از خواب غفلت بیدار شو!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق در قرآن جلد 2
نتیجهنتیجه

در منابع روایى اسلام، روایات تکان دهنده اى پیرامون عواقب سوء «غفلت» و آثار زیانبار و مرگبار آن وارد شده است که به خاطر کثرت، گلچینى از آنها را در ذیل آورده ایم:

1 ـ هنگامى که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به معراج رفت، خطاب هایى از سوى خداوند به او شد، از جمله این که: «یَا اَحْمَدُ اَنْتَ لاتَغْفَلْ اَبَداً مَنْ غَفَلَ عَنِّى لا اُبَالِى بِاَىٍّ وَاد هَلَک; اى احمد! هرگز غافل مشو; هرکس از من غافل شود، من نسبت به این که او در کدام راه هلاک و نابود مى شود، اعتنا نمى کنم.»(1) این بیان به خوبى نشان مى دهد که عاقبت «غفلت» از خداوند، هلاکت و نابودى است.

2 ـ امام امیرالمؤمنین على بن ابیطالب (علیه السلام) در عبارتى کوتاه و پرمعنى مى فرمایند: «اَلْغَفْلَةُ اَضَرُّ الاعْدَاء; غفلت از بزرگترین دشمنان انسان است»(2); زیرا سرچشمه بسیارى از گناهان و معاصى است.

3 ـ آن حضرت در حدیث دیگرى فرموده اند: «اَلغَفْلَةُ تَکْسِبُ الاِغْتَرارَ وَ تُدْنِى مِنَ البَوَارِ; غفلت سبب غرور انسان مى شود، و مقدمات هلاکت او را فراهم مى سازد».(3)

4 ـ باز از همان حضرت نقل شده است: «اَلْغَفْلَةُ ضَلالُ النُّفُوسِ وَ عُنْوَانُ النُّحُوسِ; غفلت مایه گمراهى افکار و سرلوحه نحوست هاست»(4); زیرا تنها راه نجات از گمراهى، تفکر و اندیشه است; ولى «غفلت» دشمن سرسخت آن مى باشد.

5 ـ در حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ عَلَیْهِ الْغَفْلَةُ فَنَسِىَ الرَّحْلَةَ وَ لَم یَسْتَعِدْ; واى! بر کسى که «غفلت» بر او غلبه کند و نتیجه سفر آخرت را به فراموشى بسپارد و آماده آن نشود».(5)

6 ـ امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند:«اِنْ کَانَ الشَّیطانُ عَدُوّاً فَالْغَفْلَةُ لِمَاذَا; اگر شیطان، دشمن اسلام است (که هست)، پس غفلت براى چیست؟».(6)

در احادیث گذشته، گاه «غفلت» از خدا و گاه «غفلت» از روز قیامت و گاه «غفلت» از وسوسه هاى شیطان، مطرح شده است.

7 ـ امیرمؤمنان على (علیه السلام) در حدیثى مى فرمایند:«فَیَا لَهَا حَسْرَةً عَلَى کُلِّ ذِى غَفْلَة اَنْ یَکُونَ عُمُرُهُ عَلَیْهِ حُجَّةً وَ اَنْ تُؤَدِّیَهُ اَیَّامُهُ اِلَى الشَّقْوَةِ; اى واى! بر غافلى که عمرش، حجتى علیه اوست و روزگارش او را به بدبختى کشاند»(7) منظور از «غفلت» در این حدیث، «غفلت»از ترک انجام وظایف، در طول عمر است.

8 ـ این مسئله به قدرى داراى اهمّیّت است که حتى یکى از هدف هاى بعثت انبیا، درمان دردهاى «غفلت» شمرده شده است; همان گونه که در خطبه 108 نهج البلاغه در بیان اوصاف پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: «مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ; او طبیبى است که داروهاى خود را براى درمان موارد «غفلت» آماده ساخته و به دنبال بیمارانش مى گردد».(8)

9 ـ در حدیث دیگرى از همان بزرگوار در مورد آثار زیانبار غفلت چنین نقل شده است: «بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الْمَوْعِظَهِ حِجَابٌ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ الغَرَّةِ; حجاب غفلت و غرور، مانع از آن مى شود که مواعظ و اندرزها در شما اثر کند».(9)

10 ـ در روایات اسلامى در حالات «عیسى بن مریم» (علیه السلام) آمده است: «از کنار قریه اى عبور کرد که همگى به غضب الهى نابود شده بودند. یکى از آنها را زنده کرد و از او سؤال نمود: اعمال شما چگونه بود که چنین بلایى دامنتان را گرفت. در پاسخ گفت: پرستش بت، محبت دنیا، ترس کم، آرزوى دراز و غفلت آمیخته با لهو و لعب».(10)

11 ـ امیر مؤمنان (علیه السلام) درباره جنبه اجتماعى غفلت فرموده اند: «مِنْ دَلائِلِ الدُّولَةِ قِلَّةُ الْغَفْلَةِ; از دلایل پیشرفت دولتها (یا پیشرفت در امور زندگى مادى و معنوى) کمى غفلت است».(11)

آرى! «غفلت» و بى توجّهى در امور اجتماعى، ضایعه عظیمى به دنبال دارد.

12 ـ این بحث را با حدیثى از امام امیرمؤمنان (علیه السلام) پایان مى دهیم که مردم را با بیان رساى خویش مخاطب ساخته و مى فرمایند: «اِتَّقِ اَیُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَکْرَتِکَ وَ اسْتَیْقِظْ مِنْ غَفْلَتِکَ، وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِکَ; اى شنونده! از مستى (مال و قدرت و مقام و نعمت) بپرهیز و از خواب غفلت بیدار شو و از شتابزدگى بکاه».(12)

طبق بیان مولاى متقیان على(علیه السلام) عامل بدبختى انسان، سه چیز است: مستى شهوت، غفلت از واقعیت ها و شتابزدگى در کارها و امام نیز در این بیان کوتاه، هشدار مى دهد تا شنوندگانش (از هر گروه و هر جمعیت) از این سه امر بپرهیزند تا خوشبخت شوند و اهل نجات گردند.


1- ارشاد القلوب، چاپ دارالفکر بیروت، جلد 1، صفحه 214.

2- شرح فارسى غررالحکم، جلد 1، صفحه 128.

3- شرح فارسى غررالحکم، جلد 7، صفحه 295.

4- همان مدرک، جلد 1، صفحه 369.

5- همان مدرک، جلد 6، صفحه 227.

6- بحارالانوار، جلد 75، صفحه 190.

7-نهج البلاغه، خطبه 64 و 7.

8- نهج البلاغه، خطبه 108 و 5.

9- شرح فارسى غررالحکم، جلد 7، صفحه 296.

10- سفینة البحار، ماده غفل.

11- شرح فارسى غررالحکم، جلد 7، صفحه 296.

12- همان مدرک، جلد 7، صفحه 296.

نتیجهنتیجه
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma