1ـ در کتاب «علائم ظهور» (گردآورى یکى از دوستان صادق هدایت) در صفحه 47، مى خوانیم:
قسمت اعظم ترجمه متن هاى پهلوى «صادق» درباره ظهور و علائم ظهور است و اگر رویهمرفته نیز به همه متون پهلوى صادق توجّه کنیم باید بگوییم تماماً جنبه مذهبى دارد.
... موضوع ظهور و علائم ظهور موضوعى است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمّیّت خاصّى است... به قول «صادق»: صرف نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل مى دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریّت و طالب تکامل معنوى آن وقتى که از همه ناامید مى شود و مى بیند که با وجود اینهمه ترقّیات فکرى و علمى شگفت انگیز باز متأسّفانه بشریّت غافل و بیخبر، روز به روز، خود را به سوى فساد و تباهى مى کشاند، و بیشتر از خداوند بزرگ دورى مى جوید، و بیشتر از اوامر او سرپیچى مى کند، بنا به فطرت ذاتى خود متوجّه درگاه خداوند بزرگ مى شود و از او براى رفع ظلم و فساد یارى مى جوید!
از این رو در همه قرون و اعصار آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خدا پرستان وجود داشته است و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند زردشتى و یهودى و مسیحى و مسلمان سابقه دارد; بلکه آثار آن را در کتابهاى قدیم چینیان، و در عقاید هندیان; و در بین اهالى اسکاندیناوى و حتّى در میان مصریان قدیم; و بومیان و حتّى مکزیک; و نظایر آنها نیز مى توان یافت.
* * *
لازم به یادآورى است که کتاب «زند، و هومن یسن» و چند کتاب دیگر زردشتى و از جمله دو باب آخر جاماسب نامه مشتمل بر پیشگویى زردشت از زبان جاماسب حکیم به «گشتاسب» پادشاه وقت که به آئین زردشت گروید راجع به موعود آخر زمان، توسّط صادق هدایت از متن پهلوى به فارسى برگردانده شده، و به وسیله حسن قائمیان دوست و هم قلم هدایت به نام «علائم ظهور» منتشر گردیده است.