1. قوام جامعه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
دائرة المعارف فقه مقارن ج 2
گفتار اوّل:جايگاه مال و ثروت از منظر قرآن2. وصف مال به «خير»
دقت و ژرف انديشى در تعبيرات قرآن در مسائل اقتصادى نشان مى دهد كه در نگاه دين، اقتصاد از جايگاه ويژه و اولويت خاصى برخوردار است به گونه اى كه از برخى از آيات استفاده مى شود افراد و جوامع بشرى چنان متكى به توانمندى اقتصادى اند كه قوام و دوام امور فردى و اجتماعى آنها در گرو آن است.
در سوره نساء مى خوانيم: «وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً»; اموال خود را كه خداوند وسيله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفيهان نسپاريد».(1)
نكته قابل توجه در اين آيه آن است كه حتّى اگر مال، متعلق به شخص سفيه است، تا وقتى وى به رشد كامل نرسيده است حق جامعه ايجاب مى كند كه مال و ثروت را مستقيماً به دست او ندهند، چرا كه از ديدگاه اسلام، همه افراد جامعه به منزله اعضاى يك پيكرند، به گونه اى كه مصلحت و منفعت فرد نمى تواند از منافع ديگران جدا باشد. چنان كه زيان يك فرد نيز نمى تواند از زيان جامعه جدا باشد.(2)
شايد به همين جهت به جاى آنكه ضمير غائب به كار رود كه «وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَهُمُ» ضمير مخاطب به كار رفته است: (وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ).
گرچه سياق اين آيه و آيات بعد درباره يتيمان است ولى از يك نظر مى توان حكم كلى تر و عمومى ترى از آن استفاده كرد و آن اينكه انسان نبايد در هيچ حال و در هيچ مورد، اموالى را كه تعلّق به عموم جامعه دارد به دست افراد كم عقل كه رشد كافى و مديريّت لازم ندارند بسپارد (بهويژه با توجه به اينكه در آيه به (أَمْوَالَكُمُ) تعبير شده است نه «أَمْوَالَهُمُ» كه ضمير آن الزاماً به ايتام بازگردد).
گواه بر اين معنا رواياتى است كه در تفسير اين آيه، از امامان اهل بيت(عليهم السلام) به ما رسيده است. در روايتى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: شخصى به نام ابراهيم بن عبدالحميد از آن امام تفسير جمله (وَلاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ)را پرسيد امام در پاسخ فرمود: افراد شارب الخمر سفيه اند، اموالتان را به آنها نسپاريد.(3)
در حديث ديگرى نيز آمده است كه شارب الخمر را به عنوان امين امور مالى انتخاب نكنيد.(4)
در روايت ديگرى، سپردن اموال به افرادى كه به دليلى قابل اعتماد نيستند (و در روايت، سفيه ناميده شده اند، نهى شده است) امام صادق(عليه السلام) فرمود: منظور از سفهاء «مَن لاتثق به» است.(5)
البته جمع ميان هر دو تفسير، مانعى ندارد با توجه به اينكه اموال يتيمان نيز تحت سرپرستى افرادى است كه قيموميت آنها را عهده دارند، بنابراين تعبير به (أَمْوَالَكُمُ) در مورد اموال آنها نيز صحيح است.
نكته دوم اينكه از جمله (الَّتِي جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً)به صراحت و روشنى استفاده مى شود كه اموال و سرمايه در نگاه دين، مايه قوام و دوام زندگانى اجتماعى است; يعنى بدون آن، جامعه انسانى سامان نمى يابد. از اين تعبير به خوبى جايگاه والاى مسائل مالى و اقتصادى در اسلام روشن مى شود، چيزى كه عكس آن را در انجيل كنونى مى خوانيم: «شخص پولدار هرگز وارد ملكوت آسمان ها نمى شود».(6)
مؤلف المنار در تفسير اين آيه مى نويسد: «مقصود از اين آيه آن است كه منافع و مصالح عمومى، زمانى تأمين مى گردد كه زمام اموال جامعه در اختيار انسان هاى رشيد و معتدل باشد. آنان كه طريق درآمدزايى آن را بدانند و هنگام هزينه پا از مرز مصالح و اعتدال خارج نسازند نه آنكه در اختيار سفهاى مُسرف باشد كه با ريخت و پاش، اموال را هدر دهند و از مرز اعتدال خارج گردند».
آن گاه المنار مى افزايد: آياتى چون (وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَاماً)(7) در واقع تفسير كلمه «قياماً» در جمله (الَّتِي جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً) است.(8)
در تفسير المنير مى خوانيم: «ومعنى قوله: (جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً) أنّ الأموال قوام الحياة وسبب إصلاح المعاش وانتظام الأُمور، فبالمال تتقدّم الأمم وتبني صرح الحضارة وبالمال يسعد الفرد والجماعة وبه أيضاً يتحقق النصر على الأعداء».(9)
(1) . نساء، آيه 5 .
(2) . ر.ك: الميزان، ج 4، ص 170; تفسير نمونه، ج 3، ص269-270; التفسير المنير، ج 4، ص 248; تفسير المنار، ذيل آيه، ج 4، ص 380. ايشان در تعليل سوم مى آورد: التكافل في الأمّة واعتبار مصلحة كلّ فرد من أفرادها عين مصلحة الآخرين.
(3) . وسائل الشيعة، ج 13، ص 434.
(4) . كافى، ج 5، ص 299.
(5) . وسائل الشيعة، ج 13، ص 434.
(6) . تفسير المنار، ج 4، ص 382; انجيل متى، باب 19، آيه 23 .
(7) . فرقان، آيه 67 .
(8) . تفسير المنار، ج 4، ص 381 .
(9) . التفسير المنير، ج 4، ص 249 .
گفتار اوّل:جايگاه مال و ثروت از منظر قرآن2. وصف مال به «خير»
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma