3ـ عمومیّت توبه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 1
2 ـ وجوب توبه4 ـ ارکان توبه

«توبه» مخصوص به گناه یا گناهان خاصى نیست، و شخص و اشخاص معیّنى را شامل نمى شود، و زمان محدودى ندارد، و سنّ و سال و عصر و زمان خاصّى در آن مطرح نیست.

بنابراین، توبه از تمام گناهان است و نسبت به همه اشخاص و در هر زمان و هر مکان مى باشد، همان گونه که اگر شرایط در آن جمع باشد بقبول درگاه الهى خواهد بود.

تنها استثنایى که در قبول توبه وجود دارد و در قرآن مجید به آن اشاره شده این است که اگر انسان زمانى به سراغ توبه رود که در آستانه برزخ قرار گرفته و مقدّمات انتقال او از دنیا فراهم شده است و یا عذاب الهى فرا رسد (مانند توبه فرعون هنگامى که عذاب الهى فرا رسید و در میان امواج نیل در حال غرق شدن بود) پذیرفته نمى شود، و در آن زمان درهاى توبه بسته خواهد شد، زیرا اگر کسى در آن حال توبه کند، توبه او اضطرارى است نه اختیارى و توأم با میل و رغبت; قرآن مى گوید:

«وَ لَیْسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذِیْنَ یَعْمَلُونَ السَیِّئاتِ حَتّى اِذا حَضَر اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ اِنّى تُبْتُ الآنَ وَ لاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفّارٌ اُولـئِکَ اَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً اَلیماً; توبه کسانى که کارهاى بدى انجام مى دهند و هنگامى که مرگ یکى از آنها فرا رسد مى گوید: الآن توبه کردم، پذیرفته نیست و نه توبه کسانى که در حال کفر از دنیا مى روند ( و در عالم برزخ توبه مى کنند) اینها کسانى هستند که عذاب دردناکى برایشان فراهم شده است!»(1)

در داستان فرعون مى خوانیم: هنگامى که فرعون و لشکریانش وارد مسیر خشکى داخل دریا شدند و ناگهان آبها فرو ریختند و فرعون در حال غرق شدن بود گفت: «امَنْتُ اَنَّهُ لااِلهَ اِلاّ الَّذِى امَنَتْ بِهِ بَنُواِسْرائیلَ وَ اَنَا مِنَ الْمُسلِمینَ; من ایمان آوردم که هیچ معبودى جز آن کسى که بنى اسرائیل به او ایمان آورده اند نیست، و من از مسلمین هستم!»(2)

ولى بلافاصله جواب شنید: «آلْئنَ وَ قَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ وَ کُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدینَ; الان ایمان مى آورى؟! در حالى که قبلاً عصیان کردى و از مفسدان بودى (توبه ات در این حال پذیرفته نیست)!»(3)

درباره بعضى از قوام گذشته نیز مى خوانیم: «فَلَمّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنّا بِاللّهِ وَحْدَهُ وَ کَفَرْنا بِما کُنّا بِهِ مُشْرِکینَ; هنگامى که عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایى که همتاى او مى شمردیم کافر شدیم!»

قرآن در پاسخ آنها مى گوید: «فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ ایمانُهُمْ لَمّا رَأَوْا بَأسَنا سُنَّةَ اللّهِ الَّتى قَدْ خَلَتْ فى عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِروُنَ; امّا هنگامى که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان براى آنها سودى نداشت، این سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آنجا کافران زیانکار شدند.»(4)

و به همین دلیل، در مورد حدود اسلامى هنگامى که شخص مجرم بعد از دستگیر شدن و گرفتارى در چنگال عدالت و کیفر و مجازات، توبه کند، توبه اش پذیرفته نیست; چرا که این گونه توبه ها معمولاً جنبه اضطرارى دارد، و هیچ گونه دلالتى بر تغییر موضع مجرم ندارد.

بنابراین توبه تنها در یک مورد پذیرفته نیست و آن جائى است که مسأله از شکل اختیارى بودن بیرون رود و شکل اضطرارى و اجبارى بخود بگیرد.

بعضى چنین پنداشته اند که توبه در سه مورد دیگر نیز پذیرفته نیست:

اوّل در مورد شرک و بت پرستى زیرا قرآن مجید مى فرماید: «اِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مادُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ; خداوند (هرگز) شرک را نمى بخشد و پایین تر از آن را براى هر کس بخواهد و شایسته بداند مى بخشد!»(5)

ولى این سخن صحیح نیست; زیرا در این آیه گفتگو از توبه نیست، بلکه سخن از «عفو بدون توبه» است، به یقین تمام کسانى که در آغاز اسلام از شرک توبه کردند و مسلمان شدند توبه آنها پذیرفته شد، و همچنین تمام مشرکانى که امروز نیز توبه کنند و رو به اسلام آورند به اتّفاق همه علماى اسلام توبه آنها پذیرفته مى شود، ولى اگر مشرک توبه نکند و با حال شرک از دنیا برود مشمول غفران و عفو الهى نخواهد شد، در حالى که اگر با ایمان و توحید از دنیا بروند، ولى مرتکب گناهانى شده باشند، ممکن است مشمول عفو الهى بشوند، و مفهوم آیه فوق همین است.

کوتاه سخن این که، عفو الهى شامل مشرکان نخواهد نشد ولى شامل مؤمنان مى شود، امّا توبه سبب آمرزش همه گناهان حتّى شرک خواهد شد.

دوم و سوم این که، توبه باید در فاصله کمى بعد از گناه باشد نه فاصله هاى دور، و نیز باید از گناهانى باشد که از روى جهالت انجام گرفته است نه از روى عناد و لجاجت، به دلیل این که هر دو مطلب در آیه 17 سوره نساء آمده است:

«اِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِیْنَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریُب فَاُولئکَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللّهُ عَلیِماً حَکیماً; توبه تنها براى کسانى است که کار بدى را از روى جهالت انجام مى دهند سپس بزودى توبه مى کنند، خداوند توبه چنین اشخاص را مى پذیرد و خدا دانا و حکیم است.»

ولى این نکته قابل توجّه است که بسیارى از مفسّران این آیه را بر توبه کامل حمل کرده اند زیرا مسلّم است که اگر افرادى از روى عناد و لجاج مرتکب گناهانى شوند سپس از مرکب لجاجت و غرور پایین آیند و رو به درگاه خدا آورند، توبه آنان پذیرفته مى شود، و در تاریخ اسلام نمونه هاى فراوانى براى این گونه افراد است که نخست در صفّ دشمنان لجوج و عنود بودند و سپس باز گشتند و از دوستان مخلص شدند.

همچنین مسلّم است که اگر انسان سالیان دراز گناه کند و بعد پشیمان شود و حقیقتاً توبه و جبران کند، توبه او پذیرفته خواهد شد.

در حدیث معروفى از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: هر کس یکسال قبل از مرگش توبه کند خدا توبه او را مى پذیرد،سپس فرمود یک سال زیاد است، کسى که یک ماه قبل از مرگش توبه کند خدا توبه او را مى پذیرد سپس افزود یک ماه نیز زیاد است، کسى که یک جمعه (یک هفته) قبل از مرگش توبه کند توبه او مورد قبول خداوند واقع مى شود، باز افزود یک جمعه زیاد است کسى که یک روز قبل از مرگش توبه کند خداوند توبه اش را پذیرا مى شود، باز فرمود یک روز نیز زیاد است! کسى که یک ساعت قبل از مرگش توبه کند خداوند توبه او را مى پذیرد، سپس افزود یک ساعت هم زیاد است! کسى که قبل از آن که جانش به گلو رسد (در آخرین لحظه حیات و در حال اختیار) توبه کند، خداوند توبه او را مى پذیرد!»(6)

البتّه منظور این است که توبه با تمام شرایطش انجام گردد; مثلاً، اگر حقوق افرادى ضایع شده در همان لحظه به افراد مطمئن توصیه کند که حقوق آنها را بپردازند و سپس توبه کند.

آیات فراوانى از قرآن نیز دلیل بر عمومیّت توبه و شمول آن نسبت به جمیع گناهان است; از جمله:

1 ـ در آیه 53 سوره زمر مى خوانیم: «قُلْ یا عِبادِىَ الَّذینَ اَسْرَفُوا عَلَى اَنْفُسِهِمْ لاتَقْنَطُوا مِنْ رَّحْمَةِ اللّهِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ; بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مى آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

2 ـ در آیه 39 سوره مائده مى خوانیم: «فَمَنْ تابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَ اَصْلَحَ فَاِنَّ اللّهَ یَتُوبُ عَلَیْهِ اِنَّ اللّهَ غُفُورٌ رَحیِمٌ; امّا آن کسى که پس از ستم کردن توبه کند و جبران نماید خداوند توبه او را مى پذیرد، خداوند آمرزنده و مهربان است.»

درست است که این آیه بعد از بیان حدّ سارق آمده است ولى داراى مفهوم عام و گسترده اى که شامل همه گناهان مى شود.

3 ـ در آیه 54 سوره انعام آمده: «اِنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءً بِجَهالَة ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ اَصْلَحَ فَأَنـَّهُ غَفُورٌ رَحیِمٌ ;هرکس از شما کار بدى از روى نادانى کند سپس توبه و اصلاح نماید، مشمول رحمت خدا مى شود، چرا که خداوند غفور و رحیم است.»

در این آیه هرگونه عمل سوء که تمام گناهان را فرا مى گیرد، قابل توبه و باز گشت ذکر شده است.

4 ـ در آیه 135 سوره آل عمران چنین آمده است: «وَالَّذینَ اِذا فَعَلُوا فاحِشَةً اَوْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوااللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ; و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى افتند، و بر گناه اصرار نمىورزند با این که مى دانند.»

در این جا نیز با توجّه به این که ظلم و ستم، هرگونه گناهى را شامل مى شود، چرا که بعضى از گناهان ستم بر دیگران است و بعضى ظلم به خویشتن، و در این آیه نسبت به همه آنهاوعده پذیرش توبه داده شده است، عمومیّت توبه نسبت به تمام گناهان اثبات مى شود.

5 ـ در آیه دیگرى (آیه 31 سوره نور) همه مؤمنان را مخاطب قرار داده مى فرماید: «وَتُوبُوا اِلى اللّهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ; اى مؤمنان همگى به سوى خدا باز گردید تا رستگار شوید.»

واژه جمیعاً دلیل بر این است که هر گناهکارى دعوت به توبه شده است، و اگر توبه داراى شمول و عموم نباشد، چنین دعوتى صحیح نیست.

این نکته قابل دقّت است که در آیات بالا در بعضى از موارد روى مسأله اسراف تکیه شده و در مورد دیگر ظلم، و در مورد دیگر عمل سوء،و وعده آمرزش همه این عناوین بطور گسترده،در صورت توبه داده شده است; بنابراین، هر عمل سوء و هر ظلم و ستم و هر اسرافى بر خویشتن از انسان سر بزند و توبه کند، خداوند توبه او را مى پذیرد.

در این باره روایات زیادى در کتب شیعه و اهل سنّت نقل شده که درهاى توبه تا آخرین لحظات عمر، مادام که انسان مرگ را با چشم خود نبیند باز است.

این روایات را مى توانید در کتابهاى: بحار الانوار(7) و اصول کافى(8) و درّ المنثور(9) و کنز العمّال(10) و تفسیر فخر رازى(11) و تفسیر قرطبى(12) و تفسیر روح البیان(13) و تفسیر روح المعانى(14) و کتب دیگر مطالعه فرمایید، و شاید بتوان گفت این حدیث از احادیث متواتر است.


1. سوره نساء، آیه 18.

2. سوره یونس، آیه 90.

3. سوره یونس، آیه 91.

4. سوره غافر، آیات 84 و 85.

5. سوره نساء، آیه 48.

6. بحارالانوار، جلد 6، صفحه 19، و جلد 2، صفحه 440.

7. اصول کافى، جلد2، صحفه 440.

8. الدّر المنثور، جلد2، صفحه 131.

9. کنز العمال، حدیث 10187 و 10264.

10. تفسیر فخر رازى، جلد10، صفحه 7 ذیل آیه فوق.

11. تفسیر قرطبى، جلد3، صفحه 1662 ذیل آیه فوق.

12. تفسیر روح البیان، جلد 2، صفحه 178، ذیل آیه فوق.

13. روح المعانى، جلد 4، صفحه 233.

14. مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 145 (باب صحّة التّوبه فى آخر العمر، حدیث 5).

2 ـ وجوب توبه4 ـ ارکان توبه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma