ترك حج

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
انوار هدایت
ترك نمازفريضه زكات
ترك حج
 يا عَلىُّ، تارِکُ الحَجِّ وَهُوَ يَستَطيعُ كافِرٌ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وَتَعالى: (وَلِلَّهِ عَلَى‌النَّاسِ حِجُّالْبَيْتِ مَنِاسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ عَنِالْعَالَمِينَ).[1]
ياعَلىُّ،مَن سَوَّفَ الحَجَّ حَتّى يَموتَ بَعَثَهُ اللّهُ يَومَالقِيامَةِ يَهودِيّاً أو نَصرانِيّاً.
اى على، كسى كه استطاعت مالى دارد ولى حج به‌جا نياورد كافر است، خداوند تبارك وتعالى مى‌فرمايد: «وبراى خدا بر مردم (واجب) است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به‌سوى آن دارند. وهركس كفر ورزد (وحج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، وخداوند از همه جهانيان بى‌نياز است».
اى على، كسى كه مسامحه كند در فريضه حج وحج نكرده بميرد خداوند او را در قيامت يهودى يا نصرانى برمى‌انگيزد. بحارالانوار، ج 77، ص 58
نور هدايت
مراسم پرشكوه حج همچون عبادات ديگر داراى بركات وآثار فراوانى در فردوجامعه اسلامى‌است كه اگرطبق برنامه صحيح انجام پذيردوازآن بهره‌بردارى درستى شود مى‌تواند هر سال منشأ تحوّل تازه‌اى در جوامع اسلامى گردد.
اين مناسك بزرگ در حقيقت داراى چهار بعد است كه هر يك از ديگرى ريشه‌دارتر وپرسودتر است. اين چهار بُعد عبارتند از :
1. بُعد اخلاقى حج : مهم‌ترين فلسفه حج همان دگرگونى اخلاقى است كه در انسان‌ها به وجود مى‌آورد. مراسم «احرام» انسان را به‌كلّى از تعيّنات مادّى وامتيازات ظاهرى ولباس‌هاى رنگارنگ وزر وزيور بيرون مى‌بَرد وبا تحريم لذايذ وپرداختن به خودسازى كه از وظايف مُحرم است، او را از جهان مادّه جدا كرده ودر عالمى از نور وروحانيّت وصفا فرو مى‌بَرد وآنان كه در حال عادى بار سنگين امتيازات موهوم ودرجه‌ها ومدال‌ها را بر دوش خود احساس مى‌كنند يك‌مرتبه سبكبار وراحت وآسوده مى‌كند.
سپس مراسم حج يكى پس از ديگرى انجام مى‌گيرد، مراسمى كه علاقه‌هاى معنوى انسان را لحظه‌به‌لحظه با خدايش محكم‌تر ورابطه او را نزديك‌تر وقوى‌تر مى‌سازد، او را از گذشته تاريك وگناه‌آلودش بريده وبه آينده‌اى روشن وپر از صفا ونور پيوند مى‌دهد.
توجّه به اين حقيقت كه مراسم حج در هر قدم يادآور خاطرات ابراهيم بت‌شكن واسماعيل ذبيح‌اللّه ومادرش هاجر است ومجاهدت‌ها وگذشت‌ها وايثارگرى آنها را در برابر چشمان انسان مجسّم مى‌كند ونيز توجّه به اينكه سرزمين مكّه به‌طور عام ومسجدالحرام وخانه كعبه ومحلّ طواف به‌طور خاص يادآور خاطرات پيامبر اعظم وپيشوايان بزرگ ومجاهدت‌هاى مسلمانان صدر اوّل اسلام است، اين انقلاب اخلاقى عميق‌تر مى‌شود به‌گونه‌اى كه در هر گوشه‌اى از مسجدالحرام وسرزمين مكّه، انسان چهره پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم وعلى وساير پيشوايان بزرگ را مى‌بيند وصداى آواى حماسه‌هاى آنها را مى‌شنود.
آرى اينها همه دست‌به‌دست هم مى‌دهند وزمينه يك انقلاب اخلاقى را در دل‌هاى آماده فراهم مى‌سازند وبه گونه‌اى وصف‌ناشدنى ورق زندگانى انسان را برمى‌گردانند وصفحه نوينى در حيات او آغاز مى‌كنند. بى‌جهت نيست كه در روايات اسلامى مى‌خوانيم: «هر كه حج را كامل به‌جا آورَد، از گناهان خود بيرون مى‌آيد مانند روزى كه از مادر زاده شده است».
آرى، حج براى مسلمانان يك تولّد ثانوى است، تولّدى كه آغازگر يك زندگى نوين انسانى است.
البتّه ناگفته پيداست كه اين بركات وآثار نه براى كسانى است كه از حج تنها به پوسته‌اى از آن قناعت كرده ومغز آن را به دور افكنده‌اند ونه براى آنها كه حج را وسيله تفريح وسير وسياحت يا تظاهر وريا وتهيّه وسايل مادّى قرار داده وهرگز به روح آن واقف نشده‌اند، بلكه تنها براى كسانى است كه به عمق ومعناى آن رسيده‌اند.
2. بُعد سياسى حج : به گفته يكى از فقهاى بزرگ اسلام، مراسم حج در عين اينكه خالص‌ترين وعميق‌ترين عبادات را عرضه مى‌كند، مؤثّرترين وسيله براى پيشبرد اهداف سياسى اسلام است.
روح عبادت توجّه به خدا وروح سياست توجّه به خلق خداست. اين دو در حج چنان به هم آميخته‌اند كه تار وپود يك پارچه به حساب مى‌آيند.
حج عامل مؤثّرى براى وحدت صف‌هاى مسلمانان است.
حج عامل مبارزه با تعصّبات ملّى ونژادپرستى ومحدود شدن در حصار مرزهاى جغرافيايى است.
حج وسيله‌اى است براى شكستن سانسورها واز بين بردن خفّت نظام‌هاى ظالمانه‌اى كه در كشورهاى اسلامى حكمفرما مى‌شود.
حج وسيله‌اى است براى انتقال اخبار سياسى كشورهاى اسلامى از هر نقطه به نقطه ديگر وسرانجام حج عامل مؤثّرى است براى شكستن زنجيرهاى اسارت واستعمار وآزاد ساختن مسلمين.
وبه همين دليل در آن ايّام كه حاكمان جبّار همچون بنى‌اميّه وبنى‌عبّاس بر سرزمين‌هاى مقدّس اسلامى حكومت مى‌كردند وهرگونه تماس ميان قشرهاى مسلمان را زير نظر مى‌گرفتند تا هر حركت آزادى‌بخش را سركوب كنند، فرا رسيدن موسم حج دريچه‌اى بود به‌سوى آزادى وتماس قشرهاى جامعه بزرگ اسلامى با يكديگر وطرح مسائل مختلف سياسى. بر همين اساس، اميرمؤمنان على علیه السلام هنگامى كه فلسفه فرايض وعبادات را برمى‌شمرَد درباره حج مى‌فرمايد : «خداوند مراسم حج را براى تقويت آيين اسلام تشريع كرد».
بى‌جهت نيست كه يكى از سياستمداران معروف بيگانه در گفتار پرمعناى خود مى‌گويد: واى به حال مسلمانان اگر معناى حج را نفهمند وواى به حال دشمنانشان اگر معناى حج را درك كنند.
وحتّى در روايات اسلامى، حج به‌عنوان جهاد افراد ضعيف شمرده شده، جهادى كه حتّى پيرمردان وپيرزنان ناتوان با حضور در صحنه آن مى‌توانند شكوه وعظمت امّت اسلامى را منعكس سازند وبا حلقه‌هاى تو در توى نمازگزاران گرد خانه خدا وسردادن آواى وحدت وتكبير، پشت دشمنان اسلام را بلرزانند.
3. بُعد فرهنگى حج : ارتباط قشرهاى مسلمان در ايّام حج مى‌تواند مؤثّرترين عامل مبادله فرهنگى وانتقال فكرها در آيد.
خصوصآ با توجّه به اين نكته كه اجتماع شكوهمند حج، نماينده طبيعى وواقعى همه قشرهاى مسلمانان جهان است. در روايات اسلامى مى‌خوانيم كه يكى از فوايد حج نشر اخبار وآثار رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به تمام جهان اسلام است.
هشام بن حكم مى‌گويد از امام صادق علیه السلام درباره فلسفه حج وطواف كعبه پرسيدم، حضرت فرمود: «خداوند اين بندگان را آفريد ... وفرمان‌هايى در طريق مصلحت دين ودنيا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق وغرب را (در آيين حج) مقرّر داشت تا مسلمانان به‌خوبى يكديگر را بشناسند واز حال هم آگاه شوند وهر گروهى سرمايه‌هاى تجارى را از شهرى به شهر ديگر منتقل كنند ... وبراى اينكه آثار پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم واخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آورند وهرگز فراموش نكنند».
به همين دليل در دوران‌هاى خفقان‌بارى كه خلفا وسلاطين جور اجازه نشر اين احكام را به مسلمانان نمى‌دادند آنها با استفاده از اين فرصت، مشكلات خود را حل مى‌كردند وبا تماس گرفتن با ائمّه هدى : وعلماى بزرگ دين پرده از چهره قوانين اسلام وسنّت پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم برمى‌داشتند.
از سوى ديگر، حج مى‌تواند به يك كنگره عظيم فرهنگى مبدّل شود وانديشمندان جهان اسلام در ايّامى كه در مكّه‌اند گرد هم آيند وافكار وابتكارات خود را به ديگران عرضه دارند.
4. بُعد اقتصادى حج : برخلاف آنچه برخى فكر مى‌كنند، استفاده از كنگره عظيم حج براى تقويت پايه‌هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى نه‌تنها با روح حج منافات ندارد، بلكه طبق روايات يكى از فلسفه‌هاى آن را تشكيل مى‌دهد.
چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ پايه يك بازار مشترك اسلامى را بگذارند وزمينه‌اى مبادلاتى وتجارى را در ميان خود به‌گونه‌اى فراهم سازند كه نه منافعشان به جيب دشمنانشان بريزد ونه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد. اين دنياپرستى نيست، بلكه عين عبادت وجهاد است.
لذا در همان روايت هشام بن حكم از امام صادق علیه السلام ضمن بيان فلسفه‌هاى حج به‌طور صريح به اين موضوع اشاره شده كه يكى از اهداف حج، تقويت تجارت مسلمانان وتسهيل روابط اقتصادى است.
ودر حديث ديگرى از همان امام در تفسير آيه (لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَّبِّكُمْ)[2]  مى‌خوانيم كه فرمود: «منظور از اين آيه كسب روزى است،
هنگامى كه انسان از احرام بيرون آيد ومناسك حج را به‌جا آورَد، در همان موسم حج خريدوفروش كنند(واين موضوع نه‌تنها گناه ندارد بلكه داراى ثواب است)».
مختصر اينكه عبادت بزرگ حج اگر به‌طور صحيح وكامل بهره‌بردارى شود وزائران خانه خدا در آن ايّام كه در آن سرزمين مقدّس حضور فعّال دارند ودل‌هايشان آماده است از اين فرصت بزرگ براى حلّ مشكلات گوناگون جامعه اسلامى با تشكيل كنگره‌هاى مختلف سياسى وفرهنگى واقتصادى استفاده كنند، اين عبادت مى‌تواند از هر نظر مشكل‌گشا باشد. شايد به همين دليل است كه امام صادق 7 مى‌فرمايد: «مادام كه خانه كعبه برپاست، اسلام هم برپاست».[3]
ودر حديثى امام على علیه السلام فرمود: «اللّه اللّه في بَيتِ رَبِّكُم لا تُخلُوهُ ما بَقيتُم فَإنَّهُ إن تُرِکَ لَم تُناظَرُوا؛ خدا را، خدا را در مورد خانه پروردگارتان، هرگز آن را خالى نگذاريد كه اگر آن را ترك گوييد، مهلت الهى از شما برداشته مى‌شود».[4]
ونيز به خاطر اهمّيّت اين موضوع است كه فصلى در روايات اسلامى تحت اين عنوان گشوده است كه اگر يك سال مسلمانان بخواهند حج را تعطيل كنند بر حكومت اسلامى واجب است كه به‌اجبار آنها را به مكّه بفرستد.
[1] . سوره آل عمران، آيه 97.
[2] . سوره بقره، آيه 198.
[3] . تفسير علىّ بن ابراهيم قمّى، ج 1، ص 187.
[4] . محمّد عبده، نهج‌البلاغه، ج 3، ص 77.
ترك نمازفريضه زكات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma