توضیح و بررسى:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیدایش مذاهب
9ـ مسأله انتظارطرق آماده شدن زمینه ها:

براى این که روشن شود تا چه اندازه در گفتار بالا تحریف حقیقت و واقعیّت وجود دارد و مسأله اى که اگر به طرز صحیح پیاده شود، عامل مؤثّرى براى حرکتهاى فردى و اجتماعى است، که در شکل یک عامل تخدیر نشان داده شده، لازم است چند موضوع را مورد بررسى قرار دهیم:

 

1ـ اهمّیّت انتظار در روایات

باید قبل از هر چیز قسمتى از روایات مذهبى را که درباره اهمّیّت مسأله انتظار وارد شده است، مورد دقّت قرار داده و روى لحن آنها که روشنگر مباحث آینده است تکیه کنیم. به این چند روایت به دقّت توجّه کنید!

شخصى از امام صادق(علیه السلام) پرسید: درباره کسى که داراى ولایت امامان است و انتظار ظهور حکومت حق را مى کشد و در این حال از دنیا مى رود چه مى گویید؟

امام(علیه السلام)در پاسخ فرمود:

«هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِى فُسْطَاطِهِ ـ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ـ ثُمَّ قَالَ: هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ; او به منزله کسى است که با رهبر این قیام در خیمه اش باشد، و پس از کمى سکوت فرمود: مانند کسى است که با پیامبر بوده است».(1)

نظیر همین مطلب در روایات دیگر نیز وارد شده. در بعضى:

«بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَیْفِهِ فِى سَبِیلِ اللّهِ»(2).

و در بعضى دیگر:

«کَمَنْ قَارَعَ(3) مَعَ رَسُولِ اللّهِ بَسَیْفِهِ»(4).

و در بعضى دیگر:

«بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَىْ رَسُولِ اللّهِ بِالسَّیْفِ»(5).

و در بعضى دیگر:

«بِمَنْزِلَةِ مَنْ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله)».(6)

این تشبیهات مختلف که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدى(عج) در روایات مختلف وارد شده، بسیار پرمعنا و روشنگرِ این واقعیّت است که یک نوع رابطه و

تشابه بین مسأله انتظار و جهاد و مبارزه با دشمن در آخرین شکل خود وجود دارد; گاهى همانند کسى که در زیر پرچم اوست، گاهى همانند مجاهدان در خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، گاهى همانند شهیدان.

در روایات متعدّدى نیز انتظار چنین حکومتى را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرّفى شده است، از جمله در حدیثى مى خوانیم که پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود:

«أفْضَلُ أعْمَالِ أُمَّتِى إنْتِظَارُ الفَرَجِ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».(7)

و در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى خوانیم:

«أفْضَلُ العِبَادَةِ انْتِظَارُ الَفَرجِ; بهترین اعمال امّت من انتظار فرج است».(8)

این حدیث اعم از این که «انتظار فرج» را به معناى وسیع کلمه، شامل شود و یا به مفهوم خاص، یعنى «انتظار ظهور مصلح جهانى» باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى سازد.

2ـ مفهوم انتظار

«انتظار» یا آینده نگرى به حالت کسى گفته مى شود که از وضع موجود ناراحت است و براى ایجاد وضع بهترى تلاش مى کند، به عنوان مثال بیمارى که انتظار بهبودى مى کشد، یا پدرى که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیمارى یا فراق فرزند ناراحت بوده و براى وضع بهترى مى کوشد، همچنین تاجرى که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادى است ، این دو حالت را دارد.

بنابراین مسأله انتظار حکومت حق و عدالت مهدى (عج) و قیام مصلح جهانى در واقع مرکّب از دو «عنصر» است، «عنصر نفى» و «عنصر اثبات» عنصر نفى همان اعلام

بیگانگى با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهترى بودن است.

و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه دار نفوذ کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد; زیرا اعتقادات سطحى ممکن است اثرش از گفتار و سخن تجاوز نکند، امّا اعتقادات عمیق همیشه آثار عملى گسترده اى به دنبال خواهد داشت.

این دو رشته اعمال عبارتند از ترک هر گونه همکارى و هماهنگى با عوامل ظلم، فساد، جنگ، خونریزى و حتّى مبارزه و درگیرى با آنها از یک سو، و خودسازى، خودیارى و جلب آمادگیهاى جسمى، روحى، مادّى و معنوى، براى شکل دادن به آن حکومت واحد جهانى و مردمى از سوى دیگر; و اگر دقّت کنیم مى بینیم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرّک، آگاهى و بیدارى است.

با توجّه به مفهوم اصلى «انتظار»، معناى روایات متعدّدى که در بالا در مورد پاداش و نتیجه کار «منتظران» نقل کردیم، به خوبى درک مى شود. اکنون مى فهمیم که چرا «منتظران واقعى» گاهى همانند کسى که در خیمه حضرت مهدى(علیه السلام)یا زیر پرچم او، یا کسى که در راه خدا شمشیر مى زند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته شمرده شده است.

آیا اینها مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حقّ و عدالت نیست که متناسب با مقدار آمادگى و درجه انتظار افراد است، یعنى همان طور که میزان فداکارى مجاهدان راه خدا و نقش آنها باهم متفاوت است، انتظار، خودسازى و آمادگى نیز درجات مختلفى دارد که هر کدام از اینها با یکى از آنها از نظر مقدّمات و نتیجه شباهت دارد. هر دو جهادند و هر دو آمادگى مى خواهند و خودسازى; کسى که در خیمه رهبرِ چنان حکومتى قرار گرفته، یعنى در مرکز ستاد فرماندهى یک حکومت جهانى است، نمى تواند یک فرد غافل، بى خبر و بى تفاوت بوده باشد، آن جا جاى هر کس نیست، جاى افرادى است که به حق، شایستگى چنان موقعیّت پراهمّیتى را دارند و همچنین کسى که سلاح در دست دارد و در برابر حضرت مهدى(علیه السلام)با مخالفان حکومت صلح و عدالتش مى جنگد، باید آمادگى فراوان روحى، فکرى و رزمى داشته باشد، نتیجه این که:

مفهوم انتظار، منتظران را از دو سو به مبارزه با فساد دعوت مى کند.

 

3ـ انتظار به معناى آماده باش کامل

آنهایى که انتظار قیام یک مصلح جهانى را مى کشند، معتقدند انتظار انقلاب، دگرگونى و تحوّلى را دارند که وسیعترین و اساسى ترین انقلابهاى انسانى در طول تاریخ بشر است، انقلابى که بر خلاف انقلابهاى اصلاحى گذشته جنبه منطقه اى نداشته و اختصاص به یک جانب از جوانب زندگى ندارد، بلکه علاوه بر این که عمومى و همگانى است، همه شئون و جوانب زندگى انسانها را اعمّ از فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و اخلاقى در بر مى گیرد.

البتّه در این جا کارى با این موضوع نداریم که براى چنین انتظارى از نظر عقیدتى چه دلیلى در دست داریم، زیرا هدف در این بحث تنها بررسى نتایج و آثار چنین عقیده و چنان انتظارى است که آیا به راستى آن چنان که پاره اى از ماتریالیستها و کمونیستها مى پندارند، جنبه تخدیرى دارد یا حرکت آفرین است و اصلاح گر; اگر چه از نظر ما اصل قضیّه هم به ثبوت رسیده و قانون «تکامل» و «نظم» که دو قانون مسلّم در عالم حیات و جهان هستى مى باشد، آن را اثبات مى کند که جاى شرح آن نیست، و از موضوع بحث ما خارج است.

همان طور که اشاره کردیم انتظار، از دو عنصر نفى و اثبات ترکیب شده است، اکنون در این جا اضافه مى کنیم که در هر انقلاب و تحوّلى نیز دو جنبه وجود دارد: «جنبه نفى» و «جنبه اثبات».

جنبه نفى که جنبه نخستین تحوّل است، همان از بین بردن نابسامانیها و عوامل اختلال، فساد، انحطاط، عقب گرد و شستشو دادن لوحِ جامعه از نقشهاى غلط است، و پس از انجام یافتن آن نوبت به جنبه اثبات و جانشین ساختن عوامل اصلاح، رشد، ترقّى و سازندگى مى رسد.

ترکیب مفهوم «انتظار» با مفهوم «انقلاب جهانى» اثرات سازنده آن را روشنتر مى سازد; یعنى کسانى که در انتظار چنین تحوّلى بسر مى برند، اگر در دعوى خود صادق باشند ـ نه جزء منتظران دروغین ـ آثار ذیل در وجود آنها آشکار خواهد شد:

الف) خودسازى فردى

چنین تحوّلى قبل از هر چیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانى است که بتوانند بار سنگین این اصلاحات وسیع را در جهان بدوش بکشند که در درجه اوّل محتاج به بالا بردن سطح اندیشه، آگاهى و آمادگى روحى و فکرى براى همکارى در پیاده کردن آن برنامه عظیم است. تنگ نظریها، کوته بینى ها، کج فکریها، حسادتها، اختلافات کودکانه و نابخردانه و به طور کلّى هر گونه نفاق و پراکندگى با موقعیّت منتظران واقعى سازگار نیست.

نکته مهم این جاست که منتظر واقعى براى چنان برنامه مهمّى هرگز نمى تواند نقش تماشاچى را داشته باشد; ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل، هرگز به او اجازه نمى دهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالى پاک و روحى پاکتر و برخوردارى از شهامت و آگاهى کافى است.

من اگر ناپاک و آلوده ام چگونه مى توانم منتظر تحوّل و انقلابى باشم که اوّلین شعله اش دامان مرا مى گیرد؟!

من اگر ظالم و ستمگرم، چگونه ممکن است در انتظار کسى بنشینم که طعمه شمشیرش خون ستمگران است؟!

و من اگر فاسدم چگونه مى توانم در انتظار نظامى که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ گونه نقشى ندارند، بلکه مطرود و منفورند، روزشمارى کنم؟!

آیا این انتظار براى تصفیه روح، فکر و شستشوى جسم و جان من از لَوث آلودگیها کافى نیست؟!

ارتشى که در انتظار جهاد آزادى بخشى به سر مى برد به طور قطع به حالت آماده باش کامل در مى آید، سلاحى که براى چنین میدان نبردى شایسته است، بدست مى آورد، سلاحهاى موجود را اصلاح مى کند، سنگرهاى لازم را مى سازد، آمادگى رزمى نفرات خود را بالا مى برد، روحیّه افراد را تقویت مى کند و شعله عشق و شوق براى چنان جهادى را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه مى دارد، ارتشى که داراى چنین آمادگى نیست، هرگز در انتظار بسر نمى برد و اگر بگوید دروغ مى گوید.

انتظار یک مصلح جهانى، یعنى آماده باش کامل فکرى و اخلاقى، مادّى و معنوى براى اصلاح همه جهان، چنین آماده باشى بسیار سازنده است. اصلاح فکرى و اخلاقى و پایان دادن به همه مظالم و نابسامانیها، کار بزرگى است و آماده باش براى چنین هدف بزرگى باید با وسعت و عمق آن متناسب باشد.

ب) خودیاریهاى اجتماعى

این گونه منتظران در عین حال ناچارند مراقب حال یکدیگر نیز باشند و در اصلاح وضع دیگران نیز بکوشند، زیرا که برنامه اى که انتظارش را مى کشند فردى نیست، بلکه برنامه اى است که تمام عناصر تحوّل باید در آن شرکت جویند، و کار دسته جمعى و هماهنگ داشته باشند و مقیاس این هماهنگى و خودیارى باید به عظمت همان برنامه اى باشد که انتظار آن را دارند.

در یک میدان مبارزه دسته جمعى افراد هرگز نمى توانند از حال یکدیگر غافل بمانند، بلکه همه باید نقطه هاى ضعف را اصلاح کنند و هر موضع آسیب پذیرى را ترمیم و هر بخش ناتوانى را تقویت نمایند، تا بتوانند در پیاده کردن آن برنامه فعّالانه شرکت جویند.

ج) آماده ساختن زمینه ها

این اشتباه بزرگ را باید به طور کامل از مغزها بیرون کرد که مصلح بزرگ جهانى برنامه اى دارد که تمام اصولش بر محور معجزات دور مى زند، همه پیروزیها و فتحها، انقلابها و اصلاحها، دگرگونیها و تحوّلهایش روى اصول اعجاز صورت مى گیرد، او و چند نفر به پا مى خیزند، در حالى که سایرین تماشاچى خواهند بود، دنیایى را که هیچ گونه آمادگى براى حکومت واحد عادلانه جهانى بر اساس عالى ترین ارزشهاى انسانى ندارد، یک شبه، با دم مسیحایى آماده مى کنند، و برق آسا عناصر غیر قابل اصلاح را نابود، و همه افکار را به سطح بالا مى کشند، و پرچم حقّ و عدالت را در سراسر عالم به اهتزاز در مى آورند.

نه هرگز چنین نیست; مگر سایر پیامبران الهى و مصلحان آسمانى چنین برنامه اى داشته اند که او هم داشته باشد؟! مگر او یک استثنا در عالم خلقت است؟! مگر شخص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) از تمام امکانات و اسباب طبیعى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نمى کرد؟! مگر در میدان نبرد، هیچ یک از محاسبات و نقشه ها را از نظر دور مى داشت؟! بنابراین شکّى نیست او هم تا آن جا که ممکن است از عوامل و اسباب طبیعى استفاده مى کند، و امدادهاى خاصّ الهى مخصوص به موارد نارسایى این اسباب است.

با در نظر گرفتن این حقیقت، روشن مى شود که آماده ساختن زمینه براى چنان تحوّلى، از شرایط نخستین آن تحوّل است.


1. بحار الانوار، ج 52، ص 125.

2. همان، ص 126.

3. «قرع بسیفه» یعنى با شمشیرش بر فرق (دشمن) کوبید.

4. بحار الانوار، ج 52، ص 126.

5. همان، ج 36، ص 387.

6. همان، ج 52، ص 142.

7. بحارالانوار، ج 50، ص 318.

8. همان، ج 52، ص 125.

 

9ـ مسأله انتظارطرق آماده شدن زمینه ها:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma