قرآن در تعبیرات خود نهایت متانت و عفّت را رعایت نموده است و این موضوع به فصاحت و بلاغت آن رنگ خاصّى بخشیده است.
در قرآن هیچ گونه تعبیر زننده، رکیک، ناموزون و دور از عفت یافت نمى شود. در میان تمام سرگذشت هاى قرآن یک داستان عشقى واقعى (نه خیالى) وجود دارد و آن داستان یوسف و زلیخاست که از عشق سوزان یک زن زیباى هوس آلوده با جوانى ماهرو و پاک دل سخن مى گوید.
گویندگان و نویسندگان داستانهاى عشقى هر قدر مهارت داشته باشند گرفتار یکى از دو اشکال مى شوند یا باید جلو زبان و قلم را رها کنند و حقّ مطلب را ادا سازند گو این که همه گونه تعبیرات تحریک آمیز همراه داشته باشد.
و یا جلو زبان و قلم را بگیرد و پاره اى از صحنه ها را به خاطر حفظ نزاکت درهم بپیچند و سربسته تحویل دهند.
امّا قرآن در ترسیم صحنه هاى حساس داستان یوسف و زلیخا به طرز شگفت انگیزى «دقّت در بیان» را با «متانت» به هم آمیخته، بدون این که از ذکر وقایع چشم بپوشد.
و این جاست که مى گوییم یک فرد درس نخوانده آن هم در آن محیط هرگز قدرت ندارد چنین عملى را انجام دهد.