تفسیر و توضیح:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیدایش مذاهب
3 و 4ـ نکوهش ثروت و مدح فقر5ـ رهبانیّت و ترک دنیا

شکّى نیست که این قضاوت حدّاقل نتیجه یک مطالعه زودگذر و محدود در این زمینه بوده است، و با مطالعه همه جانبه، در مجموع آیات و روایاتى که در این قسمت وارد شده، حقیقت روشن مى گردد، زیرا در بسیارى از آیات قرآن و روایات، ستایش از ثروت و مذمّت شدید از فقر نیز دیده مى شود:

در آیات وصیّت، از مال، تعبیر به «خیر» شده است:

«(کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ...); بر شما نوشته شده: هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر چیز خوبى از خود به جاى گذارده وصیّت کند»(1)

در مورد دیگر، اموالى که در راه صحیح به کار گرفته شود با صراحت یک وسیله تقرّب و نزدیکى به پروردگار و سبب پاداشهاى بزرگ الهى شمرده شده است:

«(وَ مَآ أَمْوَالُکُمْ وَ لاَ اَوْلادُکُمْ بِالَّتى تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَآءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُواْ وَ هُمْ فِى الْغُرُفاتِ آمِنُونَ); اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند که براى آنان پاداش مضاعف در برابر کارهایى است که انجام داده اند و آنها در غرفه هاى (بهشتى) در (نهایت) امنیّت خواهند بود»(2).

مال و نیروى انسانى در بعضى از آیات به عنوان یک موهبت و امداد الهى شمرده شده است، آن جا که مى گوید:

«(وَ أَمْدَدْناکُم بِأَمْوال وَ بَنِینَ); و شما را به وسیله دارایى ها و فرزندانى کمک خواهیم کرد»(3).

در بسیارى از آیات قرآن مال وسیله مؤثّر جهاد ذکر شده است:

«(وَ جَاهِدُواْ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ); و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد نمایید».(4)

و آیات دیگرى از این قبیل.

در روایتى از پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده:

«کَادَ الفَقْرُ أنْ یَکُونَ کُفْراً; نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد»!(5)

و به این ترتیب فقر، «هم مرز» با کفر و موجب تباهى شخصیّت انسان در دو جهان معرّفى شده است.

در نهج البلاغه در کلمات قصار مى خوانیم:

«الفَقْرُ هُوَ الْمَوْتُ الأکْبَرُ; فقر مرگ بزرگ است».(6)

از این تعبیر روشن مى شود که «فقر یک ملّت، حتّى از مرگ و نابودى آن مهمتر است!.»

در نهج البلاغه، فقر موجب نقصان دین و بر باد رفتن عقل و وسیله خشم خداوندى و خشم مردم شمرده شده است، آن جا که امام به فرزندش مى گوید:

«یَا بُنَىَّ أَنّى أخَافُ عَلَیْکَ الفَقْرَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنْهُ فَإنَّ الفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّینِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِیَةٌ لِلْمَقْتِ; فرزندم! از فقر بر تو مى ترسم از آن به خدا پناه ببر، چرا که فقر دین انسان را ناقص و عقل و اندیشه او را مشوّش و مردم را نسبت به او و او را نسبت به مردم بدبین مى سازد».(7)

هنگامى که آیات و روایات فوق همگى در کنار هم چیده شود، درک مفاهیم آنها چندان مشکل نبوده و مى توان از آنها چند موضوع را استفاده کرد:

منظور از فقرى که مورد ستایش است، فقر به معناى بینوایى نیست، بلکه یک نوع سادگى در زندگى و مبارزه با تجمّل پرستى است که توأم با آزادگى، بیدارى و آگاهى باشد، در برابر ثروتى که مایه غرور، تکبّر و تجمّل پرستى مى گردد (آیه 27 سوره کهف که در بالا ذکر شد، اشاره به همین موضوع است).

گاهى منظور از فقر، محرومیّتهایى است که به خاطر طرفدارى از حق در محیط هایى که باطل بر آن حکومت مى کند، دامنگیر پیروان حق مى شود. روشن است که در این گونه محیطها طرفداران حق براى حفظ و پیشبرد اهداف خود ناچارند تن به پاره اى از محرومیّتها بدهند حدیث: «من احبنا اهل البیت فلیستعد للفقر جلباباً» اشاره به همان محیطهایى است که پیروان حق از طرف طرفداران باطل در فشار بودند.

یکى دیگر از معانى فقر، نیاز به خداست، نه نیاز به مال و ثروت، و همان است که در حدیث «الفقر فخرى» به آن اشاره شده و آیه:

«(یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ); اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدایید»(8).

ناظر به آن است.

از بررسى آیات و احادیث فوق، روشن مى شود که ثروت کلّى مذمّت نشده، بلکه «خیر» و «موهبت الهى» و «امداد پروردگار» و «وسیله مؤثّر جهاد و تقرّب به پیشگاه او» مى باشد و تنها ثروتهایى مذمّت شده که موجب طغیانگرى صاحبان آنهاست و یا از طریق نامشروع جمع آورى شده و یا به صورت «کنز» و اندوخته بى مصرفِ شخصى، که در مسیر منافع مردم هرگز به کار گرفته نمى شود، مى باشد.

با این توضیح مى بینیم آن چه در اسلام در زمینه مال و ثروت و فقر و غنا، وارد شده یک هدف عالى انسانى و نتیجه مثبت اجتماعى و ضدّ استعمارى را تعقیب مى کند.

چگونه مى توان چنین برنامه اى را در مسیر منافع استعمارگران دانست؟!


1. سوره بقره، آیه 180.

2. سوره سبا، آیه 37.

3. سوره اسراء، آیه 6.

4. سوره توبه، آیه 41.

5. سفینة البحار، ماده فقر.

6. نهج البلاغه، کلمات قصار 163.

7. نهج البلاغه، کلمات قصار 319.

8. سوره فاطر، آیه 15.

 

3 و 4ـ نکوهش ثروت و مدح فقر5ـ رهبانیّت و ترک دنیا
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma