وَ سَیُجَنَّبُهَا الاَْتْقَى * الَّذِی یُؤتِى مَالَهُ یَتَزَکَّى
و به زودى با تقواترین مردم از آن (آتش سوزان) دور داشته مى شود، همان کس که مال خود را (در راه خدا) مى بخشد تا پاک شود.
«سوره لیل ، آیات 17 و 18»
توضیح
در این جا قرآن از گروهى سخن مى گوید که از آتش شعلهور و سوزان جهنّم برکنارند.
تعبیر به «یتزکّى» اشاره به قصد قربت و نیّت خالص است خواه این جمله به معنى کسب نموّ معنوى و روحانى باشد، یا به دست آوردن پاکى اموال، چون «تزکیه» هم به معنى نموّ دادن آمده و هم پاک کردن.
در آیه 103 سوره توبه نیز مى خوانیم :
«خُذْ مِنْ أَمْوَا لِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَو تَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ; از اموال آنها زکاتى بگیر تا به وسیله آن آنها را پاک سازى و پرورش دهى و (هنگام گرفتن زکات) به آنها دعا کن که دعاى تو مایه آرامش آنها است.»
سپس براى تأکید بر مسأله خلوص نیّت در انفاقها مى افزاید : «وما لأحد عنده من نعمة تجزى; هیچ کس را نزد خدا حقّ نعمتى نیست تا انفاق در مقابل آن باشد.»
بلکه تنها هدف انسان باید جلب رضاى پروردگار بزرگ باشد (إلاّ ابتغاء وجه ربّه الأعلى).
و به تعبیر دیگر ، بسیارى از انفاقها در میان مردم پاسخى است به انفاق مشابهى که از ناحیه طرف مقابل قبلاً شده است، البتّه حق شناسى و پاسخ احسان به احسان کار خوبى است، ولى حسابش از انفاقهاى خالصانه پرهیزگاران جدا است، آیات فوق مى گوید : انفاق مؤمنان پرهیزگار به دیگران نه از روى ریا است، و نه به خاطر جوابگویى خدمات سابق آنها، بلکه انگیزه آن تنها و تنها جلب رضاى خداوند است، و همین است که به آن انفاق ارزش فوق العاده اى مى دهد.
تعبیر به «وجه» در این جا به معنى ذات است، و منظور رضایت و خشنودى ذات پاک او است.
تعبیر به «ربّه الأعلى» نشان مى دهد که این انفاق با معرفت کامل صورت مى گیرد، و در حالى است که هم به ربوبیّت پروردگار آشنا است و هم از مقام اعلاى او با خبر است.
در ضمن این استثناء هر گونه نیّت غیر الهى را نیز نفى مى کند، مانند انفاق کردن براى خوشنامى و جلب توجّه مردم، یا کسب موقعیّت اجتماعى، و مانند آن، زیرا مفهوم آن منحصر ساختن انگیزه انفاقها در جلب خشنودى پروردگار است.