زمینه ها و عامل نهایى:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیدایش مذاهب
نتیجه:2ـ زهد و بى اعتنایى به دنیا

شکّى نیست که براى انجام یک کار، عوامل زیادى لازم است که بعضى از آنها به طور قطع از اختیار ما بیرون مى باشد. به عنوان مثال وجود عقل و هوش و نیروهاى جسمانى، همه براى انجام یک عمل لازم است و هیچ یک از آنها به اختیار ما به وجود نیامده است، ولى چون وجود این عوامل، علّت ناقصه فعل محسوب مى شوند نه علّت تامّه (زیرا انتخاب و اراده ما عامل نهایى وجود فعلى است)، موجب جبر نخواهد شد، این در مورد عوامل درون وجودى ما، همچنین عوامل فراوانى در بیرون وجود ما هست که به انجام فعل کمک مى کند و یا انجام فعل، بدون آن ممکن نیست، این عوامل نیز باعث جبر در فعل نمى گردد، مادام که اختیار، انتخاب و اراده از ما سلب نشده باشد، و به عبارت دیگر همان طور که گفتیم این «عوامل بیرونى» مانند «عوامل درونى» هیچ یک علّت تامّه فعل نخواهد بود.

از این جا روشن مى شود که تأثیر عوامل:

وراثت.    تربیت.

تغذیه و شیر.    محیط اقتصادى.

وضع حکومت(1).    فرهنگ.

وسایل تبلیغاتى وارتباط جمعى.    معاشرت و...

در تفکّر و اعمال هر انسانى قابل انکار نیست و به یقین هر یک از اینها مى تواند به افکار و اعمال انسان شکل دهد، بعضى بیشتر و بعضى کمتر، ولى نکته مهم این جاست که با وجود تمام این عوامل، انسان در انتخاب یک راه معیّن مجبور نیست، بلکه عاملى به نام «انتخاب و اراده»، پشت سر همه اینها قرار گرفته که «عامل تعیین کننده سرنوشت» همان است، اگر چه عوامل دیگر مى تواند «زمینه» را مساعد یا نامساعد کند، ولى کسانى که این «علل ناقصه» را به جاى «علل تامّه» اشتباه کرده اند، آنها را دلیل بر جبر دانسته اند.

در مثالى که در مطالب گذشته از «دکتر آرانى» در مورد اقدام یک سخنران به نوشیدن آب، نقل کردیم همین اشتباه بزرگ دیده مى شود. شکّى نیست که سخنرانى باعث خشک شدن گلو و خشک شدن گلو زمینه را براى تمایل به نوشیدن آب فراهم مى کند، ولى در همان حال شخص مى تواند در برابر این تمایل مقاومت کرده و آب ننوشد، همان طور که در روزه داران به خصوص در فصل تابستان مشاهده مى کنیم; و به همین دلیل وجود این عوامل مساعد یا نامساعد در هیچ دادگاهى موجب تبرئه یک جنایتکار نمى گردد، اگر چه مى تواند مجازات او را تشدید یا تخفیف دهد.

بد نیست این موضوع را با یکى دو مثال روشن سازیم:

مثال اوّل: فرض کنید شما براى رسیدن به مقصدى دو راه در پیش دارید، یکى از این دو، جادّه اى است آسفالته، مشجّر، پرنور، صاف و... امّا دیگرى جاده اى است خاکى، خشک، کم نور و ناهموار; به یقین هر یک از جهات فوق مى تواند شما را تشویق به انتخاب جادّه اوّل کند، ولى در عین حال خودتان را آزاد مى بینید که جادّه دوّم را انتخاب کنید، زیرا عامل نهایى که اراده است در اختیار شماست.

مثال دیگر: براى روشن شدن یک لامپ یا جارى شدن آب از سیستم لوله کشى، عوامل زیادى لازم است، وجود توربین هاى برق و مخزن آب و نیز سیم کشى دقیق، و همچنین مادّه انرژى زا براى به کار انداختن توربین ها، و یا تلمبه هاى آب و مهندسین و کارگرانى که بر این امور نظارت کنند، همه اینها لازم است و تا نباشند نه چراغ را مى توان روشن کرد و نه آب را در لوله ها جارى ساخت، ولى وجود تمام اینها نیز به تنهایى کافى نیست، بلکه زدن کلید چراغ و گرداندن شیر آب هم لازم است، و بدون آن، این پدیده ها وجود نخواهد یافت.

در مورد اعمال انسان، زمینه هاى اقتصادى، تربیتى، فرهنگى، سیاسى، وراثتى و مانند آن در بالاترین حد در حکم لوله کشى، تلمبه، چاه آب، مواد انرژى زا و... مى باشد، امّا اراده ما لااقل مانند گرداندن شیر آب و زدن کلید برق است، یعنى سرانجام، عاملِ تعیین کننده سرنوشتِ فعل، به دست ماست.

این سخن به آن معنا نیست که ما نقش مؤثّر عوامل دیگر را نادیده بگیریم، بلکه به این معناست که آنها جبرآفرین نیستند و اختیار را هرگز از ما سلب نمى کند و به همین دلیل در برابر زمینه هاى نامساعد، مسئولیّت از ما سلب نمى شود، همان طور که در شرایط مساعد، انجام وظیفه کردن نیز اجبارى نیست، اگر چه درجه حسن و قبح عمل در زمینه هاى مساعد و نامساعد، متفاوت است و از آن بالاتر این که انسان در بیشتر مواقع مى تواند با اراده خود زمینه هاى مساعد را ایجاد کند و از زمینه هاى نامساعد بکاهد.

توجّه به این حقایق به قسمت زیادى از سؤالات این بحث پاسخ مى دهد.


1. «النَّاسُ بِاُمَرَائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْ آبائِهِمْ; مردم به حکّام خود شبیه ترند تا به پدران خود».

نتیجه:2ـ زهد و بى اعتنایى به دنیا
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma