13 - مسئله 17 (النظر الى المحارم) - 12/7/78

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

13 - مسئله 17 (النظر الى المحارم) - 12/7/78

بعد از ذکر دو مسئله از تحریر الوسیله چهارده مسئله را که در مورد مستحبّات است و بحث علمى چندانى ندارد رها مى کنیم و به سراغ مسئله هفدهم مى رویم.

مسألة 17: یجوز للرجل أن ینظر إلى جسد محارمه ما عدا العورة إذا لم یکن مع تلذّذ و ریبة، (خوف وقوع در فعل حرام یعنى به قصد لذت نگاه نمى کند ولى مى ترسد که این نگاه ها منجر به حرام شود، پس تلذّذ و ریبه دو چیز است) و المراد (بیان صغرى) بالمحارم: من یحرم علیه نکاحهنّ من جهت النسب أو الرضاع أو المصاهرة (سببى)، و کذا یجوز لهنّ النّظر إلى ما عدا العورة من جسده بدون تلذّذ و ریبة.

اقوال:

صاحب جواهر مى فرماید:

و کذا له اَن ینظر الى المحارم... عدا العورة مع عدم التلذذ و الریبة بلا خلاف فى شىء من ذلک بل هو من الضروریّات(1) (آیا فى الجمله از ضروریّات است یا نگاه کردن به تمام جسد از ضروریات است؟ خواهیم دید که تمام جسد از ضروریّات نیست، شاید صاحب جواهر فى الجمله را مى خواسته از ضروریّات بداند، بعد از مرحوم علاّمه و ظاهر تحریر و از بعضى از شافعیّه نقل مى کند که محرم به بدن عریان محرم نمى تواند نگاه کند، و این قول را ضعیف مى داند پس معلوم مى شود که مخالف در مسئله وجود دارد.

و امّا آنچه که از کلام صاحب ریاض و نراقى استفاده مى شود این است که مسئله ذات اقوال ثلاثه است، به احتمالى هم چهار قول است.(2)

قول اوّل: رؤیت تمام بدن ما عدا العوره جایز است.

مشهور قائلند که نظر به جمیع بدن محارم غیر از عورت جایز است بل قیل أنّه مقطوع به فى کلام الاصحاب بل حکى عن بعضهم علیه الإجماع، (حداقل شهرت را مى توان قبول کرد.)

قول دوّم: رؤیت مواضع زینت جایز است.

بالاباحة (النظر) فى المحاسن خاصّة، و فسرّها بمواضع الزّینة (موهاى سر، مقدارى از سینه، تمام گردن، صورت، مقدارى از ساعد و مچ دست که محل بستن دستبند است، بعضى بازو را هم گفته اند که بازوبند به آن مى بستند، مقدارى از ساق پا که محلّ بستن خلخال بوده) بنابراین نظر به تمام بدن جایز نیست (مثلاً، مادر نمى تواند جلوى پسرش پیراهن خود را درآورد) قائل این قول معلوم نیست.

قول سوّم: محارم مانند اجنبى هستند و فقط رؤیت وجه و کفّین جایز است.

قیل بالمنع (لایجوز النّظر إلاّ إلى الوجه و الکفّین و القدمین)، این قول از علاّمه و شافعیّه نقل شده است.

و از کتاب تنقیح نقل شده که مورد دیگرى را هم استثنا کرده اند، و آن استثناء الثدى فى حال الإرضاع است. احتمال دارد این استثناء قول چهارم باشد.

پس در مسئله اقوال مختلف است و مسلّم نیست.

ابن قدامه مى گوید:

و یجوز للرجل أن ینظر من ذوات محارمه الى ما یظهر غالباً کالرقبة و الرأس و الکفین و القدمین و نحو ذلک و لیس له النظر الى ما یستتر غالباً کالصدر و الظهر و نحوهما مرد مى تواند به محارمش نگاه کند، آن مقدار که معمولاً ظاهر مى شود، مانند گردن، سر، کفّین و قدمین و نحو ذلک بعضى ها گفته اند که تمام بدن را مى توان نگاه کرد ماعدا العورة (یعنى افراد نسبت به محارمشان مثل هم جنس با هم جنس هستند) بعضى گفته اند باید موها را هم بپوشاند سپس از ضحّاک نقل مى کند: لو دخلت على امّى لقلت ایّتها العجوز غطىّ شعرک (موى سرت را از من بپوشان).(3)

جمع بندى اقوال: از جمع بندى اقوال عامّه و خاصّه معلوم مى شود که در بین عامّه و خاصه مسئله داراى سه قول است منتها یک تفاوت جزئى بین آنها وجود دارد.

ادلّه قول مشهور:

مشهور دلائلى مطرح کرده اند:

1- آیه حجاب:

«وقل للمؤمنات یَغْضُضْنَ (فرو اندازند = کوتاه کردن نگاه) من أبصارهنّ و یحفظنَ فروجهنّ و لایُبدین زینتهنّ إلاّ ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن (مقنعه که آنرا روى گردن مى اندازند تا سینه ها را بپوشاند) على جیوبهنّ ولایبدین زینتهنّ إلاّ لبعولتهنّ (هفت طائفه از محارم ذکر مى شود) أو آبائهنّ أو آباء بعولتهنّ أو ابنائهنّ أو أبناء بعولتهنّ أو اِخوانهنّ أو بنى اِخوانهنّ أو بنى أخواتهنّ».(4)

سئوال: در اینجا چرا دائى ها و عموها را ذکر نشده؟

جواب: چون به دلالت التزامى از بنى أخوانهنّ و بنى أخواتهنّ معلوم مى شود.

جواب از دلیل: دو گونه زینت داریم: زینت ظاهرى و زینت باطنى، آشکار کردن زینت ظاهرى بر همه جایز است (مثل سرمه و انگشتر) و همان گونه که گردى صورت اشکال ندارد، اینها هم اشکال ندارد و امّا حدّاکثر آنچه که آیه استثنا کرده، زینت باطنه است که دیدنش بر محارم اشکال ندارد و این آیه دلالت ندارد که محارم مى توانند تمام بدن را ما عدا العوره ببینند، پس استدلال به این آیه خالى از اشکال نیست.

در اینجا یک دلالت التزامى بیّن داریم، به این معنى که وقتى زینت ظاهر را مى شود آشکار کرد، محل الزّینة هم آشکار مى شود و وقتى زینت باطن را بر محارم مى توان آشکار کرد محل زینت را هم مى توان آشکار کرد (مثلا گردنبند که در گردن است وقتى آشکار کردنش جایز باشد آشکار کردن جاى آن، که مقدارى از سینه است، نیز جایز است) پس لازمه اظهار زینت، اظهار محلّ زینت است.

و من هنا یعلم این که بعضى زینت را به مواضع زینت معنى کرده اند وجهى ندارد بلکه مواضع زینت به دلالت التزام معلوم مى شود و اگر بخواهیم زینت را مواضع زینت معنا کنیم یا باید چیزى در تقدیر بگیریم (مواضع) یا قائل به مجاز شویم یعنى «زینت» مجازاً به معنى محل الزینة باشد (به علاقه حال و محل) که این دو خلاف ظاهر است.

بقى هنا شىءٌ: از آیه مى توان استفاده کرد که لباسهاى زینتى را هم نمى تواند نشان دهد، ولو تمام بدن پوشیده است امّا نشان دادنش به غیر محرم حرام است، چون «و لایبدین زینتهنّ» لباسهاى زینتى را هم مى گیرد و اینکه گفتیم زینت به معنى حقیقى استعمال شده نه به معنى محلّ زینت، ثمره اش در همین جا ظاهر مى شود.

نتیجه: این آیه نه تنها دلالت بر قول مشهور ندارد بلکه دلالت بر قول دوّم دارد که مى گفت محارم فقط مواضع زینت را مى توانند ببیند. پس از این آیه صرف نظر مى کنیم.

 

 

1. جواهر، ج 29، ص 72.

2. ریاض ج 2، ص 73 و مستند نراقى، ج 16، چاپ جدید، ص 43.

3. مغنى، ج 7، ص 454.

4. سوره نور، آیه 31.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1279/01/01 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 7585