امروزه علوم با اکتشافات خود، گام هاى تازه و بلندى به سوى معاد و رستاخیز برداشته است و با بیان اصل «بقاى مادّه و انرژى» رستاخیز و بازگشت به زندگى جدید را که در گذشته از نظر ظاهربینان محال و غیر ممکن جلوه مى کرد، ممکن و منطقى نشان مى دهد.
اصل بقاى مادّه که نخستین بار توسّط «لاوازیه» کشف شد، مسأله فناى مطلق را از محیط علم بیرون راند، و تصریح کرد که ذرات وجود انسان، هر قدر متلاشى و پراکنده گردد باز هم در دل این جهان وجود دارد، و ممکن است روزى همه آنها جمع آورى گردد. این نخستین گام به سوى امکان تجدید حیات انسان و بازگشت او به زندگى است.
این قانون که با کشف اجسام «رادیو اکتیو» به وسیله «مادام کورى» تکمیل شد و به صورت قانون بقاى «ماده - انرژى» در آمد، نشان مى دهد که نه تنها موادّ این جهان بلکه انرژى هاى آن هم باقى و ثابت است و حتّى دو گانگى که در سابق میان «مادّه و انرژى»، تصوّر مى رفت وجود نداشته، و هر دو قابل تبدیل به یکدیگرند.
به عنوان مثال، امواج صوتى ما هرگز نابود نمى شود و آثار آن در هوا و اشیایى که پیرامون ماست همواره باقى مى ماند، و تنها تغییر شکل مى دهد، همچنین است سایر کارهاى ما، بنابراین باید قبول کنیم، افکار، اعمال، و همه حرکات ما، که نتیجه تبدیل انرژى هاى مختلف وجود ماست در این جهان باقى مى ماند. و این گام دیگرى به سوى رستاخیز و مشاهده نتایج اعمال، بلکه مشاهده خود اعمال است.
نتیجه این که با پیشرفت علوم، مسأله رستاخیز از آن پیچیدگى که در گذشته داشته، خارج شده و به صورت مسأله مفهومى در آمده و بطور کامل از نظر علمى مورد قبول واقع شده است.