آیا وجود تقیّه در تعلیمات مذهبى، دلیل دیگرى بر تأثیر عوامل استعمار اقتصادى، در گرایش به مذاهب نیست؟
کسانى که به همه پدیده هاى اجتماعى از دریچه اقتصاد مى نگرند و گرداننده تمام چرخهاى اجتماعى را عوامل اقتصادى مى دانند، ممکن است در پاسخ این سؤال بگویند: آرى، زیرا تقیّه به انسان مى گوید هر جا خطرى احساس کرد، ایمان و اعتقاد خود را مکتوم دارد، و خویش را از میدان مبارزه کنار کشیده میدان را براى دیگران رها سازد، و این آخرین آرزوى هر گونه تلاش استعمارى است.
«تقیّه» افراد را «ترسو» و «محافظه کار» بار مى آورد و روح «شهامت»، «فداکارى» و «ایستادگى در برابر عقیده» را در آنها مى کُشد و به افراد دستور مى دهد که براى حفظ خویشتن، اصول مکتب خویش را به دست فراموشى بسپارند; اثر تخدیرى چنین طرز تفکّرى بر کسى پوشیده نیست.