هنگامى که خداوند تصمیم مى گیرد قوم و ملّتى را عذاب کند، با همان چیزى که مایه حیات و زندگى آنها محسوب مى شود نابودشان مى کند، و نیازى ندارد که از لشکریان آسمان و زمین استفاده کند.
آب مایه حیات قوم نوح، بلکه همه انسانهاست.(1) خداوند همین مایه حیات را مأمور مرگ آنها کرد. این که خداوند از دل حیات، عامل مرگ اقوام سرکش را بیرون مى کشد مایه عبرت است.(2) قوم عاد و ثمود به وسیله تند باد نابود شدند. تند باد از همان اکسیژن و هواى آزادى تشکیل مى گردد که جانداران بدون آن نمى توانند زندگى کنند. اگر هوا و نسیم و باد نباشد نه انسانى بر روى زمین خواهد ماند، و نه حیوانى قادر بر ادامه حیات خواهد بود، و نه گیاه و درخت باقى مى ماند. امّا هنگامى که خداوند اراده مى کند قوم عاد و ثمود را نابود کند همین نسیم و باد را تبدیل به تند بادى کرده، و آنها را درهم مى کوبد.
جالب این که حفظ و نگهدارى و یارى خداوند نیز با امور بسیار ساده صورت مى پذیرد. خداوند در آن طوفان پر تلاطم و ویرانگر و با آن امواج سهمگین و کوه پیکر، پیامبرش و مؤمنان به آن حضرت را با مقدارى تخته پاره که با تعدادى میخ به هم متّصل شده بودند حفظ کرد. همانگونه که پیامبر اسلام حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) را در برابر مشرکان و بت پرستان حجاز، به وسیله تارهاى عنکبوت حفظ کرد. به این داستان توجّه کنید که شنیدنى است: