رابطه یاد خدا با تهذیب نفوس در احادیث اسلامى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 1
نتیجه:1 ـ حقیقت ذکر چیست؟

اهمّیّت ذکر اللّه در احادیث اسلامى بیش از آن است که در این مختصر بگنجد; آنچه ما به دنبال آن هستیم این است که یاد خدا را به عنوان یکى از عوامل تهذیب نفس و پرورش فضائل اخلاقى، و سازندگى روح انسان، مورد بررسى قرار دهیم; در این زمینه نیز روایات زیادى در منابع معروف اسلامى از معصومین(علیهم السلام) نقل شده است، که گلچینى از آن را در ذیل ملاحظه مى کنید:

1 ـ در حدیثى از امام امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ عَمَّرَ قَلْبَهَ بِدَوامِ الذِّکْرِ حَسُنَتْ اَفْعالُهُ فِى السِّرِّ وَ الْجَهْرِ; هر کس قلب خود را با یاد پیوسته الهى آبادان کند، اعمال او در پنهان و آشکار نیکو مى شود.»(1) این حدیث شریف با صراحت تمام این رابطه را روشن مى سازد.

2 ـ در حدیث دیگرى از همان حضرت(علیه السلام) مى خوانیم: «مُداومَةُ الذِّکْرِ قُوْتُ الأَرْواحِ وَ مِفتاحُ الصَّلاحِ; تداوم یاد خدا غذاى روح و کلید رستگارى است.»(2)

3 ـ در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) آمده است: «اَصْلُ صَلاحِ الْقَلْبِ اِشْتِغالُهُ بِذِکْرِاللّهِ; ریشه اصلاح قلب (و تهذیب نفس) اشتغال به یاد خداست!»(3)

4 ـ باز در حدیث دیگرى از همان حضرت(علیه السلام) مى خوانیم: «ذِکْرُ اللّهِ دَواءُ اَعْلالِ النُّفُوْسِ; یاد خدا داروى بیماریهاى جانها است!»(4)

5 ـ و نیز از همان بزرگوار(علیه السلام) مى خوانیم: «ذِکْرُ اللّهِ رَأْسُ مالِ کُلِّ مُؤمِن، و رِبْحُهُ السَّلامَةُ مِنَ الشَّیْطانِ; یاد خدا سرمایه کلّ فرد با ایمان است و سود آن حفظ از وسوسه هاى شیطان (و خلق و خوهاى شیطانى) است!»(5)

6 ـ باز از همان امام بزرگ(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «اَلذِّکْرُ جَلاءُ الْبَصائِرِ وَ نُوْرُ السَّرائِرِ; ذکر خدا مایه روشنى چشم دل و نور درون است!»(6)

7 ـ و نیز از همان پیشواى متّقیان(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ ذَکَرَ اللّهَ سُبْحانَهُ اَحْیَى اللّهُ قَلْبَهُ وَ نَوَّرَ عَقْلَهُ وَ لُبَّهُ; هرکس یاد خداوند سبحان کند، دلش را زنده مى کند، و عقل و خرد او را نورانى مى سازد!»(7)

8 ـ و نیز از همان امام بزرگوار آمده است که فرمود: «اِسْتَدیمُوا الذِّکْرَ فَاِنَّهُ یُنیرُ الْقَلْبَ، وَ هُوَ اَفْضَلُ الْعِبادَةِ; پیوسته به یاد خدا باشید که قلب را نورانى، و دل را صفا مى بخشد و برترین عبادات است!»(8)

9 ـ در «میزان الحکمه» از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «اُذْکُرُوا اللّهَ ذِکْراً خالِصاً تَحْیُوا بِهِ اَفْضَلَ الحَیاةِ وَ تَسْلُکُوا بِهِ طُرُقَ النَّجاةِ; خدا را خالصانه یاد کنید تا برترین حیات براى شما حاصل گردد، و نیز به وسیله آن، راه نجات را بپیمایید!»(9)

10 ـ در نهج البلاغه از همان حضرت(علیه السلام) نقل شده است که در وصیّت معروفش به فرزند گرامى اش امام حسن مجتبى(علیه السلام) فرمود: «اُوصیکَ بِتَقْوَى اللّهِ یا بُنَىَّ! وَ لُزُومِ اَمْرِهِ وَ عِمارَةِ قَلْبِکَ بِذِکْرِهِ; فرزندم! تو را به تقواى الهى و التزام به او امر او، و آباد ساختن قلبت با ذکر خدا، توصیه و سفارش مى کنم!»(10)

11 ـ در «غرر الحکم» از مولى الموحّدین امیرمؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل شده است که فرمود: «ذِکْرُ اللّهِ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیْطانِ; یاد خدا شیطان را از شما طرد مى کند.»

12 ـ به عنوان حسن ختام، این بحث را با حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، هر چند روایات در این زمینه بیش از آن است که در این مختصر بگنجد; فرمود: «ذِکْرُ اللّهِ شِفاءُ الْقُلُوبِ; ذکر خدا موجب شفاى دلها است!»(11)

از مجموع آنچه در احادیث دوازده گانه بالا آمد، بخوبى مى توان استفاده کرد که رابطه بسیار نزدیکى میان «یاد خدا» (ذکر اللّه) و «تهذیب نفوس» است; قلب را نورانى مى کند; بیماریهایى همچون کبر و غرور و غفلت و بخل و حسد را از دل دور مى سازد; شیطان را طرد مى کند; و دل را صیقل مى دهد.

به گفته بعضى از علماى بزرگ اخلاق، دل و جان انسان جایگاهى است که هرگز نمى تواند خالى بماند; اگر ذکر خدا آن را پر کند، وسوسه هاى شیطانى از آن دور مى شود،و اگر خالى از یادخدا باشد جولانگاه لشکر شیطان و وسوسه هاى او خواهد شد.

از سوى دیگر، مى دانیم که ذات پاک خداوند منبع کلّ کمالات است، یاد او سبب مى شود، که انسان هر روز به منبع کمال مطلق نزدیک و نزدیکتر گردد، و از رذائل اخلاقى که پایه همه آنها را کاستیها و فقدان کمال تشکیل مى دهد، دور مى سازد.

بنابراین، راهیان این راه باید ذکر خدا را به عنوان برنده ترین سلاح، راهوارترین مرکب، و پرفروغترین چراغ، با خود داشته باشند، تا این راه صعب العبور را بسرعت پشت سر بگذارند و جادّه خود را به سوى کمالات انسانى و ملکات فاضله اخلاقى، نورانى و هموار سازند.

در پایان این بحث ذکر سه نکته لازم به نظر مى رسد:

 


1. نهج البلاغه، نامه 31.

2. کنز العمّال، حدیث 1751.

3. همان مدرک، شماره 3661.

4. همان مدرک، صفحه 188، شماره 3608.

5. همان مدرک، صفحه 188، شماره 3619.

6. همان مدرک، شماره 3621.

7. همان مدرک، صفحه 189، حدیث 3631.

8. همان مدرک، شماره 3645.

9. همان مدرک، حدیث 3654.

10. میزان الحکمه، جلد 2، چاپ جدید، صفحه 969.

11. تصنیف درر الحکم،صفحه 189، شماره 3658.

نتیجه:1 ـ حقیقت ذکر چیست؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma