اکنون در محیط جامعه اسلامى اثرى از بت پرستى مرسوم در عصر جاهلیّت نیست، ولى متأسّفانه در درون دلها بت هایى ساخته شده که خطرش از آن بت هاى سنگى و چوبى کمتر نیست. علاقه به جاه و مقام، که براى رسیدن آن هر کارى صورت مى گیرد، نوعى بت پرستى است. عشق به مال و ثروت، که از هر راهى حتّى رباخوارى و رشوه خوارى و دزدى و رانت خوارى بیاید، بت پرستى مدرن عصر ماست. و در یک کلام هر چیزى که تو را از ذکر و یاد خداوند غافل کند بت تو محسوب مى شود «کلما شغلک عن الله فهو صنمک»(1) آرى هر چیزى که تو را از خدا دور کند و فاصله ات را با خدا بیشتر نماید نوعى بت است و شخص آلوده به آن بت پرست محسوب مى شود.
ابن عبّاس مى گوید: اوّلین درهم و دینارى که توسّط بشر سکّه زده شد شیطان آن را برداشت و روى چشمانش گذاشت سپس آن را روى سینه اش نهاد، و فریادى از شادى سر داد سپس گفت: «اَنْتُمَا قُرَّةُ عَیْنِى وَثَمَرَةُ فُؤَادِى، مَا اُبَالِى مِنْ بَنِى آدَمَ اِذَا اَحَبُّوکُمَا اَنْ لاَ یَعْبُدُوا وَثَنأ، حَسْبِى مِنْ آدَمَ اَنْ یُحِبُّوکُمَا; شما نور چشم و میوه قلب من هستید. انسان ها اگر شما را (به صورت افراطى) دوست داشته باشند (و وابسته به شما شوند) غصّه اى نخواهم داشت اگر بت پرستى نکنند. براى من کفایت مى کند که انسان ها شما را (به صورت افراطى) دوست داشته باشند».(2)