1ـ آن جا که حق به خطر بیفتد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تقیّه، سپرى براى مبارزه عمیق تر
6ـ در کجا باید سدّ تقیّه را شکست: تفاوت «تقیّه» با «نفاق»2ـ تقیّه در خونریزى ممنوع است

آن جا که پرده افکندن بر روى عقیده و کتمان آن موجب نشر فساد; یا تقویت کفر و بى ایمانى، یا گسترش ظلم و جور; یا توسعه نابسامانى ها ; و یا تزلزل در ارکان اسلام; و یا موجب گمراهى مردم و محو شعائر و پایمال شدن احکام گردد; شکستن سد تقیّه واجب است حتى در کتب فقه اسلامى در بحث «جهاد» لزوم دست زدن به جهاد در این گونه موارد ـ البتّه زیر نظر حکومت اسلامى ـ پیش بینى شده است.

بنابراین اشتباه بزرگى است اگر ما خیال کنیم تقیّه حتى در این موارد مباح است! این گونه تقیّه ها «تقیّه ویرانگر» و «منفى» و «زیانبار» است، تقیّه اى مجاز یا واجب است که سازنده و مثبت و در مسیر وصول به هدف باشد نه در جهت مخالف و ضد آن.

جمله «و لو بلغ ما بلغ» (باید اقدام کرد و از لوازم آن نباید ترسید به هر جا که منجر شود) اشاره به همین موارد است که «حق» به خطر افتاده است و بدون شکستن سد تقیّه رهایى آن ممکن نیست.

در این جا با صراحت باید گفت، بدون پرده حق را بر ملا ساخت نه تنها از طریق گفتار که از طرق عملى نیز باید اقدام کرد.

امام صادق(علیه السلام) در یک حدیث کوتاه به کسانى که ادعاى ایمان دارند و در این گونه موارد دست به دامان تقیّه مى زنند شدیداً هشدار مى دهد و مى گوید:

«وَ أَیْمُ اللهِ لَوْ دُعِیتُمْ لِتَنْصُرُونا لَقُلْتُمْ لاَ نَفْعَل أنَما نَتَّقِى وَ لَکَانَتِ التَّقِیَّةُ أَحَبَّ اِلَیْکُمْ مِنْ آبَائِکُمْ وَ اُمَّهاتِکُمْ وَ لَوْ قَدْ قَامَ الْقَائِمُ مَا احْتَاجَ إِلَى مَسَائَلَتِکُمْ عَنْ ذلِکَ وَ لاَ قامَ فِی کَثِیر مِنْکُمْ; حَدَّ النِّفَاق!; به خدا سوگند اگر شما را براى یارى ما بخوانند مى گویید این کار را انجام نمى دهیم; ما در حال تقیّه هستیم; و تقیّه از پدران، و مادرانتان، در نظر شما محبوب تر است، هر گاه قائم ما قیام کند (و حکومت ما تشکیل گردد) به خدا سوگند بدون نیاز به سؤال، مجازات منافقان را درباره شما اجرا خواهد کرد».(1)

این حدیث که نشان مى دهد امام(علیه السلام) از تقیّه نابجاى بعضى از دوستان نادان به ستوه آمده است حد فاصل میان «نفاق» و «تقیّه» را روشن مى سازد.

پرده پوشى و کتمان، در آن جا که براى پیشبرد اهداف مقدّس است نامش تقیّه سازنده، و مجاز است و آن جا که براى فرار از زیربار مسئولیت و قربانى کردن اهداف مقدّس اجتماعى و الهى در برابر منافع شخصى است نامش «منافقگرى و نفاق» است، خواه به خاطر فریب دیگران باشد یا فریب خویشتن!

در حدیث دیگرى نیز از آن امام(علیه السلام) مى خوانیم:

هنگامى که انسان ابراز ایمان کند اما بعداً عملى انجام دهد که مخالف و ناقض آن است از صف مؤمنان خارج خواهد شد و اگر این اظهار خلاف در امورى باشد که تقیّه در آن مجاز نیست این عذر از او پذیرفته نخواهد شد. «لاَِنَّ لِلتَّقِیَّةِ مَواضِعَ مَنْ أَزالَهَا عَنْ مَواضِعِهَا لَمْ تَسْتَقِمْ لَهُ».

زیرا تقیّه حدودى دارد که هر کس از آن فراتر رود معذور نخواهد بود.

و در پایان حدیث فرمود: تقیّه در جایى است که موجب فساد در دین نشود.(2)

جالب این که «کُمَیْت» شاعر که در صف مجاهدانى بود که با مدد گرفتن از ذوق سرشار خویش در دوران هاى خفقان بار حکومت بنى عباس به مبارزه با آن نظام فرعونى برخاست و از مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در آن عصر تاریک حمایت کرد روزى خدمت امام موسى بن جعفر(علیه السلام) رسید; و چهره امام(علیه السلام) را درهم دید.

امام رو به او کرده با لحنى پر از اعتراض و سرزنش فرمود تویى که (درباره بنى امیّه) گفته اى :

فَالآنَ صِرْتُ إِلى اُمَیَّةَ * وَ الأُمُورُ لَهَا إِلَىَّ مَصائِرُ!

«اکنون من به دودمان امیه متوجه شدم، و کارهاى آنها متوجه من است»!

کمیت مى گوید:

عرض کردم من این سخن را گفته ام اما به خدا سوگند من از ایمان خود (به مکتب شما) برنگشته ام، من دوست شما هستم و دشمن دشمنانتان! ولى این را از روى تقیّه سرودم!

امام فرمود : «اگر چنین باشد که تقیّه مجوز هر کارى گردد باید شرابخوارى نیز تحت عنوان تقیّه جایز باشد؟!»(3)

در این جا دفاع از یغماگران بى ایمانى همانند بنى امیّه که دفاع از آنها یک عمل رسواست هم ردیف اقدام به شرب خمر که تحریم آن مسلم و زشتى آن روشن و اقدام بر آن یک عمل رسواگرانه محسوب مى شود، شمرده شده.

اگر این گونه تقیّه ها باب شود، بازار تملق و چاپلوسى و ثناخوانى ظالمان و ستمگران پر رونق و نفاق و دورویى با تمام زشتى هایش همه جا رائج مى گردد; «حق» پرده نشین مى گردد و «باطل» شاهد بازارى، جهاد در راه حق برچیده مى شود و دو دستور حیات بخش امر به معروف و نهى از منکر، به خاموشى مى گراید و مؤمنان سازشکار، آتش بیار معرکه ها مى شوند!

* * *


1 . وسائل الشیعه، ابواب امر به معروف، باب 25، حدیث 2 .

2 . وسائل الشیعه، ابواب امر به معروف، باب 25، حدیث 6 .

3 . همان حدیث، مدرک 7

6ـ در کجا باید سدّ تقیّه را شکست: تفاوت «تقیّه» با «نفاق»2ـ تقیّه در خونریزى ممنوع است
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma