روایت آیت‌الله مکارم از وضعیت چابهار

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
از تبعید تا پیروزی
حکم تبعیدگزارش ساواک
روایت آیت‌الله مکارم از وضعیت چابهار
آیت‌الله مکارم شیرازی درباره اولین تبعیدگاه خود (چابهار) می‌گوید:
«با این که در نقاط دیگر برف مى‌بارید و بهمن‌ماه بود، در چابهار از کولر استفاده می‌کردند، اما بومى‌ها که اکثرشان بلوچ هستند مى‌گفتند هوا سرد شده؛ گرما موقعى است که از سرانگشتان انسان قطره قطره عرق مى‌چکد و مغز سر را به جوش مى‌آورد؛ هوا شرجى مى‌شود و لباس‌ها خیس و از برگ درختان در هواى بدون ابر، مانند باران، آب فرو مى‌ریزد!
در گوشه و کنار و حتى در داخل این شهر کوچک مرزى، زاغه‌ها و آلونک‌هایى به چشم مى‌خورد که نه برق داشت و نه آب و نمى‌دانم با این حال در تابستان چه مى‌کردند. اما همان روزها در جراید عصر تهران، که بر اثر بُعد راه، گاهى پس از یک هفته به دست ما مى‌رسید، خواندم بنا هست در کنار بندر چابهار یک پایگاه عظیم دریایى بسازند و با آن، مجموعه پایگاه‌هاى سه‌گانه هوایى و زمینى و دریایى تکمیل گردد. هزینه آن چهار میلیارد بود. هر چه بود مشهور در میان مردم محل چنین بود که پایگاه در کنترات امریکایى‌هاست و حتى شرط کرده‌اند مجبور به استخدام یک کارگر ایرانى نباشند! [...] گفتم آب لوله کشى شهر چندان شور است که حتى براى شست‌و‌شو نیز دردسر دارد، و آب آشامیدنى را باید با تانکرها یا بشکه‌هاى کوچک از نقاط دور و نزدیک بیاورند. یک روز ناگهان دیدم آب لوله کشى شیرین شده. اول گفتم شاید اشتباه مى‌کنم. چندبار مضمضه کردم، دیدم راستى شیرین است. صدا زدم از فرصت استفاده کنید و فوراً ظرف‌هایى که براى ذخیره آب داریم بیاورید تا از آب شیرین پر کنیم و چنین کردند، اما شاید سه ساعت نگذشته بود که آب مجدداً به شدت شور شد! خیلى تعجب کردم. مرد محترمى که در همسایگى ما بود گفت: تعجب ندارد؛ حتماً یکى از شخصیت‌ها، از مرکز آمده است [مسئولان شهر] معمولاً براى [اینکه] وانمود کنند پروژه آب شیرین [تکمیل شده]، ذخیره آب شیرینى را که در اختیار دارند فوراً به درون لوله‌ها مى‌فرستند، اما وقتى که بازدید تمام شد، پیچ آن را محکم مى‌بندند. [...]
به مقدار توان به مسجد و برنامه‌هاى مذهبى تا حدى سر و سامان داده شد، کتابخانه‌اى به کمک و همت یکى از آقایان تاسیس شد. در بعضى از جلسات دینى که داشتم، هشتاد درصد برادران اهل تسنن شرکت داشتند، و نیز با علماى مذهبى آنها در محیطى پر از تفاهم صحبت مى‌کردیم و بسیارى از مسائل مملکتى نیز در این میان روشن مى‌شد که در این مختصر شرح آنها ممکن نیست. یکى از اهالى مى‌گفت: ما باید خدا را شکر گوییم و به آنها که شما را این جا فرستادند دعا کنیم و الا ما کجا و این برنامه‌ها کجا!»
حکم تبعیدگزارش ساواک
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma