انفاق و حلّ مشکلات اجتماعى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اسلام و کمکهاى مردمى
1:انفاق دانه اى است پر بار !2: نماز و انفاق در کنار هم

   از مشکلات بزرگ اجتماعى که همواره انسان گرفتار آن بوده و هم اکنون با تمام پیشرفتهاى صنعتى و مادّى که نصیب او شده نیز با آن دست به گریبان است «مشکل فاصله طبقاتى» است; فقر و بیچارگى و تهیدستى در یکطرف و تراکم ثروت در طرف دیگر.

   عدّه اى آن قدر ثروت دارند که حساب اموالشان را نمى توانند بکنند، و عدّه دیگرى از فقر و تهیدستى رنج مى برند، به طورى که تهیّه لوازم ضرورى زندگى از قبیل غذا و مسکن و لباس ساده براى آنان خیلى مشکل است.

   بدیهى است جامعه اى که پایه هاى آن، قسمتى بر غنا و ثروت و بخش مهمّ دیگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نیست و هرگز به سعادت و آرامش نخواهد رسید.

   در چنین جامعه اى دلهره و اضطراب و نگرانى و بدبینى، و از همه مهمتر، دشمنى و عداوت اجتناب ناپذیر خواهد بود.

   گرچه در گذشته این اختلاف در بین جوامع انسانى وجود داشت، ولى در زمان ما این فاصله طبقاتى به مراتب بیشتر و خطرناکتر شده است.

   زیرا از یک سو درهاى کمکهاى انسانى، و تعاون به معنى حقیقى، به روى مردم بسته شده، و درهاى رباخوارى که یکى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شکلهاى مختلف باز است.

   پیدایش کمونیسم و مانند آن، و خونریزى ها و جنگهاى کوچک و بزرگ و وحشتناک که در قرن اخیر اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و کنار جهان ادامه دارد عکس العمل همین محرومیّت اکثریّت جوامع انسانى است، با این که دانشمندان به فکر چاره و حلّ این مشکل بزرگ اجتماعى بوده اند و هر کدام راهى را انتخاب کرده اند ـ کمونیسم از راه الغاى مالکیّت فردى، و سرمایه دارى از راه گرفتن مالیاتهاى سنگین و تشکیل مؤسسات عام المنفعه (که به تشریفات بیشتر شبیه است تا به حلّ مشکل نیازمندان) به گمان خود به مبارزه با آن برخاسته اند ـ ولى حقیقت این است که هیچ کدام نتوانسته اند گام مؤثّرى در این راه بردارند، زیرا حلّ این مشکل با روح مادّیگرى که بر جهان حکومت مى کند ممکن نیست; کمک بلا عوض در تفکر مادّى جایى ندارد !

   با دقّت در آیات قرآن مجید آشکار مى شود که یکى از اهداف مهمّ اسلام این است که این اختلافات غیر عادلانه اى که در اثر بیعدالتیهاى اجتماعى در میان طبقات غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود و سطح زندگى کسانى که نمى توانند نیازمندیهاى زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید، و حدّاقل لوازم زندگى را داشته باشند.

   اسلام براى رسیدن به این هدف برنامه وسیعى در نظر گرفته است :

   تحریم رباخوارى بطور مطلق، و وجوب پرداخت مالیاتهاى اسلامى از قبیل زکات و خمس و مانند آنها، تشویق به انفاق، وقف، و قرض الحسنه و کمکهاى مختلف مالى قسمتى از این برنامه را تشکیل مى دهد، و از همه مهمتر زنده کردن روح ایمان و برادرى و مساوات است.

 

یک مثال زیبا

   مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَا لَهُمْ فِى سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّة...

   بعضى از مفسّران گفته اند منظور از انفاق در این آیه انفاق در جهاد است، چرا که در چند آیه قبل سخنى از جهاد به میان آمده است; ولى واضح است که این مناسبت موجب تخصیص نمى شود; زیرا «سبیل الله» که به طور مطلق ذکر شده شامل هر مصرف نیکى مى گردد; به علاوه، به گواهى آیات بعد از آن بحث دیگرى غیر از بحث جهاد مطرح است زیرا بحث «انفاق» را به طور مستقل دنبال مى کند و در روایات هم طبق نقل تفسیر مجمع البیان به عمومیّت معنى آیه اشاره شده است.

   به هر حال، در این آیه کسانى که در راه خدا انفاق مى کنند به دانه پر برکتى که در زمین مستعدّى افشانده شود تشبیه شده اند، در حالى که این اشخاص نباید به دانه تشبیه شوند بلکه انفاق آنها باید تشبیه به دانه شود، و یا خود آنها را به کشاورزى که دانه مى افشاند تشبیه کنند، و لذا مفسران گفته اند آیه داراى کلمه محذوفى است (یا کلمه «صدقات» قبل از «الذین» یا کلمه «باذر» قبل از «حبّه» در تقدیر است).

   ولى هیچ گونه دلیلى بر حذف و تقدیر در آیه نیست بلکه در این تشبیه سرّى نهفته است، و تشبیه افراد انفاق کننده به دانه هاى پر برکت تشبیه جالب و عمیقى است.

   قرآن مى خواهد بگوید عمل هر انسانى پرتوى از وجود او است، و هر قدر عمل توسعه پیدا کند وجود آن انسان در حقیقت توسعه یافته است.

   وبه عبارت روشن تر، قرآن عمل انسان را از وجود او جدا نمى داند و هر دو را اشکال مختلفى از یک حقیقت معرفى مى کند; بنابراین، بدون هیچ گونه حذف و تقدیر آیه قابل تفسیر است و اشاره به یک حقیقت عقلى است; یعنى، این گونه افراد نیکوکار همچون بذرهاى پر ثمرى هستند که به هر طرف ریشه و شاخه مى گسترانند و همه جا را زیر بال و پر خود مى گیرند.

   قرآن در جمله «انبتت سبع سنابل» این دانه پربرکت را چنین توصیف مى کند :

هفت خوشه از آن مى روید که در هر خوشه یکصد دانه است و به این ترتیب (هفتصد برابر) از اصل خود پیشى مى گیرد.

   آیا این یک تشبیه فرضى است، و چنان دانه اى که از آن هفتصد دانه برخیزد وجود خارجى ندارد ؟ و یا منظور دانه هایى همچون دانه هاى (ارزن) است که این تعداد در آنها دیده مى شود (چون در دانه گندم و مانند آن مى گویند دیده نشده) ولى جالب توجّه این که چند سال قبل که سال پربارانى بود در مطبوعات این خبر انتشار یافت که در نواحى یکى از شهرستانهاى جنوب در پاره اى از مزارع بوته هاى گندمى بسیار بلند و پرخوشه دیده شده که در یک بوته در حدود چهارهزار دانه گندم وجود داشت ! و این خود مى رساند که تشبیه قرآن یک تشبیه کاملاً واقعى است.

   سپس مى گوید : «وَاللَّهُ یُضَـعِفُ لِمَن یَشَآءُ وَاللَّهُ وَا سِعٌ عَلِیمٌ; خدا آن را براى هر کس بخواهد مضاعف مى کند.»

   کلمه «یضاعف» در اصل از ماده «ضعف» (بر وزن شعر) به معنى دو برابر یا چند برابر است.

   بنابراین، مفهوم جمله چنین است: خداوند براى هر کس بخواهد این برکت را دو یا چند برابر مى گرداند .

   با توجّه به آنچه در بالا اشاره شد دانه هایى یافت مى شود که چند برابر «هفتصد دانه» محصول مى دهد و بنابراین تشبیه مزبور یک تشبیه حقیقى است.

   در جمله آخر آیه اشاره به وسعت قدرت پروردگار و آگاهى او از همه چیز شده تا انفاق کنندگان بدانند او هم از عمل و نیّات آنها آگاه است و هم قادر است همه گونه برکت به آنها بدهد.

1:انفاق دانه اى است پر بار !2: نماز و انفاق در کنار هم
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma