گذشته از این که ایمان به رستاخیز معمّاى زندگى و مرگ را به صورت منطقى تفسیر و حل مى کند، آثار گوناگونى در زندگى انسانها دارد که از همه مهم تر دو اثر زیر است:
1- چهره مرگ همواره یک چهره آزار دهنده براى بشر بوده، و تفکّر و اندیشه درباره آن، راحتى و آرامش روح و جان انسان را بر هم مى زند، و افق زندگى را تاریک و به کلى دگرگون مى گرداند.
با قبول زندگى پس از مرگ و رستاخیز، آن هم در جهانى با عظمت و وسیع که همه مواهب حیات را در سطح عالى و جاودانى دارد، دیگر مرگ آن چهره عبوس و آزار دهنده را ندارد، دیگر مشاهده مظاهر مرگ یا پیرى، آرامش روح و جان آدمى را بر هم نمى زند، دیگر اضطراب دائمى و نگرانى همیشگى که بر اثر تصوّر مرگ، ماتریالیست ها را آزار مى دهد، ما را ناراحت نمى سازد و به این طریق زندگى آرام تر و مطمئن ترى خواهیم داشت.
معتقدان به معاد هنگام لزوم، از فداکارى و شهادت در راه هدف هاى مقدّس، به عنوان دریچه اى به جهانى وسیع تر و عالى تر، استقبال مى کنند.
2- توجه به این حقیقت که آثار اعمال و افکار انسان باقى مانده و در جهان دیگر پس از رشد و نمود با مقیاس بزرگترى به سوى او باز مى گردد، و نیکى ها و بدى ها به طور دقیق محاسبه شده، و کیفر و پاداش قطعى خواهد داشت به یقین، در اعمال و رفتار انسان اثر مى بخشد.
این عقیده، سرچشمه اى براى جوشش افکار خیر خواهانه، و محیط مساعدى براى پرورش اعمال صالح، در وجود انسان به وجود آورده و روى طغیان غرائز و احساسات اثر مى گذارد، و به نسبت قدرت این عقیده، انسان را در برابر سرکشى ها کنترل مى نماید.