تحقیق و بررسى:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیدایش مذاهب
12 و 13ـ رضا و تسلیمفلسفه رضا و تسلیم:

شاید چیزى که به این توهّم قوّت مى بخشد، همان است که بیشتر اوقات این دو لفظ به طور مجرّد و تنها و به اصطلاح بدون ذکر متعلَّق به کار مى روند و با صراحت گفته نمى شود رضا در برابر چه چیز؟ و تسلیم براى چه؟ و همین عدم ذکر متعلَّق مى تواند راه را براى هر گونه تفسیر نابجا بگشاید که به عنوان مثال بگویند «رضا» در برابر وضع موجود به هر شکل و صورت و «تسلیم» در مقابل استعمار!!

امّا باید ابتدا منابع مذهبى را درباره این دو عنوان بررسى کرد که منظور از آن رضا و تسلیم در برابر چیست؟

از آیاتى که دانشمندان اسلامى براى این موضوع استدلال کرده اند، مفهوم این دو واژه روشن مى گردد. از جمله آیاتى که در بحار الانوار روى آن تکیه شده آیات زیر است:

1ـ «(کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُواْ شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّواْ شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌ لَّکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ); جهاد در راه خدا بر شما مقرّر شده در حالى که براى شما ناخوشایند است، چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید و حال آن که شرّ شما در آن باشد و خدا مى داند و شما نمى دانید.»(1)

در این جا «تسلیم» به احکام مهمّى همانند جهاد مربوط مى شود که فلسفه آن بر بعضى مکتوم و ناشناخته بوده است.

2ـ «(وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِى الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَ إِن لَّمْ یُعْطَواْ مِنْهَآ إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ * وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُواْ مَآ اتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّآ إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ); بعضى از آنها در تقسیم غنایم بر تو خرده مى گیرد، هر گاه از آن به آنها داده شود راضى مى شوند، و اگر داده نشود خشم مى گیرند * (در حالى که) اگر به آن چه خدا و پیامبرش به آنان داده راضى شوند و بگویند خداوند براى ما کافى است، و به زودى خدا و رسولش از فضل خود به ما مى بخشند ما رضاى او را مى طلبیم (براى آنها بهتر است)»(2).

در این جا «رضا» در برابر حقوق مختلف اجتماعى است که بعضى روى حسّ خودخواهى سعى دارند همه را به خود تخصیص دهند و به حقّ خود راضى نیستند.

3ـ «(وَ أُفَوِّضَ أَمْرِى إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ * فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا...); من کار خود را به خدا وامى گذارم، زیرا خداوند نسبت به بندگانش بیناست. خداوند او را از نقشه هاى شوم آنان دور نگه داشت...».(3)

در این جا سخن از مبارزات مؤمن آل فرعون است که وقتى خود را در خطر دید، تفویض امر به خدا کرد و در برابر فرمان او تسلیم بود و خداوند نیز او را نجات داد.

4ـ «(الَّذِینَ قَالَ لَهُمْ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِیماناً وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ * فَانْقَلَبُواْ بِنِعْمَة مِّنَ اللَّهِ وَ فَضْل); آنها کسانى بودند که (بعضى از) مردم به آنها گفتند مردم (لشکر دشمن) براى (حمله به) شما اجتماع کرده اند از آنها بترسید، ولى این سخن بر ایمان (و استقامت) آنها افزود و گفتند خدا ما را کافى است، و او بهترین حامى ماست! ـ به همین جهت آنها با نعمت و فضل پروردگار (از این میدان) بازگشتند».(4)

در این جا نیز سخن از سربازان اسلام در غزوه احد است که پس از خبر بازگشت دشمن پیروز به سوى مدینه، براى نابود ساختن باقیمانده مسلمانان، شجاعانه به سوى دشمن شتافتند و با رضایت و تسلیم آماده دفاع شدند و تکیه بر خدا کردند و سرانجام پیروز گشتند.

در اصول کافى در باب رضا چنین مى خوانیم:

امام صادق(علیه السلام)فرمود:

«رَأْسُ طَاعَةِ اللّهِ الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللّهِ فِیمَا أحَبَّ العَبْدُ أوْ کَرِهَ; بالاترین اطاعت پروردگار صبر و استقامت، تسلیم و رضا در برابر فرمان اوست، خواه مطابق تمایل انسان باشد یا نه».(5)

با توجّه به مفهوم «صبر» ـ که پیش از این گفتیم، صبر معادل استقامت و پایدارى در راه انجام وظیفه و مبارزه با مفاسد و ایستادگى در برابر حوادث ناگوار زندگى است ـ روشن مى شود که رضا و تسلیم مفهومى هم ردیف آن دارد.

و نیز از امام صادق(علیه السلام)نقل شده که فرمود:

«إنَّ أعْلَمَ النّاسِ بِاللّهِ أرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ».(6)

با توجّه به این که رضاى به قضا در این حدیث، نتیجه علم و معرفت به خداوند شمرده شده، روشن مى شود که منظور تسلیم در برابر فرمانهاى الهى (قضاى تشریعى) و یا نظام استوار علّت و معلول (قضاى تکوینى) است.

امام محمد باقر(علیه السلام)مى فرماید:

«مَنْ رَضِىَ بِالْقَضَاءِ أَتَى عَلَیْهِ القَضَاءُ وَ عَظَمَ اللّهُ أجْرَهُ وَ مَنْ سَخِطَ القَضَاء مَضَى عَلَیْهِ القَضَاءُ وَ أحْبَطَ اللّهُ أجْرَهُ.»(7)

تعبیر به بزرگداشت «اجر» در برابر مصائبى است که در زندگى دنیا خواه ناخواه پیش مى آید، مانند از دست دادن عزیزان و دوستان و حوادث پیش بینى نشده طبیعى و مانند آن که گاهى بى تابى در مقابل آنها انسان را به کلّى مأیوس و از زندگى ساقط مى کند، ولى روح تسلیم و رضا به او قوّت مى بخشد که همچنان آرامش خویش را حفظ کرده و به پایدارى ادامه دهد.


1. سوره بقره، آیه 216.

2. سوره توبه، آیه 58 و 59.

3. سوره غافر، آیه 44 و 45.

4. سوره آل عمران،آیه 173 و 174.

5. اصول کافى، ج 2، ص 60.

6. اصول کافى، ج 2، ص 61.

7. همان، ص 62.

12 و 13ـ رضا و تسلیمفلسفه رضا و تسلیم:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma