دلیل اوّل: اجماع فقهاء

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پنج نکته ى مهم درباره ى خودارضــایى
فصل اوّل: حرمت استمناء دلیل دوّم: آیاتى از قرآن مجید

بسیارى از علماى شیعه نسبت به حرمت استمناء ادّعاى اجماع کرده اند، و هیچ مخالفى از فقهاى شیعه در این مسأله وجود ندارد. هرچند برخى از علماى اهل سنّت آن را حرام نمى دانند(1).
به نمونه هایى از کلمات فقها توجّه فرمایید:
1 - علاّمه حلّى(2)، آن فقیه بزرگ و کم نظیر، مى فرماید:
«یحرم الاستمناء بالید عند علمائنا و هو قول اکثر اهل العلم...، و حکى ابن المنذر عن عمرو بن دینار انه رخص فیه و به قال احمد بن حنبل;(3)خودارضایى به وسیله ى دست به نظر تمام علما و دانشمندان شیعه حرام است. و این نظریّه ى اکثر علما و فقهاى اهل سنّت است... البتّه ابن منذر ـ از فقهاى اهل سنّت ـ از عمرو بن دینار (که یکى از فقهاى گمنام اهل سنّت است) نقل کرده که وى آن را جایز شمرده، و احمد بن حنبل نیز آن را پذیرفته است».
2 - نویسنده ى کتاب ریاض المسایل(4) مى گوید:«و من استمنى اى استدعى اخراج المنى بیده او بشىء من اعضائه او اعضاء غیره سوى الزوجة و الامة المحللة عزّ ربما یراه الامام و الحاکم لفعله المحرم اجماعاً(5); و هر شخصى با دست یا دیگر اعضاى بدنش یا اعضاى بدن غیر از همسرش کارى کند که منتهى به خروج منى گردد حاکم شرع او را تعزیر مى کند; زیرا به اجماع علماء و دانشمندان مرتکب کار حرامى شده است».
3 - فقیه پر توان و برجسته، آقاى نجفى(6)، نویسنده ى کتاب ارزشمند جواهر الکلام در یک جمله ى کوتاه مى گوید:
«للاتفاق ظاهراً على الحرمة المستفادة مما عرفت و من قوله تعالى...(7); زیرا ظاهراً فقها اجماع بر حرمت استمناء دارند و این حرمت از روایاتى که (در کلام صاحب جواهر) گذشت و برخى از آیات قرآن استفاده مى شود».
4 - سیّد ابو المکارم ابن زهرة(8) در کتاب غنیة النزوع مى فرماید:
«ان التعزیر یجب بفعل القبیح و الاخلال بالواجب الذى لم یرد الشارع بتوظیف حد علیه... و یعزر من استمنى بیده... کل ذلک بدلیل اجماع الطائفة;(9)انجام هر کار زشت و ترک هر کار واجبى که مجازات خاصّى براى آن بیان نشده تعزیر دارد... و کسى که مبتلى به استمناء با دست شده تعزیر مى شود... همه ى این ها به اجماع علماى شیعه ثابت شده است».
5 - ماوردى(10) از فقهاى اهل سنّت مى گوید:
«فاما الاستمناء بالید و هو استدعاء المنى بالید فهو محظور، و قد حکى الشافعى عن بعض الفقهاء اباحته... و هو خط(11); و امّا استمناء با دست که عبارت است از طلب انزال منى با دست، حرام است. ولى شافعى از برخى فقها نقل کرده که مباح است... امّا این نظریّه صحیح نیست».
نتیجه این که خودارضایى به اتّفاق تمام فقهاى شیعه و اکثریّت علماى اهل سنّت حرام است. البتّه اجماع با وجود مدارک دیگر، دلیل مستقلّى محسوب نمى شود، ولى سایر ادلّه، را که خواهد آمد، تأیید مى کند.


(1) .الحاوى الکبیر، ج 9، ص 320.
(2) .شیخ حسن بن یوسف بن مطهر الحلّى، مشهور به علاّمه ى حلّى، از فقهاى نامدار شیعه در قرن هفتم محسوب مى شود. وى در ماه مبارک رمضان سال 648 هـ.ق در شهر حلّه لبنان به دنیا آمد، و در سنّ هفتاد و هشت سالگى، یعنى در سال 726 هـ.ق به ملاقات پروردگارش شتافت. او خدمات شایانى به مکتب اهل البیت کرد; از جمله شاگردان فراوانى تربیت نمود، به گونه اى که 500 نفر مجتهد در درس وى شرکت مى کردند.
(3) .تذکرة الفقهاء، ج 2، ص 577.
(4) .میر سیّد على بن السید محمد بن ابى المعالى الصغیر بن ابى المعالى الکبیر الطباطبائى، کتاب «ریاض المسائل و حیاض الدلائل» را به رشته ى تحریر در آورد. این فقیه بزرگ در سال 1161 هـ.ق در کاظمیّه ى عراق به دنیا آمد، و در سال 1231 هـ.ق در سنّ هفتاد سالگى در همان شهر نداى حق را لبّیک گفت.
(5) .ریاض المسایل، ج 2، ص 500.
(6) .محمّد بن حسن بن الشیخ عبد الرحیم بن آغا محمد الصغیر بن عبد الرحیم الشریف الکبیر، معروف به صاحب جواهر، از فقهاى ژرف اندیش و نکته سنج و عمیق شیعه است، که یکى از مفصّل ترین کتب فقهى استدلالى شیعه را به رشته ى تحریر درآورده است. ولادتش را آغاز قرن سیزدهم، و وفاتش را ماه شعبان سال 1266 هـ.ق ذکر کرده اند.
(7) .جواهر الکلام، ج 41، ص 648.
(8) .حمزة بن على بن زهرة الحسینى الاسحاقى الحلى از فقهاى قرن ششم، آثار متعدّدى از خود به جا گذاشته است. وى در سال 511 هـ.ق متولّد شد، و در سال 585 هـ.ق از دنیا رفت.
(9) .الجوامع الفقهیّه، ص 562.
(10) .ابوالحسن على بن محمد بن حبیب الماوردى البصرى در سال 364 هـ.ق به دنیا آمد و در سال 450 هـ.ق از دنیا رفت. وى کتاب مفصّلى در فقه شافعى نوشته، که در حقیقت شرح کتاب مختصر المزنى است. این کتاب به قلم یکى از شاگردان شافعى به نام اسماعیل بن یحیى بن اسماعیل بن عمرو بن مسلم المزنى به رشته ى تحریر درآمده است.
(11) .الحاوى الکبیر، ج 9، ص 320.
 
 
فصل اوّل: حرمت استمناء دلیل دوّم: آیاتى از قرآن مجید
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma