گواه زنده اى بر گذشته ما

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اسرار عقب ماندگی شرق
حالا که این بحث به میان آمد بد نیست به عقب برگردیم سرى به گذشته تاریخ شرق مخصوصاً کشورهاى اسلامى بزنیم ببینیم آیا تا بوده چنین بوده و تا هست چنین است؟ یا مطلب طور دیگرى است؟

یک مطالعه دقیق به ما نشان مى دهد که در گذشته کاملا مطلب به عکس امروز بوده است یعنى ادبیات اسلامى و شرق همراه تمدّن اسلامى و شرقى در تمام اروپاى آن روز نفوذ کرده بود.

 

از جمله نکات جالبى که گواه زنده براى تأثیر عمیق افکار دانشمندان شرق در نهضت علمى اروپا مى باشد، وجود اصطلاحات و اسماى فراوانى در رشته هاى مختلف علمى و اقتصادى در زبان لاتینى امروز است که از ریشه عربى گرفته شده و آن روز که این علوم از «شرق» به «غرب» انتقال یافت این اصطلاحات هم همراه آنها منتقل گردید و على رغم آن همه مبارزاتى که براى طرد نفوذ اسلام در غرب شده هنوز این الفاظ به عنوان سند زنده اى از آن دوران، موجودیّت خود را حفظ کرده است.

در این جا چند نمونه از این اصطلاحات را که امروز عیناً در زبانهاى لاتینى رایج است با «ریشه اصلى اسلامى» آن از نظر خوانندگان گرامى گذرانده و آنها را به تفکر بیشتر در وضع «گذشته» و «امروز» دعوت مى کنیم:

1ـ Alembic (الم بیک) که از کلمه «انبیق» گرفته شده و به همان معنا مى باشد و آن وسیله مخصوصى است که در آزمایشگاههاى شیمى به کار مى رود ـ ویل دورانت مورّخ معروف در تاریخ خود مى نویسد:

انبیق براى نخستین بار به وسیله مسلمانان به کار رفت.(1)

2ـ Algebra (الجبرا) یا علم «جبر» که از کلمه عربى «الجبر» گرفته شده، این علم براى نخستین بار به وسیله مسلمانان تدوین گردید «آلبرماله» مورّخ معروف در تاریخ خود مى نویسد: «مسلمانان به ریاضیات و هندسه و جبر و مقابله و علم هیئت و جغرافیا خدمت بزرگى کرده و در طب شهرتى مهم به دست آوردند.(2)

3ـ Alchimy (ال کیمى) که بعداً به Chimistry یعنى علم (شیمى) تبدیل یافت، این کلمه عیناً از کلمه «الکیمیاء» گرفته شده (توجّه داشته باشید که حتى «ال» عربى آن هم در لاتیتنى حفظ شده است).

«آلبرماله» در تاریخ خود مى نویسد: «کیمیاگران عرب (مسلمانان) پیشرو «شیمى دانان» امروز شمرده مى شوند».(3)

4ـ Cifra(صیفرا) که به معناى «صفر» است و از کلمه عربى صفر گرفته شده. کارول دوو در یادداشتهاى خود راجع به هیئت و ریاضیات مسلمانان مى نویسد: باید دانست که کلمه لاتین cifra دو معنا دارد: گاهى معنا صفر مى دهد و گاهى مقصود اعداد است. و هم او مى نویسد: که «کلمه لگاریتم Logarithmو الجبرا و صفر آثاریست که مقام اعراب (مسلمانان) را در بنیان نهادن علم حساب (و سایر شعب ریاضیّات) و انتشار آن مشهود مى سازد».(4)

5ـ Alcohol(الکل) که عیناً از کلمه عربى «الکحول» گرفته شده، زیرا الکل طبى و صنعتى براى نخستین بار توسط مسلمانان کشف گردید و در عربى امروز نیز به جاى «الکل» همان «الکحول» به کار مى رود (جالب توجه این است که با وجود این که حرف «ح» الکحول، در لاتینى الکل تلفّظ نمى شود معادل آن (حرف h) در نوشتن آن محفوظ است.

ویل دورانت مى نویسد: نخستین بار داروخانه بوسیله مسلمانان بوجود آمد و نخستین مدرسه داروسازى را مسلمانان بنیاد کردند.(5)

6ـ Calcium (کلسیم) از ماده عربى «کلس» گرفته شده که به معنى «آهک» است.

7ـ Tariff (تاریف) که در انگلیسى به معنى تعرفه نرخ و عوارض آمده، و در اصل از کلمه «تعریف» گرفته شده، و تلفظ لاتینى آن هم تقریباً عین تلفّظ عربى آن است.

8ـ Traffic (ترافیک) ـ کریمرز استاد دانشگاه لیدن «هلند» در یادداشتهاى خود درباره «جغرافیا و بازرگانى مسلمانان» مى نویسد: قاموس بازرگانى ما به خوبى مشهود مى سازد که یک وقت بازرگانى مسلمانان نفوذ عمیقى در نشو و نماى بازرگانى کشورهاى مسیحى داشته، کلمه Traffic (که در لغت به معناى آمد و شد و عبور و مرور و حمل و نقل است) محتملا در اصل از کلمه عربى «تفریق» که به معناى پخش و جدا شدن است گرفته شده، و کلمه Tarif مسلّماً از کلمه عربى «تعریف» است.(6)

9ـ Magazine (مگازین) ـ کریمرز در همان یادداشتها مى نویسد: این کلمه که به معناى «مغازه» است مطمئناً همان کلمه عربى «مخزن» بوده است.(7)

در عربى رایج امروز نیز «مخزن» به معناى «فروشگاه» استعمال مى شود، و خوشمزه این است که ما ایرانیان هنوز «مغازه» را که همان «مخزن اروپا رفته فرنگى شده» است به جاى «فروشگاه» به کار مى بریم.

10ـ Almanch (المنچ) که در انگلیسى به معناى «تقویم و سالنامه» است و از ماده عربى «المنهج» گرفته شده است.

این بود نمونه اى از کلماتى که در نهضت علمى اروپا از شرق به غرب رفته است.
1. ویل دورانت، ج 11، ص 155.
2. آلبرماله، تاریخ قرون وسطى، ص 133.
3. آلبرماله، تاریخ قرون وسطى، ص 133.
4. میراث اسلام، ص 303.
5. تاریخ ویل دورانت، جلد 11، ص 157.
6. میراث اسلام، ص 203.
7. میراث اسلام، ص 204.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma