وجود دروازه هاى باز شرق آن هم شرق سخاوتمند و مهمان نواز! در برابر توریستها که در میان آنها ـ مخصوصاً در سالهاى اخیر ـ افراد جاسوس و ولگرد و گداى پشمالو نیز وجود دارد یکى از مشکلات این کشورهاست.
درست است که این توریستها به ظاهر مخارجى در کشورهاى شرقى مى کنند و به این وسیله مبلغى ارز با خود مى آورند، ولى این موضوع مانع از این نخواهد بود که جهات دیگر قضیه مورد مطالعه واقع شود و تعدیل عاقلانه اى در آن صورت گیرد.
بسیارى از آنها با یک دنیا تحقیر با مردم این نقاط رو به رو مى شوند و عقده حقارت آنها را ریشه دارتر از آن چه هست مى سازند.
عدّه اى از آنها مبلغ عقب افتادگى شرق پس از بازگشت، در میان ملل خود هستند، و روزنامه ها و عکس و تفصیلاتى که پس از مراجعت از شرق ارائه مى دهند شاهد گویاى این مدّعاست.
بعضى یک مشت بدآموزى و فساد اخلاقى با خود به ارمغان مى آورند، و جمعى از غرب زدگان، با تماشاى آنها «آن چنان تر» مى شوند.
بعضى براى هدفهاى استعمارى و سیاسى خود را درقالب توریست جا زده و هزار گونه لطمه جبران ناپذیر مى زنند.
بعضى هم انصافاً دست گداهاى خودمان را از پشت بسته و نان آنها را چوب کرده اند!
مجموع این ملاحظات سبب مى شود که شرقیهاى مهمان نواز و سخاوتمند! در این سخاوت و دروازه هاى باز تجدید نظر کنند، و برنامه هاى توریستى را تحت کنترل و حساب در آورند، و به خاطر درآمد مختصرى سرمایه هاى مادى و معنوى بزرگترى را از دست ندهند، و شرایط و برنامه اى براى آنها در نظر بگیرند گو اینکه این ملاحظات اصولى از این منافع بکاهد. دروازه کشورهاى خود را تنها به روى آنها بگشایند که داراى شخصیت و داراى اهداف صحیحى هستند.