دعا آرى، نفرین نه!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
زندگی پر ماجرای نوح(ع)، آموزه ها و عبرت ها
تهدیدها و نفرین ها نفرینى که تحقّق نیافت!


پیامبران تا زمانى که کارد به استخوانشان نمى رسید و چاره اى داشتند، نفرین نمى کردند. بنابراین، این که در بعضى خانوادهها دیده مى شود که با کمترین مشکل، همدیگر را نفرین مى کنند کار درستى نیست، و با معارف دینى و سیره پیشوایان سازگارى ندارد.
کار صحیح آن است که در چنین مواردى براى اصلاح و هدایت آنان دست به دعا برداشت، تا خداوند آنها را مشمول هدایتش کند.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) در جنگ احد از ناحیه مشرکان مکّه بسیار آزاردید. پیشانى حضرت را مجروح کرده، و دندانهاى مبارکش را شکستند، و تعداد زیادى از مسلمانان از جمله عموى بزرگوارش حضرت حمزه سیدالشهداء را به شهادت رساندند، امّا حضرت آنان را نفرین نکرد، بلکه دست به دعا برداشت و فرمود:
«اَلّلهُمَّ اهْدِ قَوْمى فَاِنَّهُمْ لایَعْلَمُونَ»;(1) خدایا! قوم و قبیله ام را به راه راست هدایت کن; آنها جاهل و نادانند».
در مورد حضرت ابراهیم(علیه السلام) نیز مطلب عجیبى در تاریخ ثبت شده است. فرستادگان خداوند به صورت افراد ناشناس میهمان آن حضرت شدند. حضرت ظاهراً آنها را نشناخت. غذاى مفصّلى براى آنها تهیّه دید; امّا آنها دست به سوى غذا دراز نکردند. در آن زمان معمول و مرسوم بود که اگر میهمان غذاى میزبان را نخورد نیّت شومى در سر دارد و شخص خطرناکى است، ولى اگر غذا بخورد نمک گیر مى شود و نمکدان را نمى شکند. حضرت ابراهیم(علیه السلام) وقتى مشاهده کرد که آنها غذا نمى خورند ترسید.
میهمانان که ترس را در چهره میزبان مشاهده کردند، گفتند: اى ابراهیم! نترس. ما فرستادگان پروردگارت هستیم و دو مأموریّت داریم:
نخست این که به تو بشارت فرزندى را بدهیم. حضرت باتعجّب گفت: آیا من در این سن و سال پیرى و در حالى که همسرم عقیم است صاحب فرزندى مى شوم؟ گفتند: تعجّب نکن. این خواسته خداست.
و مأموریّت دوم ما، نابودى قوم لوط است. قرآن مجید مى فرماید:
«فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ الرَّوْعُ وَ جَاءَتْهُ الْبُشْرَى یُجَادِلُنَا فىِ قَوْمِ لُوط;(2)هنگامى که ترس ابراهیم فرو نشست، و بشارت به او رسید، درباره قوم لوط با ما مجادله مى کرد; (و تقاضاى عفو آنان را داشت)».
از قوم لوط کثیف تر وجود نداشت; ولى حضرت ابراهیم نه تنها آنها را نفرین نکرد، که براى به تأخیر انداختن عذابشان با مأموران عذاب آنها چانه زد; هر چند این شفاعت نتیجه اى نداشت و خداوند در جوابش فرمود:
«یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ إِنَّهُمْ ءَاتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُود;(3) یا ابراهیم! از این (درخواست) صرفنظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده; و به یقین عذاب بدون بازگشت (الهى) به سراغ آنها مى آید».
آرى، سیره انبیاى الهى این بود که حتّى الامکان نفرین نمى کردند; مگر در مواردى که به آخر خط مى رسیدند، و در مقابل آدمهاى لجوج و عنود و بى منطق چاره اى جز نفرین نداشتند; کسانى که همواره تکیه بر زور مى کردند و جز زبان زور نمى فهمیدند. چنین انسانهایى همواره وجود داشته و در عصر و زمان ما وهّابى هاى تند رو سلفى مصداق آن هستند. علّت این که این انسانهاى خشن اینقدر دست به کشتار مى زنند این است که منطق ندارند و تنها تکیه بر زور دارند. آنها حتّى حاضر نیستند به طور آشکار نبرد کنند، بلکه کمین کرده و ناجوانمردانه بمبى را در مسجد یا حسینیّه یا مرکز تجمّع دیگرى منفجر نموده و بزرگ و کوچک و زن و مرد را به شهات مى رسانند.
آرى، کسانى که به سخنان منطقى گوش نمى دهند، و همواره متوسّل به زور مى شوند، و جز زبان زور نمى فهمند، مستحقّ لعن و نفرینند.


(1). بحار الانوار، ج20، ص 21 و ص117.
(2). سوره هود، آیه 74.
(3). سوره ى هود، آیه 76.
 
 

 

تهدیدها و نفرین ها نفرینى که تحقّق نیافت!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma