مسأله 204- اگر بعد از فراغت از طواف شک در عدد دورهاى طواف کند اعتنا نمى کند، همچنین اگر شک کند که شرایط آن را مانند وضو و غیره درست انجام داده یا نه، اعتنا نکند.
مسأله 205- اگر بعد از رسیدن به «حجرالاسود» شک کند هفت دور به جا آورده یا هشت دور یا بیشتر، اعتنا نکند، و طوافش صحیح است; همچنین اگر در وسط دور، شک کند که دور هفتم است یا بیشتر، آن دور را تمام کند و طوافش صحیح است.
مسأله 206- هرگاه در طواف واجب شک در کمتر کند (مثل شکّ میان شش و هفت، یا پنج و شش و مانند آن) احتیاط واجب آن است که آن طواف را رها کرده، از نو شروع نماید (این در صورتى است که طواف واجب باشد)، امّا در طواف مستحب بنا بر کمتر مى گذارد و طوافش صحیح است.
مسأله 207- ظن و گمان در مسائل گذشته در حکم شک است و باید مطابق حکم شک عمل کند.
مسأله 208- مانعى ندارد که انسان براى شمردن دورهاى طواف به رفیق و همراه خود اعتماد کند (در صورتى که فرد مورد اعتمادى باشد.)
مسأله 209- شخص کثیرالشّک (یعنى کسى که زیاد در طواف شک مى کند) اعتنا به شک خود نکند، و آن طرفى را که مناسبتر براى او است بگیرد، مثلاً اگر شک میان پنج و شش کند بنا را بر شش مى گذارد، و اگر شک میان هفت و هشت کند، بنا را بر هفت مى گذارد.
مسأله 210- سخن گفتن در حال طواف و خندیدن و حتّى خوردن چیزى، طواف را باطل نمى کند، ولى البتّه بهتر است در حال طواف (خواه طواف واجب باشد یا مستحب) سخنى جز ذکر خدا و دعا نداشته باشد، و با حضور قلب این عبادت بزرگ را انجام دهد و از هر کارى که حضور قلب را کم مى نماید پرهیز کند.