1 - تشکیل مجامع جهانى و تنظیم اعلامیّه حقوق بشر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
حکومت جهانى مهدى (عج)
نشانه هایى از خود آگاهى مردم جهان2 - گفتگو از خلع سلاح عمومى

   مى دانیم جنگ جهانى اوّل و دوم که بى شباهت به حالت جنون ادوارى در عالم بشریّت نبود، در برابر اثرات مرگبارش، آثار بیدار کننده اى از خود به یادگار گذاشت.

   به دنبال جنگ جهانى اوّل، «جامعه ملل» تشکیل شد; اما چیزى نگذشت که با غرّش توپهاى جنگ جهانى دوم، بقایاى آن در هم فرو ریخت.

   ولى همان تجربه کوتاه مدّت سبب شد که پس از پایان جنگ جهانى دوم، اساس نسبتاً محکمتر براى یک مرکز و مرجع جهانى، به نام «سازمان ملل متّحد» چیده شود، و منشور جالبى به عنوان «اعلامیّه حقوق بشر» تنظیم گردد.

   انکار نمى کنیم که بسیارى از موادّ آن شبیه همان ضرب المثل معروف خودمان درباره «زنگ» و «گربه» است و کسى را نمى توان پیدا کرد که در شرایط کنونى این زنگ به گردن آن گربه بیاویزد; ولى این را نیز نمى توان انکار کرد که این گام با تمام نقایصش گام مهمّى است که برداشته شده، و حدّاقل همه مردم جهان به درستى این طرز فکر ایمان دارند، هرچند در عمل پایشان لنگ است!

   خوب ملاحظه کنید آیا موادّ زیر را که از «اعلامیّه جهانى حقوق بشر» نقل کرده ایم همانها نیست که در بحثهاى گذشته دنبال آن مى گشتیم؟!

 

مادّه اول : تمام افراد بشر آزاد به دنیا مى آیند، و از لحاظ حیثیّت و حقوق با هم برادرند ـ همه داراى عقل و وجدان مى باشند; و باید نسبت به یکدیگر با روح برادرى رفتار کنند...

 

مادّه سوم : هر کس حق زندگى و آزادى و امنیّت شخصى دارد...

مادّه پنجم : احدى را نمى توان تحت شکنجه، و یا مورد مجازات و رفتارى موهن و ظالمانه، یا برخلاف شؤون انسانیّت، قرار داد.

مادّه ششم : هر کس حق دارد که در همه جا، به عنوان یک انسان، در برابر قانون شناخته شود.

مادّه هفتم: همه در برابر قانون مساوى هستند، و حق دارند بدون تبعیض و با رعایت تساوى حقوق، از حمایت قانون برخوردار شوند...

مادّه بیست و ششم: هر کس حق دارد از آموزش و پرورش بهره مند شود،... آموزش و پرورش باید طورى هدایت شود که شخصیّت انسانى هر کس را به حدّ اکمل رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادیهاى بشر را تقویت کند...

مادّه بیست و نهم: هر کس در مقابل آن جامعه اى «وظیفه» دارد، که رشد آزاد و کامل شخصیّت او را میسّر سازد.

 

   و بالاخره آخرین مادّه این اعلامیّه جهانى راه را براى تمام سوءاستفاده جویان مى بندد:

 

مادّه سى ام: هیچیک از مقرّرات اعلامیّه حاضر نباید طورى تفسیر شود که متضمّن حقّى براى دولتى، یا جمعیّتى، یا فردى، باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادیهاى مندرج در این اعلامیّه را از بین ببرند، و یا در راه آن فعّالیّتى نمایند.

 

   مجدّداً یادآور مى شویم که آنقدر خوش باور نیستیم که این شعارهاى زیبا و دل انگیز را که در شرایط نابسامان دنیاى کنونى، شبیه «رؤیاى شیرین و دلپذیرى» است که تا مرحله تحقّق خارجى فاصله بسیار دارد، امورى انجام یافته تصوّر کنیم، و یا ضعف و ناتوانى این مجامع بزرگ جهانى را از حلّ بسیارى از مشکلات نادیده بگیریم.

   ولى نباید همانند افراد منفى باف، وجود آن را که دلیل بر وارد شدن بشریّت در یک مرحله جدید تاریخى است نادیده بنگاریم.

   مى دانیم «سازمان ملل متّحد» در واقع حکم یک «سازمان مادر» را دارد، و از آن شعبى منشعب مى گردد که یکى از آنها «شوراى امنیّت» است.

   تفاوت این «فرزند» با آن «مادر» در آن است که «آن» قدرت اجرایى ندارد و مصوّباتش یک سلسله توصیه هاى رسمى، به کشورهاى جهان است.

   به همین دلیل، گاهى افراد بدبین، از این مجمع جهانى، به عنوان «میز خطابه» یا «تالار سخنرانى جهانى» یا «پارلمان بى دولت» و مانند آن تعبیر مى کنند; ولى هر چه هست این فایده را دارد که همه کشورهاى جهان در رأى گیرى بر اساس «مساوات و برابرى» در آن شرکت دارند، و مصوّباتش تأثیر روانى و معنوى قابل ملاحظه اى در افکار عمومى مردم جهان دارد.

   امّا فرزندش «شوراى امنیت» توانایى کافى و قدرت اجرایى دارد! و اگر بخواهد مى تواند مصوّبات خود را پیاده کند، ولى متأسّفانه قدرت کافى براى رأى گیرى ندارد; زیرا قدرتهاى پنجگانه (آمریکا و شوروى و چین و فرانسه و انگلیس) که عضو دائمى و ابدى! شورا هستند; هر یک به تنهایى مى تواند با رأى منفى خود همه تصمیمها را خنثى کند; و این حقّ «وتو» که علامت یادگارى از عهد استعمار بر پیشانى این مرکز مهمّ جهانى است، آن را غالباً در تصمیمهاى مهم فلج مى سازد!

   بنابراین، یکى قدرت اجرا دارد و تصویب نمى کند، و دیگرى تصویب مى کند و توانایى بر اجرا ندارد!

   امّا با تمام این اشکالات همین «مرکز نیم بند» سازمان ملل و دستاوردهایش، همین کانون پر سر و صداى کم اثر، اگر از انصاف نگذریم تا کنون توانسته است کارهایى ـ هر چند کوچک ـ انجام دهد; و قطع نظر از کارش، همین صورت ظاهرش، دلیل بر این است که طرز فکر جدیدى در دنیا در حال تکوین است که از مراحل «نیمه جدّى» و یا حتّى شبیه به شوخى آغاز شده، و به سوى مراحل جدّى تر در حال حرکت است; به دلیل اینکه تمام کشورهاى جهان با تمام اختلافهایى که در مکتب و روش دارند احساس نیاز به وجودش مى کنند; و کنار رفتن از آن را بسیار بد مى دانند.

 

نشانه هایى از خود آگاهى مردم جهان2 - گفتگو از خلع سلاح عمومى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma