احادیث اسلامى و شفاعت:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیدایش مذاهب
3ـ شرایط شفاعتتأثیر معنوى شفاعت:

در روایات اسلامى نیز تعبیرات فراوانى مى بینیم که مکمّل مفاد آیات فوق است:

در «تفسیر برهان» از امام کاظم(علیه السلام) از على(علیه السلام)نقل شده که مى فرمود: از پیامبر(صلى الله علیه وآله)شنیدم:

«شَفَاعَتِى لاَِهْلِ الکَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِى...; شفاعتم براى آنهاست که گناه کبیره کرده اند».

راوى حدیث که ابن ابى عمیر است مى گوید: از امام کاظم(علیه السلام)پرسیدم، چگونه براى مرتکبان گناهان کبیره شفاعت ممکن است، در حالى که خداوند مى فرماید:

«وَ لاَ یَشْفَعُون إلاَّ لِمَنِ ارْتَضَى».

مسلّم است کسى که مرتکب کبائر شود، مورد خشنودى خدا نیست، امام(علیه السلام)در پاسخ گفت:

«هر فرد باایمانى که مرتکب گناهى مى شود طبعاً پشیمان خواهد شد و پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرموده پشیمانى از گناه، توبه است،... و کسى که پشیمان نگردد مؤمن (واقعى) نیست و شفاعت براى او نخواهد بود و «ظالم» است وخداوند مى فرماید ظالمان، دوست و شفاعت کننده اى ندارند».(1)

مضمون صدر حدیث این است که شفاعت شامل مرتکبان کبائر مى شود. ولى ذیل حدیث روشن مى کند که شرط اصلى پذیرش شفاعت واجد بودن ایمانى است که مجرم را به مرحله ندامت و خودسازى و جبران برساند و از ظلم، طغیان و قانون شکنى برهاند و بدون آن شفاعت ممکن نیست.

در کتاب کافى از امام صادق(علیه السلام)در نامه اى که براى اصحابش نوشته، چنین نقل شده:

«مَنْ سَرَّهُ أنْ تَنْفَعَهُ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ عِنْدَ اللّهِ فَلْیَطْلُبُ إلَى اللّهِ أنْ یَرْضِىَ عَنْهُ».(2)

لحن این روایت نشان مى دهد که براى اصلاح اشتباهاتى که در زمینه شفاعت براى بعضى از یاران امام، به طور خاص و جمعى از مسلمانان به طور عام رخ داده، صادر شده است و با صراحت شفاعتهاى تشویق کننده به گناه، در آن نفى شده است و مى فرماید:

«هر کس دوست دارد مشمول شفاعت گردد باید خشنودى خدا را جلب کند».

در حدیث پرمعناى دیگرى از امام صادق(علیه السلام)مى خوانیم:

«إذَا کَانَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بَعَثَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ العَالِمَ وَ العَابِدَ فَإذَا وَقَفَا بَیْنَ یَدَىِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قِیلَ لِلْعَابَدَ إنْطَلِقْ إلى الجَنَّةِ وَ قِیلَ لِلعَالِمِ قِفَ تَشْفَعْ لِلنَّاسِ بِحُسْنِ تَأدِیبِکَ لَهُمْ; در روز رستاخیز خداوند عالم و عابد را بر مى انگیزد، به عابد مى گوید تنها به سوى بهشت رو، امّا به عالم مى گوید براى مردمى که تربیت کردى، شفاعت کن»!(3)

در این حدیث پیوندى در میان «تأدیب عالم» و «شفاعت او نسبت به شاگردانش» که مکتب او را درک کرده اند، دیده مى شود، که مى تواند پرتوى به روى بسیارى از موارد تاریک این بحث بیفکند; به علاوه اختصاص شفاعت کردن به عالم و نفى آن از عابد نشانه دیگرى است از این که شفاعت در منطق اسلام یک مطلب قراردادى و یا پارتى بازى نیست، بلکه یک مکتب تربیتى است، و تجسّمى از تربیت در این جهان است.


1. بحار الانوار، ج 8، ص 351.

2. اصول کافى، ج 8، ص 11.

3. بحار الانوار، ج 2، ص16.

3ـ شرایط شفاعتتأثیر معنوى شفاعت:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma