تأثیر معنوى شفاعت:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیدایش مذاهب
احادیث اسلامى و شفاعت:4ـ فلسفه شفاعت

آنچه در مورد روایات شفاعت آوردیم، قسمت کمى از آن بود، که به خاطر نکات خاصّى که متناسب با بحث ما بود، انتخاب گردید و گرنه روایات شفاعت به مرحله تواتر رسیده است.

«نووى» شافعى(1) در شرح صحیح مسلم از قاضى عیاض دانشمند معروف اهل سنّت نقل مى کند که مى گوید:

روایات شفاعت متواتر است.

حتّى پیروان «ابن تَیمیّه» (متوفّاى سال 728 هجرى) و «محمّد بن عبد الوهّاب» (متوفّاى سال 1206) که در این گونه مسائل سختگیرى و تعصّب خاصّى دارند، به تواتر این روایات اعتراف کرده اند.

در کتاب «فتح المجید» تألیف شیخ عبد الرحمن بن حسن که از معروفترین کتب «وهّابیّه» است و هم اکنون در بسیارى از مدارس دینى «حجاز» به عنوان یک کتاب درسى شناخته مى شود، از «ابن قیّم» چنین نقل شده است:

«احادیث از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در زمینه شفاعت مجرمان، متواتر است و صحابه او و عموم اهل سنّت بر این موضوع اجماع دارند، و منکر آن را بدعت گزار مى دانند و به او انتقاد مى کنند و او را گمراه مى شمرند».(2)

اکنون پیش از آن که به بحث درباره اثرات اجتماعى و روانى شفاعت بپردازیم و ایرادهاى چهارگانه را در شعاع فلسفه شفاعت مورد بررسى قرار دهیم، نگاهى به آثار معنوى آن از نظر منطق خداپرستان و معتقدان به شفاعت مى کنیم، که این نگاه، روشنگر بحث آینده در زمینه واکنش هاى اجتماعى و روانى این مسأله خواهد بود.(3)

در میان علماى عقاید اسلامى در زمینه چگونگى تأثیر معنوى شفاعت گفتگو است. جمعى که به نام «وعیدیّه» معروف هستند، آنها که اعتقاد به خلود مرتکبان گناهان کبیره دارند، معتقدند که شفاعت اثرى در زدودن آثار گناه ندارد بلکه تأثیر آن تنها در قسمت پیشرفت و تکامل معنوى و افزایش پاداش و ثواب است.

در حالى که «تفضیلیّه» (آنها که اعتقاد به خلود اصحاب کبائر ندارند) معتقدند شفاعت در زمینه گناهکاران است و اثرش سقوط مجازات و کیفر مى باشد.

ولى محقّق معروف، خواجه نصیر الدین طوسى در کتاب«تجرید الاعتقاد» هر دو را حق مى داند و معتقد به هر دو اثر است. علاّمه حلّى در شرح عبارت او در «کشف المراد» نیز این عقیده را انکار نکرده بلکه شواهدى براى آن آورده است.

گمان نمى کنم با توجّه به آن چه پیش از این در معناى شفاعت از نظر ریشه لغوى و مقایسه با شفاعت تکوینى گفته شد، تردیدى باقى بماند که عقیده محقّق طوسى به واقعیّت نزدیکتر است; زیرا از یک سو در روایت معروفى که از امام صادق(علیه السلام)نقل شده مى خوانیم:

«مَا أحَدٌ مِنَ الأوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ إلاَّ هُوَ مُحْتَاجٌ إلَى شَفَاعَةِ مُحَمَّد(صلى الله علیه وآله)یَوْمَ الْقِیَامَةِ».(4)

طبق این حدیث همه مردم نیازمند به شفاعت پیامبرند.

و به این ترتیب حتّى کسانى که از گناه توبه کرده اند و جرم آنها بخشوده شده، باز نیاز به شفاعت دارند و این در صورتى ممکن است که اثر شفاعت دوجانبه باشد و افزایش مقام را نیز شامل شود.

و اگر در بعضى از روایات مى خوانیم، نیکوکاران نیاز به شفاعت ندارند، منظور نفى آن نوع شفاعت است که در مورد مجرمان و گناهکاران مى باشد.

از سوى دیگر گفتیم: حقیقت شفاعت ضمیمه شدن موجود قویترى به موجود ضعیفتر براى کمک به اوست، که این کمک ممکن است براى افزایش نقاط قوّت باشد و یا براى پیرایش نقاط ضعف.

همان طور که در شفاعت تکوینى و موجوداتى که در مسیر تکامل و پرورش قرار دارند نیز این دو جنبه مشهود است، گاهى موجودات پایینتر، نیازشان به عوامل نیرومندتر و برتر، براى از میان بردن عوامل تخریب است، مانند نیاز گیاه به نور آفتاب براى از بین بردن آفات و گاهى براى افزودن نقاط قوّت و پیشرفت مى باشد، همانند نیاز گیاه به نور آفتاب براى رشد و نمو و همچنین یک شاگرد درس خوان، هم براى اصلاح اشتباهات و هم براى افزایش معلومات مختلف خود، نیاز به استاد دارد. بنابراین شفاعت به دلایل مختلف اثر دوگانه دارد و انحصار به زدودن آثار جرم و گناه ندارد.

با توجّه به آن چه گفته شد روشن مى شود که چرا توبه کاران نیز به شفاعت نیازمندند با این که ندامت از گناه و توبه، طبق اعتقادات مسلّم مذهبى به تنهایى موجب آمرزش گناه مى گردد.

دلیل این موضوع در حقیقت دو چیز است:

توبه کاران نیز براى افزایش مقامات معنوى، پرورش و تکامل و ارتقاى مقام، نیاز به شفاعت دارند، اگر چه نیازشان در زمینه جرم و گناه، با «توبه» برآورده شده است.

اشتباه بزرگى که براى بسیارى در زمینه تأثیر توبه رخ داده، موجب این گونه اشکالات مى شود و آن این که تصوّرشان این است که توبه و ندامت و پشیمانى از گناه مى تواند انسان را به حالت قبل از گناه برگرداند.

در حالى که در جاى خود گفته ایم ندامت از گذشته و تصمیم نسبت به آینده تنها مرحله نخستین توبه است و درست همانند دارویى است که بیمارى را قطع مى کند، بدیهى است با قطع تب و از بین رفتن ریشه بیمارى، اگر چه بیمار بهبودى یافته و سالم شده، ولى هرگز به حال یک انسان عادّى در نیامده است بلکه باید مدّتها به تقویت بنیه جسمى خود بپردازد، تا به مرحله قبل از بیمارى برسد.

و به تعبیر دیگر، توبه مراحلى دارد و ندامت از گناه و تصمیم براى پاک بودن در آینده، تنها مرحله نخست آن است. مرحله نهایى آن به این حاصل مى شود که توبه کار از هر نظر به حالت روحانى قبل از گناه درآید و در این مرحله است که شفاعت شفاعت کنندگان و پیوند و ارتباط با آنها مى تواند اثربخش باشد.

شاهد زنده براى این سخن، همان است که در سابق اشاره کردیم که در آیات مربوط به استغفار مى بینیم علاوه بر توبه شخص مجرم، استغفار پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز از شرایط پذیرش توبه قرار داده شده است.

همچنین در مورد توبه برادران یوسف و استغفار یعقوب براى آنها و از همه روشنتر در مورد استغفار فرشتگان براى افرادى که نیکوکار، توبه کار و صالح و مصلحند ـ که آیات آن در سابق گذشت ـ مشاهده مى شود.


1. نام او یحیى بن شرف از علماى قرن هفتم هجرى است و چون در شهرک «نوى» نزدیک دمشق متولّد شد به «نووى» معروف است.

2. فتح المجید، ص 211.

3. توجّه داشته باشید که در این موارد با منطق خاصّ علماى عقاید بحث مى کنیم.

4. بحار الانوار، ج 8، ص 38.

 

احادیث اسلامى و شفاعت:4ـ فلسفه شفاعت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma