط جنین

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
استفتائات جلد 1
مسائل مربوط به تشریحجلوگیرى از انعقاد نطفه

سؤال 1485 ـ اطبا در آزمایشگاه، منى مرد «اسپرم» را با منى زن «اوول» در لوله آزمایش قرار داده و آن را رشد مى دهند، بفرمایید:

الف) آیا نطفه رشد یافته را مى توان دور افکند یا این که حکم سقط جنین را پیدا مى کند و باید تا طفل کامل (صاحب روح) شدن از وى محافظت نمود؟

ب) اگر دور افکندن آن جایز نباشد، آیا باید دیه سقط جنین پرداخت شود و در صورتى که باید پرداخت شود به عهده کیست؟

ج) آیا دور اندازى آن در زمان قبل از ولوج روح یا بعد از ولوج، فرق دارد، لطفاً بیان نمایید؟

د) در مورد سؤال فوق آیا فرقى بین منى مرد اجنبى با منى زن اجنبیّه براى لقاح و رشد در لوله آزمایشگاهى هست؟

هـ) اگر منى مرد و زن اجنبى و اجنبیّه باشد، آیا اصل انجام این عمل جایز است؟

جواب: الف) نگهدارى آن واجب نیست.

ب) از جواب قبل روشن شد که دیه ندارد.

ج) مادامى که به صورت انسان زنده اى در نیامده، حفظ آن دلیلى ندارد.

د) تفاوتى نیست.

هـ) خالى از اشکال نیست.

سؤال 1486 ـ اطبا مى توانند جنین را از شکم زنى که نمى تواند آن را در رحم معیوب خود پرورش دهد و سقط مى کند خارج نموده و در رحم سالم زن دیگرى قرار داده که در آن جا به رشد خود ادامه داده تا به طور طبیعى متولّد شود، بفرمایید:

الف) آیا اگر زن دوّم هم همسر شوهر زن اوّل باشد (که نطفه متعلّق به یک شوهر مى شود) این کار جایز است؟

ب) در صورتى که زن دوّم با شوهر زن اوّل بیگانه و اجنبى باشد، آیا این کار جایز مى باشد؟

ج) اگر انجام این کار قبل از ولوج روح یا بعد از ولوج روح فرق دارد، آن را بیان فرمایید؟

جواب: در هر سه صورت، انتقال جنین (بعد از انعقاد نطفه) مانعى ندارد، ولى چون معمولا مستلزم نظر و لمس حرام است، تنها در مواردى مجاز مى باشد که ضرورتى وجود داشته باشد.

سؤال 1487 ـ آیا سقط عمدى جنینى که مطمئنیم یا احتمال مى دهیم، معیوب و نارسا مى باشد در هر ماهى از باردارى اگر دیه لازمه هم پرداخت شود،مجاز است؟

جواب: هرگاه در مراحل ابتدایى جنین باشد و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد باقى ماندن جنین در آن حالت سپس تولّد ناقص آن باعث عسر و حرج شدید براى پدر مادر گردد، با این شرایط مانعى ندارد و احتیاطاً باید دیه را بدهند.

سؤال 1488 ـ اگر طبیب تشخیص قطعى دهد که ماندن جنین در شکم مادر موجب مرگ مادر مى گردد، بفرمایید:

الف) آیا جایز است جنین را در شکم مادر از بین ببرد تا مادر سالم بماند؟

ب) آیا مى توان مادر را به همان حال باقى نهاد تا بچه سالم بماند و مادر بمیرد؟

ج) اگر در باقى گذاردن مادر به همان حال، احتمال مرگ، هم براى مادر و هم براى بچّه در کار باشد تکلیف چیست (یعنى احتمال مرگ و سلامت براى هر دو مساوى باشد)؟

د) اگر حکم فوق نسبت به جنین قبل از ولوج روح فرق پیدا مى کند حکم هردو حال را توضیح فرمایید؟

جواب: الف) چنانچه خلقت جنین کامل نشده مانعى ندارد.

ب) هرگاه بچّه به صورت انسان کامل در نیامده باشد، سقط جنین براى نجات مادر اشکال ندارد.

ج) اگر بدانیم یکى از آن دو قطعاً نجات پیدا مى کند باید آنها را به حال خود گذاشت تا یکى از آن دو بدون دخالت انسان دیگرى نجات یابد و اگر امر دایر میان این است که هر دو بمیرند یا فقط جنین بمیرد مى توان جنین را سقط کرد تا مادر زنده بماند.

د) از جوابهاى بالا معلوم شد.

سؤال 1489 ـ با عکس بردارى از جنین درون شکم مادرى معلوم شد که جنین ناقص الخلقه مى باشد و پس از تولّد مانند تکه گوشتى به کنارى خواهد افتاد و هیچ گونه فعالیتى نمى تواند داشته باشد و فاقد هرگونه درک و شعور انسانى خواهد بود، بفرمایید:

الف) آیا جایز است در همان حال جنین بودن ـ قبل از ولوج روح یا بعد از ولوج روح ـ وى را از بین برد و جنین را ساقط نمود؟

ب) اگر این طفل به دنیا آمد و سپس مریض شد، آیا جایز است که هیچ گونه اقدامى در مورد درمان وى انجام نداد تا زودتر بمیرد و چه بسا از درد و رنج هم راحت شود؟

جواب: الف) مانند مسأله 1484 است.

ب) خالى از اشکال نیست.

سؤال 1490 ـ برطبق تشخیص پزشکان، جنینى هست که اگر در شکم مادر بماند خواهد مرد ولى اگر آن را از شکم مادر خارج نمایند و در دستگاه مخصوص (انکوباتور) بگذارند زنده مى ماند و به رشد و حیات خود ادامه مى دهد، بفرمایید:

الف) تکلیف در این مورد چیست، آیا مى توان بچه را از شکم مادر خارج نمود؟

جواب: الف) اگر این موضوع قطعى باشد نه تنها اشکالى ندارد بلکه اقدام بر آن مطابق احتیاط است.

ب) تفاوتى ندارد.

سؤال 1491 ـ در مواردى که پزشک باید سقط جنین کند، دیه لازمه باید توسط چه کسى پرداخت شود؟ آیا حتماً باید قبلا پزشک شرط کند که دیه به عهده وى نیست و آیا این شرط، جهت رفع دین از وى کافى است؟

جواب: احتیاط این است که طبیب با بیمار یا کسان او شرط کند که دیه را خودشان بپردازند و الاّ خودش باید عهده دار بشود (بنابر احتیاط).

سؤال 1492 ـ اگر طبیبى متوجّه شود که جنین درون شکم مادرى، داراى نقص عضو مى باشد که در صورت اطّلاع دادن به والدین او، احتمال مى دهد آنان اقدام براى سقط جنین بنمایند و شاید هم در مقام معالجه نقص عضو از جنین برآیند که احتمال بهبودى بسیار کم است و در ضمن اگر اطّلاع ندهد در معرض شکایت والدین نسبت به عدم اطّلاع به آنان از وضعیت جنین قرار نخواهد گرفت، بفرمایید وظیفه طبیب در این جا چیست؟

جواب: اطّلاع دادن اشکالى ندارد.

سؤال 1493 ـ بیمارانى که از درد، شدیداً رنج مى برند چنانچه به آنان مسکّن هاى قوى داده شود، دردشان تسکین خواهد یافت، لیکن به احتمال قوى به این خاطر بعداً دچار عوارض جنین و ناراحتیهایى خواهند شد، بفرمایید تکلیف طبیب نسبت به این گونه بیماران چیست؟

جواب: هرگاه ضررى باشد که در برابر تسکین درد شدید در میان عقلا قابل پذیرش باشد اشکالى ندارد و اگر ضرر مهمّى است که او را به خطر مى اندازد، جایز نیست و اگر براى خودش ضرر نداشته باشد بلکه براى جنین ضرر داشته باشد نیز مسأله همین است.

سؤال 1494 ـ اگر پزشک به طور قطع تشخیص دهد که فرزندان بعدى زن و شوهرى، ناقص العضو خواهند شد، بفرمایید:

الف) آیا بر طبیب واجب است در صورت سؤال والدین، واقعیّت را به آنان اطّلاع دهد؟

ب) آیا در صورت عدم سؤال آنان، برطبیب واجب است به آنان بگوید تا آنان از پیدا کردن چنین فرزندانى جلوگیرى نمایند، اگر واجب نیست آیا گفتنش حرام مى باشد؟

ج) اگر طبیب احتمال دهد که آنان در صورت اطّلاع از این جهت هر بارى که فرزند پیدا کنند اقدام به سقط وى خواهند نمود، در این جا وظیفه طبیب چیست گفتن یا نگفتن؟

جواب: الف) واجب نیست مگر این که در سرنوشت بیمار اثر مهمّى داشته باشد.

ب) در این گونه موارد اگر مسأله مهمّى است طبیب کتمان نکند.

ج) طبیب باید به وظیفه خود عمل کند واگر بیمار عمل خلافى انجام دهد او مسؤول نیست، منتها طبیب وظیفه خود را در امر به معروف و نهى ازمنکرانجام دهد.

سؤال 1495 ـ خانمى دچار بیمارى چشمى گردیده که اطبا نظر به عمل جرّاحى به طور اورژانسى داده اند، امّا متأسفانه این خانم داراى حمل سه ماهه مى باشد که باید سقط جنین انجام دهد و بعد عمل جرّاحى چشم را به انجام برساند و اگر چشم خود را عمل نکند کور مى شود و همچنین ضررهاى زیادى نسبت به جنین وارد مى گردد در این صورت آیا سقط جنین جایز است؟

جواب: در فرض مسأله پایان دادن به باردارى ظاهراً مانعى ندارد.

سؤال 1496 ـ آیا بعد از انعقاد نطفه از بین بردن آن جایز است؟

جواب: در صورتى که یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمّى براى مادر نباشد جایز نیست و دیه دارد.

سؤال 1497 ـ آیا سقط جنین صورت مجازى دارد؟

جواب: در صورتى که یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمّى براى مادر داشته باشد در مراحل اولیّه جایز است.

سؤال 1498 ـ سقط جنین مسلمان و کافر چه حکمى دارد؟

جواب: ساقط کردن جنین مسلمان واضح است که جایز نیست، حتّى اگر فرزند نامشروع باشد و در مورد بچّه هاى کفّار نیز ساقط کردن مجاز نیست، حتّى اگر در مذهب آنها فرزند نامشروع باشد.

سؤال 1499 ـ آیا سقط جنین جایز است و اگر جایز باشد دیه دارد؟

جواب: در صورتى که از گفته متخصّصین یقین یا خوف خطر یا ضرر مهمّى حاصل شود اقدام به سقط جنین جایز است (مادامى که به صورت انسان کاملى در نیامده باشد) و چون احتمال تعلّق دیه مى رود احتیاط آن است که ورثه این کودک (غیر از پدر و مادر) با میل و رضاى خود از آن صرف نظر کنند.

سؤال 1500 ـ آیا در موارد زیر قبل از ولوج روح مى توان سقط درمانى انجام داد: الف) بیماریهایى که مى دانیم مسلّماً جنین پس از تولّد خواهد مرد. ب) بیماریهاى ژنیتیکى. ج) ناهنجاریهاى نوزادان مثل آنانسفالى.

جواب: سقط جنین در این موارد اشکال دارد به خصوص این که پیش بینى هاى فوق جنبه قطعى ندارد.

سؤال 1501 ـ عوامل فوق در مورد جنین پس از ولوج روح چگونه خواهد بود؟

جواب: جایز نیست.

سؤال 1502 ـ ولوج روح چه زمانى مى باشد؟

جواب: هنگامى که بچّه در شکم مادر به حرکت در مى آید که معمولا در حدود چهار ماهگى است.

سؤال 1503 ـ در زن حامله اى که مبتلا به سرطان رحم شده است و درمان آن هم به اشعه درمانى نیاز دارد و دادن اشعه هم باعث ناقص الخلقه شدن جنین مى شود آیا مى توان قبل از اشعه درمانى، سقط درمانى کرد؟

جواب: اگر ناقص الخلقه شدن او قطعى و شدید است و در مراحل نخستین باردارى و قبل از رسیدن به مرحله جنین کامل باشد و راه درمان نیز منحصر به این راه گردد مانعى ندارد.

سؤال 1504 ـ معمول است که در زنان حامله مبتلا به سرطان «مثلا سرطان پستان» اگر سرطان از نوع پیشرفته باشد حمل در هر مرحله اى باشد سقط درمانى را انجام داده و به درمان مادر مى پردازند، از دو نظر یکى این که حیات مادر در خطر است و دیگر این که با اجازه ندادن به ختم حاملگى هم مادر از بین مى رود و هم فرزند بدون مادر به جاى مى ماند که نیاز به مهر مادرى دارد و اگر سرطان از نوع اوّلیّه باشد اگر حاملگى در ماههاى انتهایى است صبر مى کنند تا جنین به حدّ قابلیّت زندگى برسد و سپس با عمل جرّاحى جنین را زودتر از موعد از شکم خارج و تحت مراقبت ویژه او را بزرگ مى کنند و اگر حاملگى در ماههاى اوّلیّه است سقط درمانى انجام شده و درمان سرطان هم صورت مى پذیرد البتّه در این موارد سقط درمانى در صورتى انجام مى پذیرد که درمان اساسى سرطان براى جنین مضر باشد مثل شیمى درمانى یا اشعه درمانى آیا تعاریف فوق با احکام اسلام مطابقت دارد؟

جواب: اگر حیات مادر در خطرباشد و جنین ماههاى اوّل را طى کند مانعى ندارد. متولّد کردن بچّه قبل از موعد و پرورش او با شرایط ویژه هم اشکالى ندارد.

سؤال 1505 ـ سقط جنین غیر شیعه چگونه است؟

جواب: سقط جنین در هیچ مورد جایز نیست، مگر در موارد ضرورت.

سؤال 1506 ـ پس از ولوج روح، اگر علم به تلف شدن مادر و جنین باشد، آیا سقط جنین جایز است؟

جواب: در فرض مسأله که اگر مادر به همان حال باقى بماند، هر دو مى میرند، مى توان با سقط جنین، جان مادر را نجات داد.

سؤال 1507 ـ اگر مادرى براى سقط بچّه اش کارى انجام ندهد، لکن با مراعات نکردن موارد لازم و تهیّه نکردن شرایط حفظ جنین، باعث سقط بچه شود، آیا کار حرامى کرده است؟

جواب: اگر در حفظ جنین مطابق معمول کوتاهى کرده باشد مسؤول است.

سؤال 1508 ـ زنى که در ماه هفتم حاملگى به سر مى برد، در اثر تصادف نیاز به عمل جرّاحى فورى پیدا مى کند، که لازمه اش بیهوش نمودن اوست، ولى در اثر بیهوشى بچّه مى میرد (علم یقینى به فوت بچّه داریم) آیا جایز است مادر، جرّاحى و عمل شود؟

جواب: اگر جان مادر در خطر است و راه منحصر به عمل جرّاحى و بیهوشى باشد مانعى ندارد.

سؤال 1509 ـ در فرض بالا در صورتى که احتمال فوت بچّه برود، آیا باز هم جایز است مادر عمل شود؟

جواب: با شرایط بالا، این فرض به طریق اولى جایز است.

سؤال 1510 ـ دکترها به مادرى دارویى را داده اند که بخورد تا بچه اش سالم بماند و سقط نشود، آیا زن مى تواند به منظور سقط جنین دارو را استفاده نکند؟

جواب: جایز نیست.

مسائل مربوط به تشریحجلوگیرى از انعقاد نطفه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma