6ـ در کجا باید سدّ تقیّه را شکست: تفاوت «تقیّه» با «نفاق»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تقیّه، سپرى براى مبارزه عمیق تر
4ـ تقیّه و حفظ حقوق مسلمانان1ـ آن جا که حق به خطر بیفتد

در بحث هاى مربوط به «تقیّه» در میان دو گروه قرار گرفته ایم که متأسفانه هر کدام به نوعى راه را گم کرده اند و مایه دردسر براى خودشان و دیگران شده اند:

گروه اوّل:

مؤمنان ترسو و بیحال و کم اطلاع و یا به اصطلاح مصلحت اندیشى هستند که هر کجا صراحت و اظهار حق را مزاحم منافع خویش ببینند و یا بر اثر نداشتن شهامت کافى، جرأت اظهار حق را در خود مشاهده نکنند فوراً زیر چتر «تقیّه» مى خزند که «تقیّه واجب است» وَ التَّقِیَّةُ دِینى وَ دِینُ آبائِى و بالاخره «لاَ دیِنَ لِمَنْ لاَ تَقِیَّةَ لَهُ»!

و به این ترتیب چهره واقعى دین را چنان مسخ مى کنند که محدود به حفظ منافع مادى و شخصى مى شود، و هر فرد آزاده اى از آن فرار مى کند!

گروه دوّم:

همان دشمنان بى خبر; و یا آگاه ولى مغرض هستند که بر اثر ندانستن مفهوم این دستور سازنده و یا به تصور این که سنگر مناسبى براى کوبیدن مذهب به طور کلى، یا آیین اسلام به خصوص پیدا کرده اند، دست به تحریف مفهوم تقیّه زده و آن را طورى تفسیر مى کنند که چیزى مى شود مساوى با «دروغگویى» و «ترس» و «ضعف» و «زبونى» و سرانجام «فرار از زیربار مسئولیت ها»! براى رفع اشتباه هر دو گروه کافى است به دو موضوع کاملا توجه کنیم:

1ـ مفهوم تقیّه

2ـ حکم تقیّه

درباره موضوع «تقیّه» و مفهوم اصلى آن در گذشته به قدر کافى صحبت کردیم و گفتیم:

«تقیّه» به معناى خاص آن عبارت از «کتمان عقیده مذهبى» است و به مفهوم وسیع، کتمان هرگونه فکر و عقیده و طرح و نقشه و برنامه است، منتها با اهداف متفاوت و گوناگون!

و اما از نظر حکم ـ فقها ما با استفاده از منابع و مدارک اسلامى; تقیّه را بر سه قسم تقسیم کرده اند:

1ـ تقیّه حرام

2ـ تقیّه واجب

3ـ تقیّه جایز

و گاهى آن را به احکام پنجگانه یعنى «واجب» و «مستحب» و «مباح» و «مکروه» و «حرام» تقسیم نموده اند و هر قسم را با دلیل و مدرک آن در بحث فقهى «تقیّه» مشخص ساخته اند.

بنابراین مهم این است که فراموش نکنیم تقیّه نه همه جا واجب است و نه جایز بلکه در پاره اى از موارد حرام است یا یکى از بزرگ ترین گناهان!

اجازه دهید نخست به بررسى موارد تحریم تقیّه بپردازیم که خود پاسخ دندان شکنى است براى همه گروه هاى گرفتار اشتباه، و زمینه روشنى خواهد شد براى همه آنها که مى خواهند در این بحث مهم اسلامى بهتر بدانند و بهتر بیندیشند.

 

به طور کلى هر گاه هدف هاى مهمترى از آنچه تقیّه مى تواند آنرا حفظ کند به خطر بیفتد، شکستن سد تقیّه لازم است، زیرا همان گونه که اشاره شد تقیّه به مفهوم صحیح; شاخه اى است از شاخه هاى قانون «اهم و مهم» که مى گویند:

به هنگام قرار گفتن بر سر دو راهى تعارض دو هدف، آن را که از اهمیّت کمترى برخوردار است فداى مهمتر کن!

همین قانون که گاهى تقیّه را واجب مى سازد، در شرایط دیگرى ترک آن را واجب مى شمرد.

در اخبار اسلامى به پاره اى از موارد که تقیّه در آن حرام اشاره شده بدون آن که منحصر به این موارد باشد، زیرا قانون اهم و مهم چنانکه گفتیم روح این مسأله را تشکیل مى دهد و موارد این قانون منحصر به یک یا چند تا نیست.

مواردى که در روایات اسلامى به آن اشاره شده است عبارتند از:

4ـ تقیّه و حفظ حقوق مسلمانان1ـ آن جا که حق به خطر بیفتد
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma