حضانت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
احکام بانوان (جدید)
مجلس عروسى و دیگر مجالس شادى نشوز

سؤال ـ زن بیوهاى، که یک پسر پنج ساله از شوهر مرحوم خود دارد، چند سال پس از فوت شوهرش ازدواج کرده است، پدر بزرگ این پسر مىگوید: «من به عنوان ولىّ نمىگذارم نوهام در خانه مرد بیگانهاى تربیت شود». و مادر پسر مىگوید: «من به عنوان مادر، خود او را پرورش مىدهم». حقّ حضانت این پسر بچّه با کیست؟
جواب : در مورد نگهدارى بچّه و پرورش او تا زمان بلوغ، مادر بچّه بر جدّ او مقدّم است؛ حتّى در صورتى که شوهر کند، ولى در مسأله ولایت بر اموال، حقّ با جدّ است و مادر ولایتى بر اموال کودک ندارد.

سؤال ـ در مواردى که بین زوجین مفارقت حاصل مىشود و فرزند مشترکى دارند، فتواى مشهور فقهاى شیعه این است که مادر در مورد دختر تا هفت سالگى و در مورد پسر تا دو سالگى اولویّت در حضانت دارد، و پس از آن، فرزند در حضانت پدر قرار مىگیرد. از آنجا که مادّه 1169 قانون مدنى با الهام از این فتوا تنظیم شده، محاکم دادگسترى نیز در موارد مطروحه در پرونده هاى جارى بر این اساس عمل مىنمایند؛ ولى این امر چند مشکل اجرایى در بر دارد :
الف) تعلّق عاطفى فرزندان، اعمّ از پسر و دختر، در سنین پایین به مادر بیشتر است، و گرفتن پسر بچّه هاى دو تا هفت ساله از مادر، در موارد زیادى موجب اخلال در مسائل تربیتى و عاطفى آنان مىشود.
ب) غالبآ پدرهاى ازدواج نکرده در نگهدارى این گونه کودکان دچار مشکلات مهمّى مىشوند،وبیشتربهخاطرلجاجت،اصرار در گرفتن کودک دارند. و غالبآ بعد از تحویل، کودک را به عمّه، یا مادربزرگ، یا یکى دیگر از اقوام مىسپارند، و خود مباشرت در حضانت ندارند.
ج) به دلیل تعلّق عاطفى شدید بین مادر و فرزند، در اغلب موارد گرفتن پسر بچّه سه یا چهار ساله از مادر، موجب عُسر و حرج بر مادر است؛ در صورتى که با حضانت مادر، پدر نیز از طریق اعمال ولایت و نظارت کلّى، با بچّه هاى خود ارتباط دارد، و فشارى بر وى وارد نمىشود.
د) نگرانکنندهترین نکته این که در خانوادهاى که بیش از یک فرزند وجود دارد، بچّه ها با هم مأنوس و وابسته به هم مىباشند، و جدا کردن بچّه هاى خردسال از یکدیگر، و سپردن بعضى به پدر و بعضى به مادر، فشار شدیدى بر آنان وارد مىآورد.
از طرفى بر طبق فتاواى برخى از فقها، از جمله مرحوم آیة اللّه العظمى خوئى؛ اولویّت در حضانت تا سنّ هفت سالگى، هم در دختر و هم در پسر، با مادر است. و احادیثى، از جمله روایت ایّوب بن نوح،(1)  نیز دلالت بر این مسأله دارد. با توجّه به مطالب
فوق نظر حضر تعالى در این مسأله چیست؟

جواب : در صورتى که مصالح فرزندان واقعآ به خطر بیفتد، و گرفتار ضرر عاطفى شدیدى شوند، مىتوان حضانت را به مادر سپرد.
سؤال ـ همسرم چندین سال قبل، بنا به عللى، مرا طلاق داد، و حضانت تنها فرزندمان، که دخترى خردسال بود، نیز به من سپرده شد. با تمام مشکلات اقتصادى، که جهت تأمین مخارج زندگى دخترم وجود داشت، او را بزرگ نمودم، حال که دخترم به سنّ ازدواج رسیده، شوهر سابقم اصرار دارد که دختر را از من بگیرد. قابل ذکر است که :
اوّلا) در طول مدّتى که از هم جدا شدهایم، هیچ گونه کمکى از جانب شوهر سابقم به دخترمان نشده است.
ثانیآ) چون دخترم در طول این مدّت پدر را اصلا ندیده، شدیدآ در برابر تقاضاى او امتناع مىکند، با توجّه به مطالب فوق به دو سؤال زیر پاسخ فرمائید :
الف) آیا شوهرم حق دارد دختر را از من بگیرد؟
جواب : هرگاه دختر به سنّ بلوغ رسیده، نه پدر مىتواند او را اجبار کند و نه مادر؛ بلکه نزد هر کدام دوست داشته باشد، مىتواند زندگى کند.
ب) نفقه دخترم بر عهده کیست؟ آیا مىتوانم حقوق و نفقه او را از شوهر سابقم مطالبه کنم؟
جواب : در صورتى که به میل خود نفقه او را دادهاید، نمىتوانید از پدر او چیزى بگیرید؛ ولى اگر پدر نفقه او را نمىداده، و شما به این قصد نفقه او را دادهاید که از او بگیرید، حقّ مطالبه دارید.
سؤال ـ زنى است که شوهرش بر اثر تصادف از بین رفته، و پنج فرزند از او باقى مانده است،که بعضى کبیروبعضى صغیر هستند. این زن با میل و رضایت خود حقّ حضانت اولادش را به جدّ پدرى بچّه ها واگذار کرده، و کلاّ حقّ حضانت را از خود اسقاط نموده است؛ بعد از یک سال و اندى ادّعاى رجوع به حقّ حضانت مىکند، آیا حقّ رجوع دارد؟
جواب : بعد از واگذارى حقّ حضانت، حقّ بازگشت ندارد.
سؤال ـ زوجه علاوه بر بذل تمام یا مقدارى از مهریّه، سرپرستى بدون نفقه و یا با نفقه فرزندان دختر بالاتر از هفت سال خود را بر عهده مىگیرد؛ ولى بعد از طلاق از
نگهدارى اطفال امتناع مىورزد. آیا دادگاه مىتواند زوجه را به حضانت از فرزندان دختر الزام کند، یا این که حضانت به زوج منتقل مىشود؟
جواب : چنانچه شرعآ (از طریق مصالحه، یا شرط ضمن العقد) موظّف شده باشد، دادگاه مىتواند زوجه را به نگهدارى اطفال اجبار کند.
سؤال ـ لطفآ فتواى خود را با عنایت به شرایط فعلى زنان در جامعه، و با توجّه به مهر و علاقهاى که خداوند در ضمیر آنان نهاده، در مورد اصلاح مدّت حضانت فرزندان در نزد مادران بفرمایید، تا با ارائه آن به مجلس و قانونگذاران بتوانیم این ماده قانونى را اصلاح نماییم.
جواب : مشهور در میان فقهاى ما این است که حضانت دختر تا هفت سال، و پسر تا دو سال، در اختیار مادر است؛ مگر این که عسر و حرج شدیدى براى مادر پیدا شود، که براى پدر نباشد، و بیش از این مقدار را ایجاب کند. ضمنآ به این نکته توجّه داشته باشید که قوانین اسلام ـ بلکه هر قانونى ـ ناظر به حال اکثریّت است، و موارد نادر و اتّفاقى معیار نیست. بىشک مصلحت فرزندان غالبآ ایجاب مىکند که زیر نظر پدران باشند، و به خاطر همین بوده که اسلام چنین قانونى وضع کرده است، ولى چون شما تنها به موارد خاصّى توجّه کردهاید، تعجّب نمودهاید. البتّه مسأله صلاحیّت پدر، یا مادر در مورد حضانت شرط است، و اگر یکى از آن دو فاقد صلاحیّت باشد، حقّ آنها سلب مىشود.
سؤال ـ مىدانیم که مادر، 9 ماه فرزند را در شکم دارد، و مقدار زیادى از قوّت و نیروى او به این طریق از دست مىرود، و به خاطر زایمان، نیز دچار بیمارىهایى مىشود. چرا با تمام این مشکلات، که یک زن در بزرگ کردن طفل خود و حتّى شیر دادن او دارد، به هنگامجدایى زن وشوهرازیکدیگر،(جزدر موارد معدودى) فرزند به پدر سپرده مىشود؟
جواب : شکّى نیست که مرد براى حمایت از فرزند خود قدرت بیشترى دارد، و موارد استثنایى نمىتواند حکم کلّى را تغییر دهد.
سؤال ـ اگر کسى همسر منحرف خود را (که رابطه نا مشروع داشته و محکوم به حدّ شرعى شده) طلاق دهد، و دختر سه سالهاى داشته باشد، آیا از نظر شرع مقدّس، این زن
مطلّقه منحرف مىتواند حضانت آن دختر بچّه را بر عهده گیرد؟
جواب : اگر خوف انحراف بچّه باشد، نباید بچّه را به چنان مادرى سپرد.
 


(1) . وسائل الشّیعه، جلد 15، ابواب احکام الاولاد، باب 81، حدیث 6 و 7.

 

 

مجلس عروسى و دیگر مجالس شادى نشوز
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma