نتيجه:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
پى آمدهاى وحشتناك اين جدايى:حاكميّت اخلاق بر نظام اقتصادى اسلام:

از آنچه گذشت به خوبى روشن مى شود كه اگر اقتصاد از ايمان و اخلاق جدا شود چه فجايعى به بار مى آورد; فجايعى كه مى تواند چهره جهان بشريت را از شكل انسانى آن تغيير دهد و از همين جا ضرورت آميختگى اقتصاد با اخلاق دانسته مى شود.
به موجب اين ضرورت، اسلام هم در خطوط اصلى اقتصاد خود به اخلاق توجه كرده(1) و هم شاخ و برگ هاى مسائل اقتصادى را با اخلاق آميخته است كه اگر همه اين موارد به درستى رعايت شود، اقتصاد جامعه اسلامى ـ افزون بر بالندگى و رشد ـ اقتصادى سالم و پاك خواهد بود; مثلا هنگامى كه اسلام ربا را تحريم مى كند، از جمله در فلسفه آن تضعيف مسائل اخلاقى را در جامعه بر مى شمرد. امام على بن موسى الرضا(عليه السلام)در فلسفه تحريم ربا مى فرمايد: «وعلّة تحريم الرّبا... لعلّة ذهاب المعروف،... وتركهم القرض، والقرض صنائع المعروف; علّت تحريم ربا براى آن است كه انجام كارهاى خير ميان مردم از بين مى رود ... و مردم قرض الحسنه را ترك مى كنند در حالى كه قرض دادن از كارهاى معروف و پسنديده است».(2)
در روايت ديگرى امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «إنّما حرّم الله الرّبا كيلا يمتنعوا من صنائع المعروف; خداوند ربا را حرام كرد، تا مردم از انجام كارهاى خير و پسنديده (مانند قرض الحسنه) خوددارى نورزند».(3)
اين نكته نيز حائز اهميت است كه در بسيارى از روايات اسلامى تأكيد بر رزق حلال شده است; يعنى درآمدى كه با تمام مسائل اخلاقى آميخته است; اعم از مسائلى كه رعايت آن واجب و الزامى است و مسائلى كه جنبه استحبابى دارد; به عنوان نمونه:
امام كاظم(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه فرمود:
«العبادة سبعون جزء، أفضلها جزءاً طلبُ الحلال; عبادت هفتاد جزء دارد كه برترين آن طلب حلال است».(4)
در وسائل الشيعة بابى آمده است، تحت عنوان «باب إستحباب الإجمال فى طلب الرّزق، و وجوب الإقتصار على الحلال دون الحرام» كه در آن در ارتباط با همين موضوع روايات متعددى ذكر شده است.(5)
در روايت ديگرى مى خوانيم: «إن الله يحبّ أن يرى عبده تعباً في طلب الحلال; خداوند دوست دارد كه بنده اش را در طلب حلال در رنج و تلاش ببيند».(6)
مراعات اخلاق در مراحل مختلف توليد و توزيع، به همراه رعايت احكام ويژه باب تجارت، به روزى حلال منتهى مى شود، هر چند رعايت اخلاق مستحبى در تجارت، الزامى نيست، و عدم رعايت آن حرمتى را در پى ندارد; ولى مراعاتش بركات معنوى(7) و مادّى(8) به همراه دارد و ترغيب
اسلام به اين امور، امتيازى ديگر براى اقتصاد اسلامى نسبت به اقتصاد دنياى امروز است.
روشن است كه اگر مكتبى پيوسته پيروانش را به رزق حلال ترغيب كند، پيروان آن مكتب از افتادن در ورطه سودجويى، درآمد بيشتر با رنج كمتر و انباشت ثروت حتى به قيمت زيان رساندن به ديگران، پرهيز مى كنند.

(1) . ر.ك: مقاله «اصول و قواعد راهبردى در اسلام»، در همين كتاب.
(2) . وسائل الشيعه، ج 12، ص 425، ح 11.
(3) . همان، ص 424، ح 9.
(4) . بحارالانوار، ج 100، ص 18، ح 80.
(5) . وسائل الشيعه، ج 12، ص 27 (باب 12 از ابواب مقدمات التجارة). در كنز العمال (ج 4، ص 4) نيز بابى با عنوان «في فضائل الكسب الحلال» آمده و رواياتى در همين ارتباط ذكر شده است.
(6) . كنز العمال، ج 4، ص 4، ح 9200 از على(عليه السلام).
(7) . مثلا در ارتباط با پذيرش اقاله در روايتى امام صادق(عليه السلام) فرمود: «هر كس تقاضاى فسخ معامله مسلمانى را بپذيرد، خداوند از لغزش هاى او در قيامت در گذرد». (وسائل الشيعة، ج 12، ص 286، ح2).
(8) . به عنوان نمونه در روايتى از على(عليه السلام) مى خوانيم كه «سوگند در معامله بركت را مى برد». (ر.ك: بحارالانوار، ج 100، ص 102، ح44).
پى آمدهاى وحشتناك اين جدايى:حاكميّت اخلاق بر نظام اقتصادى اسلام:
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma