آئین اسلام شامل سه بخش است: اصول دین، فروع دین و اخلاق. در واقع تعلیمات دینى همچون درختى است که اصول دین ریشه آن و فروع دین و برنامه هاى عملى، شاخ و برگها و اخلاق میوه این درخت برومند و پر برکت محسوب مى شود.
الف) اصول دین; یعنى اساسى ترین عقاید اسلام که پایه و ریشه مذهب بوده و شامل پنج اصل مى باشد:
1. توحید: اعتقاد به یگانگى خدا، خدایى که خالق جهان هستى است و از همه چیز آگاه است و هست و نیست ما در دست اوست و بر هر کارى تواناست.
ایمان به او موجب احساس مسؤولیت، آرامش خاطر، دورى از گناه، استقامت و پایدارى و پیشرفت در زندگى است. پس باید در راه شناخت او کوشا باشیم، زیرا در هر لحظه از زندگى به او نیازمندیم و حامى و پشتیبان ماست.
2. عدل: اعتقاد به اینکه خداوند نه حق کسى را از بین مى برد و نه حق کسى را به دیگرى مى دهد نه ظلم مى کند و نه در میان افراد تبعیض قائل مى شود و او به تمام معنا عادل است، چرا که نیاز به هیچ چیز و هیچ کس ندارد.
اعتقاد به عدل و عدالت خداوند باعث دورى ما از ظلم و ستم و تبعیض و گسترش عدل و داد در جامعه انسانى مى شود.
3. نبوت: اعتقاد به اینکه خداوند براى هدایت و ارشاد انسانها راهنمایان و پیامبرانى را برانگیخته و به برخى از آنها کتاب آسمانى داده تا راه مستقیم سعادت را به افراد بشرى بیاموزند و آنان را از بدى ها و زشتى ها بازداشته، در راه پرفراز و نشیب زندگى به آنها کمک کنند.
4. امامت: اعتقاد به جانشینى امامان معصوم(علیهم السلام) بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله)براى رهبرى جامعه اسلامى و پاسدارى از عقاید و احکام در هر عصر و زمان به نمایندگى از طرف پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
امامان دوازده نفرند اوّل آنان على بن ابى طالب(علیه السلام) و آخرشان حضرت مهدى (عجّل الله تعالى فرجه) است. او زنده است و از نظرها غائب است و روزى فرا مى رسد که ظاهر شده و جهان را پر از عدل و داد مى کند و حکومت واحدى در سراسر جهان بر پایه عدالت و صلح و امنیت تشکیل مى دهد.
در زمان غیبت او، نیابت به صورت عام براى فقیهان جامع الشرائط است یعنى هر کس داراى علم و دانش کافى براى درک احکام اسلام از منابع دینى توأم با تقوى و عدالت بوده باشد، به عنوان نایب امام زمان(عج) و با شرایطى مرجع تقلید خواهد بود، و عهده دار تبیین و تبلیغ احکام اسلام مى گردد.
5. معاد: ایمان به روز رستاخیز و زنده شدن بعد از مرگ و اینکه مرگ پایان حیات انسانى نیست بلکه مرگ پل و واسطه این دنیا با سراى آخرت است و انسانها پس از مردن بار دیگر زنده شده و در محکمه عدل الهى حضور یافته و هر کس به جزاى اعمال خود مى رسد.
ایمان به معاد عامل مهم تربیت انسانى است; به این ترتیب موج نیرومندى از احساس مسؤولیت در برابر هر کار در اعماق روح انسان ایجاد کرده تا او را در برابر انحراف و گمراهى، ظلم و تجاوز کنترل کند.
ب) فروع دین; شامل دستورات و تکالیف عملى و احکامى است که از سوى خداوند به وسیله پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى هدایت بشر به سوى کمال نهایى و سعادت دنیا و آخرت فرستاده شده است. مهم ترین این فروع عبارتند از:
1. نماز، 2. روزه، 3. خمس، 4. زکات، 5. حج، 6. جهاد، 7. امر به معروف (دعوت به انجام کارهاى خوب و نیک)، 8. نهى از منکر (بازداشتن از انجام کارهاى بد و ناپسند)، 9. تَولّى (دوستى با دوستان خدا)،
10. تبرّى (دشمنى با دشمنان خدا).
فروع دین بسیار زیاد است و هر شخصى نمى تواند آنها را از منابع آن مثل قرآن و احادیث و سایر ادلّه فقهى استخراج کند. بنابراین باید آنها را از دانشمندانى که سالها در این زمینه به تحقیق و بررسى پرداخته و کوشش و «اجتهاد» فراوان نموده اند و در واقع متخصصان علوم دینى هستند، یاد گرفته و به آن عمل کنند، چنین دانشمندانى را در اصطلاح «فقیه» یا «مجتهد» مى نامند; به پیروى کردن از مجتهد «تقلید» و کسى که از مجتهد تقلید مى کند «مُقَلِّد» مى گویند.
ج) اخلاق; بخش دیگرى از تعلیمات اسلام، اخلاق است. پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در حدیث معروفى فرمود: من مبعوث شده ام تا فضائل اخلاقى را تکمیل کنم; منظور آن حضرت از فضایل اخلاقى، صفاتى مانند: امانت دارى، درستکارى، شجاعت، راستگویى، وفادارى، پاى بندى به تعهدات، احترام به بزرگترها بخصوص پدر و مادر، رعایت عدالت و مانند آن است. اخلاق فردى و اجتماعى سبب نجات بشر از مشکلات و پیشرفت در همه کارها و صفا و صمیمیت همه گروهها و صلح و امنیت در جامعه بشرى است.
علماى اخلاق در کتاب هاى خود در این زمینه سخن بسیار گفته اند و شما مى توانید با مطالعه کتاب هاى «زندگى در پرتو اخلاق»، «اخلاق در نهج البلاغه» و «اخلاق در قرآن» که هر سه از نوشته هاى حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى(مدّظلّه) است، اطلاعات وسیعى درباره اخلاق اسلامى بدست آورید.