قبل از هر چیز یک انقلاب فرهنگى لازم است

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اسرار عقب ماندگی شرق
مطالعه بحثهاى گذشته مسلّماً این سؤال را مطرح مى کند که: در این بحثها وضع اسفبارى را که امروز شرق با آن رو به روست اجمالا دانستیم، و نیز دانستیم این مصائب مولود خودباختگیها، کوته اندیشیها، اقتباس نادرست تمدّن غربى، وابستگى و دنباله روى بدون قید و شرط از غرب، و به وجود آوردن اسارت صنعتى و اقتصادى که زنجیرهاى آن را با دست خود به گردن خویش انداخته ایم، مى باشد.

همچنین دانستیم آینده اى که شرق در پیش دارد نه تنها روشنتر از گذشته نیست بلکه به درجات اندوه بارتر است.

در این بحثها قسمتهایى از ماسکهاى فریبنده تمدّن ماشینى غرب کنار زده شد و قیافه حقیقى آن تا اندازه اى آشکار گردید، و به خوبى دریافتیم که وضع کنونى ممالک شرقى، و به طور مسلم آینده اى که در پیش دارند نه تنها در خور یک ملّت زنده با آن همه سوابق درخشان تاریخى نیست، بلکه اساس موجودیّت و هستى آنها را نیز به خطر مى اندازد.

ولى اینها همه «جنبه منفى» قضیه بود که اثر آن تنها بیدار ساختن افکار خواب آلود و برانگیختن احساسات براى پذیرش یک راه حل صحیح و عاقلانه است.

آیا به فرض این که ما بتوانیم این طرز تفکر را در تمام قشرهاى ملل شرق گسترش دهیم و چنان آمادگى را در آنها به وجود آوریم راه حلى براى سامان بخشیدن به این نابسامانیها وجود دارد؟ یا باید بنشینیم و ناظر بر باد رفتن آخرین بقایاى تمدّن شرق و اصالت و استقلال آن باشیم؟

کشورهاى شرقى براى تجدید عظمت دیرین خود و پاره کردن زنجیرهاى اسارت باید دست به چه اقداماتى بزنند، و نقطه شروع این قیام باید از کجا و تحت چه شرایط و برنامه اى تحقق پذیرد؟!

پاسخ دقیق این سؤال مسلّماً دشوار است و شاید از عهده یک نفر هم خارج باشد.

 

ولى این قدر مى توان گفت که مطالعه در همه جوانب نابسامانیهاى فعلى شرق، و بررسى تاریخ «گذشته» و «معاصر» کشورهاى آزاد شده جهان، این حقیقت را به ثبوت مى رساند که در این گونه موارد پیش از هر چیز یک انقلاب فرهنگى لازم است، همان طور که نفوذ استعمار و تسلط غرب در نقاط مختلف شرق نیز از همین راه صورت گرفته است.

شاید نیازمند به توضیح نباشد که «استعمار سیاسى» و «اقتصادى» مادام که از یک برنامه «استعمار فکرى» مایه نگیرد نه آن قدر خطرناک است و نه پایدار.

به عبارت دیگر مادام که افکار و عقاید و فرهنگ و سنتهاى یک کشور که معرّف ملیّت آنهاست اصالت خود را حفظ نموده است تأثیر برنامه هاى استعمارى بر آنها کاملا سطحى و متزلزل خواهد بود، و این بناى استعمارى هر قدر محکم باشد در حکم ستون هاى بتون آرمه است که روى شنهاى نرم بیابان بنا شود و به زودى فرو خواهد ریخت.

بنابراین براى احیاى ملّتها و نیل به استقلال کامل و همه جانبه باید از همین جا شروع کرد.

بدیهى است منظور از انقلاب فرهنگى تجدید نظر در برنامه هاى تحصیلى و تطبیق دادن آن بر عقاید و تاریخ و سنن یک ملّت نیست.

منظور از انقلاب فرهنگى بسیج تمام نیروهاى زنده یک ملّت براى بیرون راندن طرز تفکرها، تعلیمات، سنن و آداب خارجى است که به منظور تسلّط بر ارواح آن ملّت درمیان آنها پاشیده شده است.

منظور از «انقلاب فرهنگى» لایروبى کامل مغزها و بیرون ریختن رسوبات فکرى است که براثر هجوم سیلاب استعمار بیگانه در آنها به جاى مانده، همان رسوباتى که مانع از نمو و رشد هر گونه بذر فکر سالم و مفید در زمینه مغزهاست.

خلاصه منظور از «انقلاب فرهنگى» احیاى اصالت ملتها و زنده کردن افکار و سنن و اصول صحیحى است که یک ملّت در پرتو آن نام و شکل «ملّت» به خود مى گیرد، و با زنده کردن آن روح آن ملّت هیچ گونه آمادگى براى پذیرش عنوان استعمار و تحت الحمایگى، وابسته و طفیلى بودن نخواهد داشت.

در انقلاب فرهنگى شرق قبل از هر چیز «ایمان به لزوم این انقلاب» اهمیّت دارد و به دنبال آن اجراى امور زیر ضرورى به نظر مى رسد:

1ـ باید با تمام دستگاههاى تبلیغاتى این طرز فکر را به عنوان یک «اصل مقدّس» نشر داد که: شرقى باید شرقى باشد، معمارى شرق، لباس شرقى، سنن و آداب اصیل و شرافتمندانه شرق احیا گردد.

 

این عقیده نادرست که تفوق صنعتى غرب سبب مى شود که ما در همه چیز دنبال رو آنها باشیم به کلى کوبیده شود و به افراد غرب زده باید حالى کرد که این فکر سخیف که مثلا «شرقى باید فرنگى مآب گردد تا بتواند پیشرف و ترّقى کند» یک وسوسه شیطانى استعمارى بیش نیست!

2ـ باید تاریخ گذشته شرق مخصوصاً تمدّن درخشان اسلامى به طور مشروح و متّکى به استناد زنده تاریخى به عنوان یکى از اساسى ترین برنامه هاى درسى در تمام مدارس تدریس گردد. و از این راه غرور ملى و اسلامى در تمام جوانان و فرزندان این منطقه زنده شود.

3ـ باید از طریق تشکیل جشنها و جلسات بزرگ یادبود، و نام گذارى مؤسسات صنعتى و فرهنگى و مراکز مختلف به نام دانشمندان بزرگ شرق که مشعل علم و دانش را در جهان برافروختند و پرتو آن را به غرب افکندند، خاطره آن بزرگ مردان را در افکار زنده نگه داشت و اصالت شرق را مخصوصاً به نسل جوان فهمانید.

4ـ باید اسامى غربى و نامهاى خارجى از شناسنامه ها، مؤسسات صنعتى و علمى و کارگاهها به کلّى حذف شود، و تابلوهاى شرم آورى که قیافه این کشورها را دگرگون ساخته و به صورت خیابانهاى ممالک غربى در آورده است برچید.

مخصوصاً با این طرز تفکر احمقانه که براى رسیدن به قافله تمدّن باید «خط» خود را تبدیل به «خط لاتینى» کنیم و آخرین بقایاى ملیّت و اصالت خود را با دست خود تقدیم بیگانه نماییم، بى رحمانه و بى امان مبارزه نمود، و از تمام امکانات در این راه استفاده کرد، و مدارکى که اثبات مى کند این صدا نخستین مرتبه از حلقوم اجانب در آمده و جزئى از برنامه هاى کلى استعمارى است در معرض افکار عمومى قرار داده شود.

5ـ باید فرستادن نوآموزان و دانش آموزان به خارج براى تحصیلات ابتدائى و متوسطه آن چنان که روش غرب زده هاست به کلّى ممنوع شود. در مورد تحصیلات عالى باید کوشش نمود با توسعه دانشگاههاى داخلى حتى الامکان جوانان در داخل این کشورها دوره عالى را بگذرانند، و در صورت ضرورت از استاتید خارجى (با شرایط خاصى) دعوت شود که در این دانشگاهها تدریس کنند، و باز در صورت لزوم اعزام دانشجو به خارج باید قدم به قدم، از طریق ارتباط دایم با آنها روحیه و خصایص ملى و مذهبى آنها را حفظ نمود، و با این روش کنونى که افراد فرزندان خود را در هر سن و سال به خارج مى فرستند و آنها را به کلى به حال خود وا مى گذارند، و به فرض این که به کشورهاى خود بازگردند با روحیه اى فوق العاده ضعیف و طرز فکر مسخ شده اى که کمترین اثر آن گسستن همه پیوندها با تاریخ و ملیّت خویش است باز مى گردند مبارزه شود.

 

6ـ در مورد برنامه هاى درسى و استفاده از علوم غرب باید از کپیه بردارى و تقلید بى قید و شرط از طرز برنامه هاى آنان اجتناب ورزید و آنها را در همه جا با رنگ خاص این محیط آمیخت مخصوصاً آنچه جنبه استعمارى دارد از آن جدا ساخت.

7ـ باید وضع کنونى وسایل تبلیغاتى اعم از مطبوعات، تلویزیون و رادیو و ... که یکى از مهمترین و خطرناکترین و مؤثّرترین عوامل ایجاد روح غرب زدگى است به کلّى دگرگون گردد و به صورت یک دستگاه آموزنده و تعلیم و تربیت با حفظ اصالت شرقى در آید.

8ـ باید طرز صحیح استفاده از صنایع غرب را به همه افراد یاد داد و بازارها و خانه ها و مراکز عمومى را از این همه وسایل تجملاتى و لوکس غربى که گذشته از زیانهاى بزرگ اقتصادى عامل مؤثرى براى کشتن غرور ملّى و اصالت اجتماعى و استقلال فکرى و اخلاقى محسوب مى گردد پاک ساخت.

بدیهى است اجراى این اصول در اجتماعات ما که از فرق تا قدم در آداب و سنن و افکار و مصنوعات بیگانگان غرق هستیم کار بسیار مشکلى است ولى نباید فراموش کرد که نجات از بن بست فعلى که شرق با آن روبه روست و پیشگیرى از خطرات بزرگى که در پیش دارد نیازمند به فداکارى فراوان هستیم، و براى آماده ساختن افکار عمومى در این راه باید مغزهاى دانشمندان، قلم و زبان نویسندگان و گویندگان و همه وسایل تبلیغاتى بسیج گردد تا آنچه را که فعلا خواب و رؤیا مى پنداریم در خارج با چشم خود ببینیم و حیات نوینى را آغاز کنیم.

این است «انقلاب فرهنگى» که بدون آن هیچ گونه تحول ریشه دارى در شرق امکان پذیر نیست.
null
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma