تفسیر و جمع بندى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 1
ترجمه:ذکر خدا چگونه است؟

در نخستین آیه، سخن از تأثیر یاد خدا در آرامش دلها است; آرامشى که مى تواند انسان را از لغزشها برهاند و به فضائل اخلاقى بیاراید; مى فرماید: آنها (هدایت یافتگان) کسانى هستند که ایمان آورده اند و دلهایشان به ذکر خدا مطمئن و آرام است.» (اَلَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ)

سپس همین معنى را به صورت یک قاعده کلّى بیان کرده، مى افزاید: «آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مى یابد!» (اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)

این آرامش فوق العاده به خاطر آن است که نگرانیها گاه به خاطر آینده تاریک و مبهمى است که در پیش دارد; مثلاً، از احتمال زوال نعمتها یا گرفتارى در چنگال بیمارى و درماندگى و ناتوانى و مانند آن ناشى مى شود، و گاه گذشته تاریک زندگى، فکر او را به خود مشغول مى دارد، و نیز دنیاپرستى و دلباختگى نسبت به دنیا، سوء ظن ها و توهّمها و ترس و وحشت از مرگ، هر یک از اینها مى تواند عاملى براى نگرانى و سلب آرامش انسان شود.

بخل و حسد و حرص و طمع و مانند آنها نیز از عوامل نگرانى انسان است.

یاد خدا، همان خداوندى که جواد و کریم و رحمان و رحیم و خالق و رازق و بخشنده و بنده نواز است ـ خداوندى که حلّ هر مشکلى در بربر قدرتش آسان، و هر امر پیچیده اى در برابر اراده اش ساده است.

آرى! یاد چنین پروردگار مایه آرامش دلها و سبب پرورش فضائل اخلاقى است. این نکته قابل توجّه است که نفس مطمئنَّه همان نفسى است که مخاطب به خطاب «یَا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ اِرْجِعى اِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى; اى نفس مطمئنه! به سوى پروردگارت باز گرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو!»(1)

* * *

در دومین آیه، بعد از بیان این نکته که نماز انسان را از زشتیها و منکرات باز مى دارد (اِنَّ الصَّلَوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ ) مى فرماید: « ذکر خدا از نماز هم بالاتر است!» (وَ لَذِکْرُ اللّهِ اَکْبَرُ )

آرى! یاد خدا روح نماز است، و روح شریفترین بخش وجود مى باشد; اگر نماز سبب ترک فحشاء و منکر مى شود نیز به خاطر همین ذکر اللّه است; زیرا یاد خدا انسان را به یاد نعتمهاى او مى اندازد که تمام وجود انسان در آن غرق است، و یاد آورى این نعمتها انسان را از نافرمانى بخشنده نعمت، باز مى دارد و از گناه شرمنده مى کند.

از سوى دیگر، او را به یاد روز قیامت و دادگاه عدل الهى مى اندازد; خود را در برابر دادگاه بزرگ حق مى بیند و پرونده اعمال خویش را در آنجا حاضر، و مأموران مجازات را آماده مجازات بدکاران، و فرشتگان رحمت را آماده پذیرائى از بندگان خوب خدا در بهشت برین مشاهده مى کند; و این عامل دیگرى براى ترک عصیان و ترک کارهاى ضدّ اخلاق است.

بعضى از مفسّران گفته اند: جمله «وَ لَذِکْرُ اللّهِ اَکْبَرُ» اشاره به این است که ذکر خدا برترین اعمال و عبادات بندگان است.

این احتمال نیز داده شده است که منظور از «ذکر اللّه» در اینجا یادى است که خدا از بنده اش مى کند (در برابر یادى که بنده از خدا دارد.)(2) و این یاد خدا او را به درجات عالیه عبودیّت و بندگى سوق مى دهد و از هر چیز برتر و والاتر است; ولى احتمال اوّل با معنى آیه تناسب بیشترى دارد.

* * *

در سومین آیه، سخن از نخستین وحى الهى به موسى بن عمران است که در سرزمین طور و وادى ایمن، از کنار درختى این پیام الهى را شنید: من خدا هستم! معبودى جز من نیست، مرا پرستش کن، نماز را برپا دار تا به یاد من باشى!» (اِنَّنِى اَنـَا اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنـَا فَاعْبُدْنى وَ اَقِمِ الصَّلَوةَ لِذِکْرى)

در اینجا، در حقیقت، فلسفه اصلى نماز ذکر خدا شمرده شده است، و در نخستین وحى الهى به موسى(علیه السلام) توجّه به ذکر اللّه گوشزد شده و این به خاطر اهمّیّت فوق العاده ذکر است، بخصوص این که مسأله نماز و ذکر اللّه بلافاصله بعد از بحث توحید ذکر شده است.

* * *

در چهارمین آیه، مخاطب موسى و برادرش هارون هستند، در آن زمان که فرمان نبوّت موسى(علیه السلام) صادر شده، و مأمور مى شوند براى مبارزه با فرعون آماده گردند، مى فرماید: تو و برادرت با آیات من (کتاب آسمانى و معجزات) به سوى فرعون بروید، و در ذکر من کوتاهى و سستى نکنید! (اِذْهَبْ اَنْتَ وَاَخُوکَ بِآیاتى وَ لا تَنِیا فى ذِکْرى)

دستور به ذکر خدا آن هم بدون سستى به هنگام مبارزه باطغیانگرى همچون فرعون، بسیار پرمعنى است; این امر نشان مى دهد که ذکر خداوند تا چه اندازه در قدرت و قوّت و شجاعت و شهامت انسان اثر دارد، و به او نیرو و توان براى مبارزه مى بخشد که در این هنگام به آن دستور داده شده است.

در تفسیر «فى ظِلال» مى خوانیم که در توضیح این آیه مى گوید: «خداوند به موسى و هارون گفت که ذکر و یاد من، وسیله کار شما، و اسلحه برنده، و تکیه گاهى است که مى توانید به آن متّکى شوید!»(3)

بعضى از مفسّران «ذکر» را در این آیه به معنى ابلاغ دعوت نبوّت و بعضى به معنى مطلق امر و فرمان، و بعضى به معنى یاد خدا گرفته اند، در حالى که هیچ منافاتى بین این امور نیست، و ممکن است همه در مفهوم جامع آیه جمع باشد.

بدیهى است هنگامى که پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) به یاد خدا باشد و از یاد او نیرو و توان بگیرد، در ابلاغ رسالت و اطاعت فرمان او نیز قوى تر و کوشاتر خواهد بود.

* * *

  در پنجمین آیه، بعضى از آثار ترک ذکر خدا بیان شده است; مى فرماید: «و هرکس از یاد من روى گردان شود، زندگى تنگ و سختى خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور مى کنیم!» (وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکْرى فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَعْمى)

عذاب دنیوى آنها، تنگى معیشت، و عذاب اخروى آنها، نابینا بودن در محشر است!

گاه تنگى معیشت به خاطر این است که انسان در آمد کمى دارد، و گاه به خاطر آن است که با داشتن درآمد هنگفت، به خاطر بخل و حرص و آز و طمع، صحنه زندگى بر او تنگ مى شود; مایل نیست درِ خانه اش باز باشد و دیگران از زندگانى او استفاده کنند، و حاضر نیست محرومان را در زندگى خود شریک سازد; و به فرموده على(علیه السلام): «ثروتمندان بخیل همچون فقیران زندگى مى کنند و همانند اغنیا و ثروتمندان حساب پس مى دهند» (یَعیْشُ فِى الدُّنْیا عَیْشَ الْفُقَراءِ وَ یُحاسَبُ فِى الاْخِرَةِ حِسابَ الاَْغْنِیاءِ)(4)

غالب ثروتمندان از خدا بى خبر حریصند و این حرص و آز همیشه آنها را در التهاب و نگرانى و ناراحتى نگه مى دارد، به گونه اى که از اموال سرشار خود، بهره کافى توأم با آرامش نمى برند.

امّا چرا در قیامت نابینا محشور مى شود؟ ممکن است به این دلیل باشد که حوادث آن جهان هماهنگى کاملى با حوادث این جهان دارد; غافلان از ذکر خدا چشمهاى خود را بر حقایق این جهان بسته، و آیات حق را که از در و دیوار این جهان نمایان است نادیده گرفته اند; به همین، دلیل در قیامت نابینا وارد عرصه محشر مى شوند.


1. سوره فجر، آیات 27 تا 30 .

2. المحجّة البیضا، جلد 2، صفحه 266.

3. «فى ظلال القرآن»، جلد 5، صفحه 474.

4. بحارالانوار، جلد 69، صفحه 119.

ترجمه:ذکر خدا چگونه است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma