7. بن بست تراكم بدهى ها

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
6. پول هاى كثيف و خطر پولشويى8. و سرانجام شكست همه جانبه
ز بن بست ها و چالش هاى بسيار سخت جهان معاصر كه بر اثر پيروى از نظام حاكم سرمايه دارى نصيب كشورهاى جهان سوم و در حال توسعه شده است، بدهى هاى سنگين به مؤسسات مالى جهانى همانند صندوق بين المللى پول، بانك تجارت جهانى و كشورهاى ثروتمند است كه ناشى از پيروى از سيستم سرمايه دارى و تعامل با نهادها و كشورهايى است كه رباخوارى و چپاولگرى را به شيوه نوين به اجرا مى گذارند.
برابر آمار، بدهى خارجى كشورهاى در حال رشد در سال 1990 به 1314 ميليارد دلار افزايش يافت.(1)
اين در حالى است كه برابر گزارش بانك جهانى، مجموع بدهى هاى بلندمدت واريز نشده كشورهاى در حال توسعه در سال 1970 حدود 62 ميليارد دلار بود. اين ميزان، با افزايش هفت برابرى يك دهه در سال 1980 به مبلغ 481 ميليارد دلار و در سال 1988 به دو هزار ميليارد دلار رسيد، كه نسبت به سال 1970، سى و دو برابر افزايش يافته است.(2)
برنامه «تثبيت اقتصادى» و «سياست تعديل» كه از سوى بانك جهانى، صندوق بين المللى پول و بانك تجارت جهانى به كشورها تحميل مى شود، آثار زيانبار فراوانى در پى دارد(3) كه از جمله آن بدهى هاى سنگين است.
برنامه «تثبيت اقتصادى» در «برزيل» منجر به افزايش بدهى داخلى برزيل از 60 ميليارد دلار در سال 1994، به بيش از 350 ميليارد دلار در سال 1998 شد.(4)
كشور كوچك و ضعيفى همانند «اوگاندا» در سال 1986 بدهى خارجى آن، 3/1 ميليارد دلار بود و با تزريق پول جديد و استقراض تازه، بدهى آن كشور در سال 1997 به 7/3 ميليارد دلار رسيد.(5)
كشور «پرو» نيز با افتادن در دام سياست تعديل و بازار آزاد و استقراض خارجى در سال 1991 حدود 14 ميليارد دلار بدهى معوقه داشت كه 3/2 ميليارد از آن به مؤسسه هاى مالى بين المللى تعلق داشت.(6)
بر اين اساس است كه گفته مى شود: «كشورهاى فقير در ازاى هر يك دلار كه به عنوان كمك دريافت مى كنند، 13 دلار براى بازپرداخت بدهى ها مى پردازند».(7)
آرى; استقراض خارجى همانند طنابِ دارى است كه كشورها با تشويق سازمان هاى پولى بين المللى با دست خود بر گردن خويش مى اندازند و پس از آن همان سازمان ها، چارپايه زيرپاى آنان را مى كشند. روشن است كه نتيجه آن، نابودى است.
نكته جالب توجه آن است كه بحران بدهى ها همراه با بازپرداخت سود بدهى، امروزه گريبان كشورى همانند آمريكا را نيز گرفته است.
«زمانى كه كابينه بوش دولت را از كلينتون تحويل گرفت 200 ميليارد دلار مازاد در بودجه آمريكا ديده مى شد; اما در دوران بوش، دوباره كاهش ماليات ها كه عمدتاً به قشر يك درصدى جامعه آمريكا كمك مى كرد، به همراه دو جنگ بزرگ و پرهزينه، كسرى بودجه اى معادل 450 ميليارد دلار را در سال 2008 براى آمريكا به بار آورد و سبب شد تا بدهى دولت به مرزى بالاى 9 تريليون (9 هزار ميليارد) دلار برسد.
آمريكا كه در گذشته اى نه چندان دور; يعنى سال 1988 كشورى طلب كار محسوب مى شد امروز با 9 هزار ميليارد دلار بدهى، مقروض ترين كشور جهان است. تنها ميزان بهره اى كه آمريكا بر روى اين ميزان بدهى مى پردازد بالغ بر 400 ميليارد دلار در سال است.
جرالد سوانسون در كتابى با عنوان «آمريكاى ورشكسته» تصوير حيرت آورى از آمريكا را نمايش مى دهد و مى نويسد: تعهدات و پول مورد نياز صندوق تأمين اجتماعى و بازنشستگى آمريكا تا سال 2005، بالغ بر 41 تريليون دلار بوده است در حالى كه جمع موجودى اين صندوق از 5/3 تريليون دلار فراتر نمى رود.
سوانسون در اين كتاب با محاسبه دقيق تعهدات دولت آمريكا نشان مى دهد كه در پايان 2008، تعهدات دولت آمريكا به رقم افسانه اى 45 تريليون دلار خواهد رسيد و جالب اينجاست كه اين رقم در محاسبات بودجه آمريكا انعكاس پيدا نمى كند. در حقيقت هر دلارى كه در جهان مبادله مى شود در واقع چكى است كه از محل يك حساب بانكى نوشته مى شود كه 9 تريليون دلار بدهى امروز آن است، از اين رو اكنون آمريكا بدهكارترين كشور دنياست».(8)
بخش عمده اى از اين گرفتارى ها و افتادن در ورطه بدهى ها ناشى از استقراض ربوى است.
قرآن كريم درباره تحريم ربا مى فرمايد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ); اى كسانى كه ايمان آورديد! ربا (و سود پول) را چند برابر نخوريد و از (مخالفت فرمانِ) خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد».(9)
مفسّران گفته اند: تعبير به «أَضْعَافاً مُّضَاعَفَةً» اشاره به طبيعت رباست; يعنى سرمايه رباخوار تدريجاً به صورت تصاعدى افزايش مى يابد و بدهكار ضعيف تر و بيچاره تر مى شود، زيرا هنگامى كه وام گيرنده نتواند وام خود همراه با بهره آن را بپردازد، همان سود با اصل وام ضميمه مى شود و بار ديگر، مجموعاً مورد رباى مضاعف قرار مى گيرد و به همين ترتيب در هر مرحله «سود به اضافه سرمايه» سرمايه جديدى را تشكيل مى دهد و از راه تراكم سود، مجموع بدهى بدهكار به چندين برابر افزايش مى يابد و به طور كلّى او را از زندگى ساقط مى كند.(10)
در آيه بعد نيز فرمود: «(وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ); از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است».(11)
اشاره به اينكه رباخوارى كار كافران، ملحدان و منكران خداست كه به افزايش سرمايه خود حتى به قيمت فقر و بدبختى ديگران مى انديشند. اين عمل زشت از اعتقاد فاسد بر مى خيزد; اعتقادى كه خدا و حسابرسى قيامت را باور ندارد و فقط به مادّيات و ثروت اندوزى فكر مى كند.
آنچه را قرآن فرموده است، امروز در تعامل كشورهاى ثروتمند و مؤسسات مالى جهانى با
كشورهاى وام گيرنده به روشنى مشاهده مى شود كه آنها را گرفتار فقر شديد و بى ثباتى اقتصادى و اجتماعى ساخته و هر روز آنها را وابسته تر مى سازند.
(1) . اسلام و چالش اقتصادى، ص 261 .
(2) . ر.ك: جهانى سازى فقر و نظم نوين جهانى، ص 85-86 .
(3) . ميشل كاسادوفسكى (اقتصاددان برجسته كانادايى و استاد اقتصاد دانشگاه اتاوا، از اعضاى فعال جنبش ضد جنگ، مشاور سازمان بين الملل در امر توسعه و عضو صندوق جمعيت سازمان ملل) پس از ده سال تحقيق ميدانى و مسافرت به كشورهاى مختلف و مصاحبه و تهيه گزارش هاى مستند، كتابى را به نام «جهانى سازى فقر و نظم نوين جهانى» منتشر ساخت كه ويرايش دوم آن در سال 2003 به چاپ رسيد. اين كتاب به 20 زبان دنيا از جمله فارسى ترجمه شده است. وى در اين كتاب به آثار زيانبار پذيرش سياست هاى تحميلى قدرت هاى سلطه گر با كمك بانك جهانى و صندوق بين المللى پول مى پردازد و آثار سياسى ـ اجتماعى آن را نيز مورد بررسى قرار مى دهد.
(4) . جهانى سازى فقر و نظم نوين جهانى، ص 544 .
(5) . همان، ص 207 .
(6) . جهانى سازى فقر و نظم نوين جهانى، ص 382 .
(7). www.globalissues.org
(8) . خبرگزارى مهر، 14/2/1378 (www.mehrnews.com).
(9) . آل عمران، آيه 130 .
(10) . ر.ك: روح المعانى، ج 3-4، ص 368 ; الميزان، ج 4، ص 19; تفسير نمونه، ج 3، ص 88 .
(11) . آل عمران، آيه 131 .
6. پول هاى كثيف و خطر پولشويى8. و سرانجام شكست همه جانبه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma