حیله در احادیث و روایات، هم در معناى مثبت به کار رفته است و هم در معناى منفى; براى نمونه، از هر کدام روایتى را نقل مى کنیم:
الف: حیله منفى: حضرت على(علیه السلام) در خطبه 122 ـ که اشاره به بالا بردن قرآنها توسّط معاویه بر سر نیزه ها دارد ـ مى فرماید: «اَلَمْ تَقُولُوا،عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصاحِفَ حیلَةً وَ غیلَةً وَ مَکْراً وَ خَدیعَةً، اِخْوانُنا وَ اَهْلُ دَعْوَتِنا; آیا شما (که به حکمیّت اعتراض مى کنید) هنگامى که لشگریان شام، قرآنها را از روى مکر و حیله و نیرنگ و فریب بر سر نیزه ها کردند، نگفتید: شامیان برادران دینى ما هستند و آنها هم مسلمان هستند!».
مى بینید که حضرت على(علیه السلام) در این جملات، «حیله» را به معناى منفى آن استعمال کرده است.
ب: حیله مثبت: در عهدنامه مالک اشتر مى خوانیم: «اَللّهَ اَللّهَ فِى الطَّبَقَةِ السُّفْلى مِنَ الَّذینَ لا حیلَةَ لَهُمْ; مالک! مراقب قشر پایین و مستضعف و کم درآمد جامعه که هیچ چاره اى ندارند و دستشان به جایى نمى رسد، باش!»(1)
حضرت امیر مؤمنان(علیه السلام) در این جمله، حیله را در معناى مثبت استعمال کرده است. تا اینجا معناى لغوى حیله و موارد استعمال آن در روایات روشن شد.
1. نهج البلاغه، نامه شماره 53.