مراحل امر به معروف و نهى از منکر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
داستان یاران
حضرت على(علیه السلام) و هدیه شبانه! امر به معروف و نهى از منکر در روایات


این فریضه الهى از جهتى دو مرحله دارد; یک مرحله آن وظیفه عموم
مردم است. و مرحله دیگر، بر عهده حکومت اسلامى است و مردم نباید در آن دخالت کنند.
قرآن مجید به هر دو مرحله اشاره کرده است:
1. مرحله قلبى و زبانى; یعنى با دیدن یک منکر در قلب و روحم از آن گناه و گناه کار بیزار شوم و این بیزارى سبب شود که با زبان خوش توأم با ادب و احترام نهى از منکر کنم.
آیه شریفه 110 سوره آل عمران به این مرحله اشاره دارد. توجّه فرمایید:
«(کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللهِ); شما بهترین امّتى بودید که به سود انسان ها آفریده شده اند، (چه این که) امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و به خدا ایمان دارید».
این آیه شریفه که امر به معروف و نهى از منکر را یک وظیفه همگانى اعلام مى کند ناظر به مرحله قلبى و زبانى این فریضه بزرگ الهى است. ضمناً از آیه شریفه استفاده مى شود که رمز برترى امّت اسلامى بر سایر امّت ها امر به معروف و نهى از منکر و ایمان به خداست.
2. مرحله فیزیکى و اجرایى; مثلاً اگر در مکانى با عدّه اى برخورد کردیم که مشغول شراب خورى یا استعمال موادّ مخدّر هستند و تذکّرات زبانى اثر نکرد، عموم مردم نمى توانند با آنها درگیر شوند و برخورد فیزیکى ایجاد کنند بلکه لازم است حکومت اسلامى وارد عمل شده، آنها را دستگیر و بساط گناه را جمع کند. آیه شریفه 104 سوره آل عمران به این مرحله اشاره دارد; توجّه فرمایید:
«(وَلْتَکُنْ مِّنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنْکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ); (براى رسیدن به وحدت) باید از میان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و رستگاران آنها هستند».
این آیه شریفه که امر به معروف و نهى از منکر را وظیفه گروه خاصّى مى داند، نه همه مردم، ناظر به مرحله فیزیکى و اجرایى این فریضه الهى است، که بر عهده حکومت اسلامى است و لذا در قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران هم بر اجراى امر به معروف و نهى از منکر به عنوان یکى از اصول مهم آن تصریح شده، هر چند متأسّفانه درست به این قانون عمل نشده است و باید یک وزارتخانه به این نام تأسیس شود و این اصل به زمین مانده را احیا کند.
خلاصه این که مرحله قلبى و زبانى امر به معروف و نهى از منکر بر عهده همه مردم، و مرحله فیزیکى و اجرایى آن بر عهده حکومت اسلامى است.
سؤال: دنیاى امروز این تقسیم بندى را قبول ندارد و معتقد است که همه مراحل بر عهده حکومت است و مردم عادى وظیفه ندارند در زندگى خصوصى دیگران دخالت کرده و با فساد مبارزه کنند.
کدام صحیح است: حرف دنیاى امروز، یا آنچه اسلام مطرح کرده است؟
جواب: پاسخ این سؤال، با چند مثالِ شفّاف و واضح، روشن مى شود:
الف) اکنون آنفولانزاى نوع A در سراسر جهان شایع شده و رو به گسترش است. اگر خداى ناکرده همه گیر شود و همه موظّف به تزریق واکسن و رعایت نکات خاصّ بهداشتى شوند و عدّه اى این امور را مراعات نکنند و باعث خساراتى به دیگران شوند آیا مردم عادى به آنها تذکّر نمى دهند و آنها را وادار به رعایت سفارش هاى بهداشتى نمى کنند؟
ب) اگر یکى از اهالى یک کوچه راه فاضلابش را به داخل کوچه هدایت کند و با جریان فاضلاب در داخل کوچه باعث انتشار بوى نامطبوع و متعفّن و شیوع میکروب بعضى از بیمارى ها گردد، آیا همه همسایگان به وى اعتراض نمى کنند و او را به خاطر این کار زشت توبیخ و سرزنش نمى نمایند؟
ج) چنانچه در محلّه اى فردى مبتلا به موادّ مخدّرى باشد، و خطر به انحراف کشیدن سایر جوانان محلّه نیز وجود داشته باشد، آیا اهالى محلّ او را نهى از منکر نمى کنند؟
بنابراین، سخن دنیاى امروز، سخن صحیحى نیست و آنها گویا یک مطلب را فراموش کرده اند و آن این که اساس امر به معروف و نهى از منکر بر اساس زندگى اجتماعى بشر نهاده شده، و زندگى بشر مخصوصاً در عصر و زمان ما از هم جدا نیست تا آن جا که از آن به دهکده جهانى تعبیر مى شود. کار به جایى رسیده که امروز دنیا به تولیدکنندگان گازهاى گلخانه اى که لایه اُذُن کره زمین را سوراخ کرده و خطر عبور اشعه ماوراى بنفش از آن روزنه ها مى رود و این تهدیدى براى بشر محسوب مى شود، اعتراض مى کند، آرى
عامه مردم اگر خطرى حتّى در آسمان زندگى آنها را تهدید کند ساکت نمى نشینند و عکس العمل نشان مى دهند، چون سرنوشت همه به یکدیگر گره خورده است.
اگر در زندگى مادّى حقّ اعتراض براى آحاد جامعه وجود دارد و این حق مختصّ حکومت ها نیست، در زندگى معنوى و آلودگى هاى مربوط به روح و روان افراد و جامعه نیز این حق وجود دارد شراب خوارى و قماربازى و اعتیاد
و دیگر گناهان روح مردم را بیمار مى کند و باعث سرایت به دیگران مى شود. بنابراین، همه مردم حق دارند با قلب و زبان در برابر آن عکس العمل نشان داده، و کارهاى عملى را به حکومت بسپارند. اسلام، این قانون مترقّى و بسیار ارزشمند را بیش از 1400 سال قبل براى بشر به ارمغان آورد، ولى دنیاى غرب هنوز فلسفه آن را درک نکرده است.
یکى از بزرگان مى گوید: اگر در غرب عالم گناهى رخ داد و تو مى توانى در شرق عالم نسبت به آن اعتراض کنى و این اعتراض تو تأثیرى دارد، اعتراض کن و ساکت منشین وگرنه تو هم شریک گناه خواهى بود.(1) چه تشبیه هاى زیبایى در روایات اسلامى دیده مى شود، به عنوان نمونه در برخى روایات تمام مردم یک جامعه به مسافران یک کشتى تشبیه شده اند. اگر یکى از مسافران بگوید: مکانى که من نشسته ام و کرایه آن را داده ام تعلّق به من دارد و مى خواهم آن را سوراخ کنم، همه ساکنان کشتى به او اعتراض مى کنند که اى آدم بى عقل و نادان! اگر کشتى را سوراخ کنى فقط خودت غرق نمى شوى، بلکه همه را غرق مى کنى چون سرنوشت همه مسافران یکى کشتى به هم گره خورده است».(2)
بنابراین، همان گونه که بیمارى هاى جسمى از شرق به غرب سرایت مى کند، و مردم نسبت به آن عکس العمل نشان مى دهند، بیمارى هاى روحى، گناهان و منکرات نیز چنین هستند و همه مردم وظیفه دارند امر به معروف و نهى از منکر کنند، چرا که اگر این فریضه الهى ترک شود و مردم در مقابل ترک واجبات و ارتکاب گناهان و محرمات ساکت بنشینند، جامعه فاسد گشته و به تباهى کشیده مى شود.
روش امر به معروف و نهى از منکر اگر مردم با زبان خوش و روى گشاده و بدون عصبانیت و همراه با ادب و احترام دیگران را نهى از منکر کنند و در برخورد با هر کس از ادبیّات متناسب با سن و سال و موقعیّت و شخصیّت و دیگر ویژگى هاى طرف مقابل استفاده نمایند، غالباً نتیجه خواهد داد، حتّى اگر نهى کننده نوجوانى کم سنّ و سال و نهى شونده پیرمردى کهنسال باشد.
به داستان زیر توجّه فرمایید:
روزى امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)، که نوجوان کم سنّ و سالى بودند، مشاهده کردند پیرمرد کهنسالى در حال وضو گرفتن است، امّا وضویش را صحیح انجام نمى دهد. به اتّفاق هم نزد پیرمرد رفته، از او خواهش کردند که وضویشان را تماشا نموده، سپس قضاوت کند کدام بهتر وضو مى گیرد. پیرمرد پذیرفت و آن دو یکى پس از دیگرى وضو گرفتند و وضوى هر دو صحیح، بلکه هر کدام بهتر از دیگرى بود. پیرمرد متوجّه اشتباه خویش در وضو گرفتن شد و گفت: وضوى شما بسیار خوب بود، این من بودم که عمرى غلط وضو مى گرفتم. و اکنون از شما وضوى صحیح را تعلیم دیدم».(3)
آرى، اگر این فریضه به صورت منطقى و مؤدّبانه و دوستانه انجام شود مؤثّر خواهد بود.


(1). شجره طوبى، ص 49.
(2). سنن ترمذى، ج 3، ص 318; مسند احمد، ج 4، ص 268.
(3). مناقب آل ابى طالب، ج 3 (فصل فى مکارم اخلاقهما(علیهما السلام))، ص 452.

 

حضرت على(علیه السلام) و هدیه شبانه! امر به معروف و نهى از منکر در روایات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma