1. فرار از واقعیّتها!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
زندگی پر ماجرای نوح(ع)، آموزه ها و عبرت ها
عکس العمل ها 2. مکر بزرگ


همانگونه که در فصل قبل گذشت قوم نوح در برابر نصایح خیرخواهانه پیامبر خود و استدلالهاى معقول و منطقى وى، انگشتان خود را در گوش کرده و لباس هایشان را بر سر مى کشیدند(1) تا نه سخنان آن حضرت را بشنوند و نه قیافه حضرتش را مشاهده کنند و بدین ترتیب از واقعیّت فرار مى کردند.
آیا عقل به شخصى که در بیابانى گم شده اجازه مى دهد در مقابل راه بلدى که مى خواهد به او آدرس بدهد تا به مسیر اصلى بازگردد انگشتان خود را در گوش کند و لباسش را بر سر بکشد تا سخنان راهنما را نشنود؟ یا عقل مى گوید: سخنانش را بشنو، اگر نشانه هاى صدق و راستى در گفتارش بود به آن عمل کن و خود را از وادى حیرت و سرگردانى نجات بده.
اگر براى بیمارى که در بستر بیمارى از درد به خود مى پیچد، طبیبى حاضر کنند تا بیمارى اش را درمان کند و بیمار به هنگام سخنان پزشک و توصیه هاى او، انگشتانش را در گوش کند و پتو را بر سر بکشد تا سخنان پزشک را نشنود، او را متّهم به جنون و دیوانگى نمى کنند؟ حقیقتاً نامى مناسب تر از مجنون براى چنین انسانهایى نمى توان پیدا کرد.
متأسّفانه چنین افراد متعصّب لجوجى در مقابل انبیا وجود داشتند و اوّلین عکس العمل آنها قرار از واقعیّتها بود.
این مشکل اختصاص به آن زمان نداشت; اکنون نیز عدّه اى از واقعیّتها گریزانند. به عنوان مثال هنگامى که در مجلسى سخن از مرگ و جهان آخرت به میان مى آید، عدّه اى ناراحت شده و توصیه مى کنند که رشته کلام را عوض کنید و به موضوع دیگرى بپردازید!
مگر مرگ یک واقعیّت انکارناپذیر نیست؟! مگر انسان نباید از هم اکنون به فکر معاد و جهان پس از مرگ باشد؟! مگر دنیا مزرعه آخرت نیست(2) و نباید در اینجا کاشت تا در آنجا برداشت کرد؟! پس فرار از گفتگو درباره مرگ چرا؟
معروف است که وقتى در فصل زمستان صیاد در دشت پوشیده از برف به دنبال کبک مى رود تا آن را شکار کند، کبک سر خود را در برف فرو مى کند و چون شکارچى را نمى بیند خیال مى کند شکارچى هم او را نمى بیند. و لذا، به راحتى شکار مى شود. و ضرب المثل «مثل کبک سرش را زیر برف کرده»(3) اشاره به همین مطلب است. بنابراین، واقعیّت با انکار ما از بین نمى رود; بلکه با انکار و نادیده انگاشتن آن، فرصت مقابله با آن را از خود سلب کرده و به ناگاه اسیر آن مى شویم. حضرت على(علیه السلام)، که جان عالمیان به قربانش باد، در این زمینه چه جالب فرموده است:
«وَ کَیْفَ غَفْلَتُکُمْ مِمّا لَیْسَ یَغْفُلُکُمْ(4); چگونه از چیزى غافل مى شوید که او از شما غفلت نمى کند».
شما از مردن غافل مى شوید، امّا مرگ هرگز از شما غافل نمى شود.
مثال دیگر این که: بعضى ها هنگام عبور از قبرستان صورتشان را برمى گردانند تا نگاهشان به قبرها نیفتد. قبرستان و مرگ و دفن در گور واقعیّتى است که فرارى از آن نیست. آیا کسى که از قبرستان روى برمى گرداند هنگامى که بمیرد او را به قبرستان نمى برند و در دل خاک دفن نمى کنند؟! عقل مى گوید: انسان هر از چندى به قبرستان برود و به کسانى که روزى همچون او زنده بوده، و صاحب زن و فرزند و زندگى بودند و هزاران آرزو داشتند و اکنون زیر خروارها خاک آرمیده اند فکر کند و بداند که روزى او هم به سرنوشت آنها گرفتار خواهد شد، پس از الان به فکر آن روز باشد و چاره اى بیندیشد و به قول امام مجتبى(علیه السلام) توشه ات را قبل از فرا رسیدن زمان مرگ آماده کن: (وَ حَصِّلْ زادَکَ قَبْلَ حُلُولِ اَجَلِکَ)(5)
نتیجه این که یکى از عکس العمل هاى مشرکان و بت پرستان در برابر انبیا، فرار از واقعیّتها بود.


(1). سوره نوح، آیه 7.
(2). میزان الحکمه، ج 3، باب 1212، ح 5747.
(3). امثال و حکم، ج 3، ص 1469.
(4). نهج البلاغه، خطبه 188.
(5). بحارالانوار، ج 44، ص 139.
 
 

 

عکس العمل ها 2. مکر بزرگ
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma