الف. قضا و قدر (جبر و اختيار):

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
تحريف مفاهيم اسلامى:ب. توكّل

از قديمى ترين مسائل كلامى و غامض ترين آنها، بحث قضا و قدر است در اين مسئله، دو نظريه افراطى و تفريطى وجود دارد كه هر يك بر اساس استنباط از ظواهر برخى از آيات و روايات، پديد آمده و هر دو نظر خطاست. نظر اول مربوط به «قدريّه» يا «مفوّضه» است كه طرفدار آزادى و اختيار مطلق بشر هستند. فرقه معتزله كه طرفدار اين مكتبند مى گويند، سرنوشت انسان به دست خودش سپرده شده و خداوند هيچ گونه دخالتى در سرنوشت او ندارد: (فَمَا كَانَ اللهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ)(1) آنها از اين گونه آيات استفاده تفويض مطلق مى كنند.
نظريه دوم مربوط به «جبريون» است. آنان مى گويند: همه حوادث جهان، فقط با مشيّت خداوند رخ مى دهد. و اين حوادث پيشاپيش در كتابى ثبت و ضبط بوده و دست انسان در آن بسته است: (مَا أَصَابَ مِنْ مُّصِيبَة فِى الاَْرْضِ وَلاَ فِى أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فِى كِتَاب مِّنْ قَبْلِ أَنْ نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللهِ يَسِيرٌ).(2) مى پندارند مفهوم آيه اين است كه انسان در سرنوشت خود آزاد نيست و همه چيز به طور جبرى و بدون اختيار صورت مى پذيرد.
عقيده جبر آثار اجتماعى فراوانى دارد. اين عقيده دست حكّام ظلم و زور را باز و دست انتقام مظلوم را مى بندد و بر اساس آن غاصب، ثروتمند و مرفه، آنچه را به حق يا به ناحق در اختيار دارد، موهبت و خواست و مشيّت الهى مى داند و فقيران و بيچارگان نيز به خود جرأت مبارزه با آنها را نمى دهند، زيرا مبارزه با آنها را مبارزه با خدا (با تقدير خدا) مى پندارند، بلكه حاضر نمى شوند براى به دست آوردن نعمت تلاش كنند، زيرا مى گويند: با قسمت و تقدير نمى توان مبارزه كرد.
معتقد به جبر خيال مى كند ظالم و مظلوم، غاصب و مغصوب، مستقيماً با خدا طرف اند; نه با هم. صاحب حق با پايمال كننده حق خود كارى ندارد، زيرا حقى را پايمال نكرده و آنچه اتفاق افتاده اراده حتمى پروردگار بدون دخالت اراده ديگران بوده است.
پيروان مكتب اهل بيت هر دو عقيده را نفى مى كنند و مسلمانان را به روش «أمرٌ بين الامرين» و راه وسط و متعادل دعوت مى نمايند. مقصود از راه وسط آن است كه افعال انسان هم به خدا و هم به انسان مستند است: «لا جبر و لا تفويض بل امرٌ بين الامرين» در اين عقيده ضمن آنكه خداوند مدبّر همه امور شمرده شده، نقش انسان نيز ناديده گرفته نشده و سرنوشت و تقدير او به دست خود او سپرده شده است. به بيان ديگر: خداوند انسان را مختار آفريده تا بتواند راه سعادت خود را برگزيند،(3) بنابراين موظف است با عوامل فقر مبارزه كند و تن به ظلم و ستم و استثمار ندهد.

(1) . عنكبوت، آيه 40 .
(2) . حديد، آيه 22 .
(3) . براى آشنايى بيشتر با مكتب جبر و اختيار و طرفداران آنها، همچنين توضيح عقيده پيروان اهل بيت به كتاب «عدل الهى»، اثر علامه شهيد مرتضى مطهّرى و پيام قرآن، ج 4 مراجعه شود.
تحريف مفاهيم اسلامى:ب. توكّل
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma