22 - ادامه مسئله 18 - 26/7/78

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

22 - ادامه مسئله 18 - 26/7/78

* و عن النّبى(صلى الله علیه وآله) انّه قال: النَظْرة سهمٌ مسموم من سهام ابلیس، فمن ترکها خوفاً من اللّه أعطاه ایماناً یجدُ حلاوته فى قلبه(1).

انسان بعضى از لذّات را که ترک مى کند در جانش احساس شیرینى مى کند که هزاران بار از لذّت آن گناه بالاتر است، مخصوصاً در مسئله نگاه. این تعبیر یا منحصر به همین جاست و یا اگر در جاى دیگر هم باشد کم است.

جواب: تضافر جانشین صحّت سند است ولى دلالتش همان مشکل قبلى را دارد چون روایت منصرف است به جائى که نگاه با لذّت باشد.

* روایتى که احمد حنبل نقل مى کند:

*... أتتد (پیامبر) امرأة شابّة من خثعم (زنى زیبا از طائفه بنى خثعم در حجة الوداع خدمت پیامبر رسیده و از او سؤال کرد در حالى که «فضل بن عباس» برادر «عبداللّه بن عباس» پشت سر پیامبر سوار شتر بود) ولوى عنق الفضل (پیامبر صورت «فضل بن عباس» را برگرداند) فقال له العباس ما لک لوّیت عنق ابن عمک؟ قال: رأیت شاباً و شابّة فخفت الشّیطان علیهما.(2)

این روایت در مورد نظر به وجه است و برگرداندن صورت «فضل» نشان مى دهد که به وجه و کفّین نمى شود نگاه کرد.

جواب: مشکل سند این روایت روشن است، چون از طرق عامّه است و امّا از نظر دلالت هم روایت با صراحت «خفتُ» دارد که دلالت بر خوف فتنه مى کند; و ما هم گفتیم آنجائى که خوف فتنه است مستثنى است.

البتّه روایات منحصر به این شش روایت نیست و چون متضافر هستند ولو اسناد بسیارى از آنها اشکال دارد، از نظر سند مى پذیریم ولى از نظر دلالت مشکل دارند.

سلّمنا، که این روایات دلالت بر حرمت نظر دارد، در مورد قول اوّل هم آیات و روایات دلالت بر جواز نظر داشت، اگر تعارضى بین این دو دسته از آیات و روایات واقع شود نسبت بین این دو طایفه عموم و خصوص من وجه است چون این روایات منظور از «النّظرة» داشت که عام است ولى روایات قبلى صریح در استثناء وجه و کفّین بود و اگر خوب دقّت شود در خیلى از این روایات کارى به زن اجنبى هم ندارد پس «النّظره» مطلق است و نظر به اجنبى ندارد، و لذا مى توان تشکیک کرد که منظور از «النظرة» نگاه به امور دنیوى یا جاسوسى و تجسّس در کار دیگران است.

نتیجه: اگر تعارضى هم باشد تعارض به عموم و خصوص من وجه است و دسته اوّل مقدم است و اگر تباین هم باشد قول اوّل مقدم است چون قول اوّل موافق کتاب اللّه و موافق مشهور است.

بقى هنا شىءٌ:

گاهى براى اثبات قول اوّل و دوّم به دلایل عقلى یا به تعبیر ما اعتبارات ظنّیه استدلال کرده اند. براى قول اوّل به قاعده عسر و حرج استدلال شده به این بیان که اگر زنان صورت خود را بپوشانند هم براى آنها و هم براى مردان مشکل است (یوجب العسر والحرج).

جواب: به این دلیل نمى توان تکیه کرد چون ادلّه عسر و حرج نوعى نیست، بلکه شخصى است، به این بیان که مثلا فرض کنید روزه در گرماى تابستان براى بعضى ها و یا براى غالب مردم عسر و حرج داشته باشد امّا عدّه اى هستند که مشکلى ندارند و مى توانند روزه بگیرند، آیا عسر و حرج نوعى است که که حتّى آنکه مى تواند روزه بگیرد برایش افطار جایز باشد و یا اینکه عسر و حرج شخصى است و آنهائى که مى توانند روزه بگیرند افطار نمى کنند؟

ظاهراً عسر و حرج شخصى است و ظاهر الفاظ عسر و حرج هم عسر و حرج شخصى را مى رساند.

البتّه این دلیل مى تواند مؤیّد باشد ولى دلیل مستقلى نیست.

و امّا براى قول دوّم هم دلیل دیگرى عنوان مى کنند، و آن اینکه عمده زیبائى زن در صورت اوست و اگر صورت او بیرون باشد خوف فتنه هست، پس واجب است بپوشاند.

جواب: این اجتهاد در مقابل نص است چون خود قرآن وجه و کفّین را استثنا مى کند.

دلیل قول سوّم (التفصیل بین النظرة الاولى والثانیة والثالثة).

روایات:

این قول اضعف اقوال است ولى در عین حال دو فقیه بزرگ به این قول تمایل دارند، یکى محقق در شرایع و دیگرى علاّمه در بسیارى از کتب خودش. این قول از آیات دلیلى ندارند ولى به روایاتى از طرق عامّه و خاصّه استدلال کرده اند. این احادیث غالباً سندى ندارند ولى متضافر هستند.

* قال: و قال الصادق(علیه السلام): اوّل نظرة لک (مباح است) و الثانیة علیک و لا لک و الثالثة فیها الهلاک.(3)

در این روایت ندارد که نگاه به چه چیزى مراد است منتهى در این باب عنوان کرده اند که ما را به نگاه زن نامحرم مى کشاند.

این روایت عمومیت دارد و صورت و دستها را شامل مى شود.

جواب: دلالت حدیث بعید است، چون نگاه اوّل منصرف است به نگاه بى اختیار و بدون قصد تلذّذ نگاه دوّم منصرف به قصد لذّت و نگاه سوّم منصرف به خوف فتنه است.

*... عن أبى الطُفیل، عن على ابن أبیطالب(علیه السلام): انّ رسول اللّه(صلى الله علیه وآله)قال له: یا على لک کنزٌ فى الجنّة و انت ذو قرنیها (تو ذوالقرنین آن گنج هستى) فلا تتّبع النظرة النظرة (نگاههاى پشت سرهم به چیزى نکن) فانّ لک الاولى و لیست لک الاخیرة.(4)

اسم أبى الطفیل «عامر بن وائله» و از کسانى است که پنج معصوم را درک کرده و وفات او در سال صد و ده بوده است. در مورد او توثیق صریحى نیامده ولى تعبیرى هست که «کان من خواص أمیرالمؤمنین» که تعبیر ساده اى نیست ولذا بعضى او را از ثقات مى دانند.

جواب: همان مشکلى که در دلالت حدیث سابق بود در اینجا هم هست که نگاه اوّل بى اختیار و نگاه دوّم اختیارى و از روى شهوة است.

نکته: غالب روایات «نظرة» خطاب به على(علیه السلام) و از رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) است، چون افراد عادى نگویند یک بار نگاه کردیم دوباره هم نگاه مى کنیم، عیبى ندارد و آلوده گناه نمى شویم، ولى وقتى پیامبر به على(علیه السلام)که اولّ شخص عالم است سفارش مى کند، دیگران حساب کار خودشان را مى کنند که این نگاه ها خطرناک است.

 

 

1. مستدرک، ج 14، ح 5، باب 81 از ابواب مقدّمات نکاح.

2. مسند احمد، ج 1، ص 76 و 157.

3. ح 8، باب 104 از ابواب مقدّمات نکاح.

4. ح 14، باب 104 از ابواب مقدّمات نکاح.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1279/01/01 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 6624