شرح و تفسير: پيوند اخلاق نيك با يكديگر

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمومنین(ع) جلد 15
گفتار حكيمانه 445شرح و تفسير: بهترين مصرف مال
شرح و تفسير
پيوند اخلاق نيك با يكديگر

امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اشاره به نكته اى مى كند كه براى شناخت باطن اشخاص غالباً مفيد و مؤثر است، مى فرمايد: «هرگاه در انسانى خوى و خصلت خوب و خوشايندى باشد انتظار همانندهايش را نيز (در او) داشته باشيد»; (إِذَا كَانَ فِي رَجُل خَلَّةٌ رَائِقَةٌ، فَانْتَظِرُوا أَخَوَاتِهَا).
«خَلَّةٌ» (به فتح خاء و تشديد لام) به معناى خصلت و خوى و صفات اخلاقى است.
«رَائِقَةٌ» از ماده «روق» (بر وزن ذوق) به معناى زيبا بودن و جلب توجه كردن است و در بعضى از نسخ «رائعة» آمده است كه همان معنا را مى رساند.
طبيعى است كه وقتى بر شاخه درختى ميوه خوب و جالبى ببينيم دور از انتظار نيست كه همانند آن در شاخه هاى ديگر نيز يافت شود. همچنين هرگاه انسان در جايى به قطعه سنگ قيمتى اى برخورد كند چه بسا كه نشانه وجود معدنى از آن در آن جا باشد.
اين سخن در وجود انسان دليل روشنى دارد و آن اين كه كارهايى كه انسان به طور مكرر انجام مى دهد يك ريشه باطنى دارد كه در نهاد اوست و اين ريشه باطنى سبب مى شود كه مشابهات آن نيز در وى ظاهر گردد.
همان گونه كه عكس آن نيز چنين است; هرگاه ببينيم انسانى بدزبان و فحاش است غالباً پى مى بريم كه در كارهاى ديگر نيز در مسير غلط و ناپسند قرار دارد از چنين انسانى نمى توان انتظار امانت دارى و صداقت داشت.
به تعبير ديگر، نيكى ها و بدى ها غالباً به هم پيوسته اند گويى يكديگر را صدا مى زنند و دعوت مى كنند.
البته ممكن است استثنائاتى وجود داشته باشد كه شخصى تنها يك صفت خوب يا يك صفت بد داشته باشد و بقيه صفاتش با آن هماهنگ نباشد ولى همان گونه كه اشاره شد اين ها جنبه استثنايى دارد نه قاعده كلى.
به هر حال اين گفتار حكيمانه دو پيام براى ما دارد: پيام اول درمورد انسان شناسى است كه براى شناخت افراد، غالباً مى توان روى يكى از صفات خوب يا بد آن ها تكيه كرد و آن را نشانه اى براى بقيه صفات دانست.
دوم اين كه در تهذيب نفس بايد مراقب باشيم كه اگر صفت زشتى در ما پيدا شد انتظار نفوذ بقيه زشتى ها را هم داشته باشيم و اگر توانستيم صفت خوبى را در خود ريشه دار كنيم بايد به آينده خويش اميدوار باشيم كه در پرتو آن، صفات ديگر نيز ممكن است رويش پيدا كند.
نكته
صفات اخلاقى كليدى

از يك نظر تقريباً تمام صفات اخلاقى در جهت اخلاق حسنه يا رذيله با هم پيوند دارند و هركدام همجنس خود را صدا مى زنند. همان گونه كه در گفتار حكيمانه بالا امام(عليه السلام) به آن اشاره فرموده است.
ولى در ميان ويژگى هاى اخلاقى، بعضى جنبه كليدى داشته و با صفات ديگر كه همجنس آن ها هستند پيوند محكمى دارند و در روايات اسلامى نيز به آن اشاره شده است.
از جمله آن ها دروغ است كه سرچشمه گناهان بسيارى است. رشوه خوارى، ظلم، غش در معامله، پايمال كردن حقوق مردم، اهانت به اشخاص و كمك به ظالمان در بسيارى از موارد با دروغ پيوند نزديك دارند. به همين دليل در روايت معروفى كه از امام حسن عسكرى(عليه السلام)نقل شده است مى خوانيم: «جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ فِى بَيت وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الْكَذِبُ; تمام زشتى ها در اتاقى گذاشته شده و درِ آن قفل است و كليد آن دروغ مى باشد».[1]
در روايات اسلامى شراب و مسكرات نيز از گناهان كليدى ذكر شده چراكه وقتى انسان مست شد هر كار خلاف اخلاق و هر جنايتى ممكن است از او سر بزند و لذا در ذيل روايتى مشابه روايت بالا كه از امام باقر(عليه السلام) نقل شده مى خوانيم: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الاَْقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ; خداوند متعال براى شر و زشتى ها قفل هايى گذاشته و كليدهاى آن قفل ها را شراب قرار داده و دروغ از شراب هم بدتر است».[2]
روشن است كه يك عامل مهم بازدارنده در برابر زشتى ها عقل است و شراب عقل انسانى را از كار مى اندازد و او را آماده هر زشتى اى مى كند.
درمورد صفت رذيله بخل نيز حديثى از امام(عليه السلام) در حكمت 378 آمده بود: «الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِى الْعُيوبِ وَ هُوَ زِمَامٌ يقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء; بخل، جامع تمام عيب هاست و در حقيقت افسارى است كه انسان را به سوى هر بدى اى مى كشاند».
در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَرّ; خشم،كليد همه بدى هاست».[3]
زيرا روشن است كه در چنين حالتى كنترل عقل از تمام وجود انسان زايل مى شود و گاه انسان به صورت ديوانه اى درمى آيد كه هر كار خلافى را ممكن است انجام دهد.
و از همه فراتر حب افراطى به دنياست كه انسان را وادار به هر كار زشتى مى كند تا به هدف و مقصود خود كه مال و مقام و جاه و جلال مادى است برسد. به همين دليل در روايت معروف نبوى آمده است: «حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَة».[4]
در حديث مشروح ترى از امام على بن الحسين(عليه السلام) كه در ذيل حكمت 371 آورديم مى خوانيم كه امام(عليه السلام) بعد از آنى كه تكبر و حرص و حسد را سرچشمه گناهان ديگر مى شمرد در پايان مى فرمايد: «فَاجْتَمَعْنَ كُلُّهُنَّ فِى حُبِّ الدُّنْيا فَقَالَ الاَْنْبِياءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِكَ حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَة; همه اين ها در حب دنيا جمع است و لذا پيغمبران و (بعد از آنها) دانشمندان با مشاهده اين معنا گفته اند: حب دنيا سرچشمه همه گناهان است».[5]
اين درمورد صفات زشت است كه جنبه كليدى دارد. درمورد اخلاق فضيله و صفات برجسته نيز همان معنا صادق است. حب آخرت و عشق به پروردگار و خوف از نافرمانى خداوند سرچشمه همه نيكى هاست همان گونه كه در حديثى از معصومين(عليهم السلام) آمده است: «أَنَّ أَصْلَ كُلِّ خَير فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ شَىءٌ وَاحِدٌ وَ هُوَ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى; ريشه هر نيكى در دنيا و آخرت يك چيز است و آن ترس از نافرمانى خداوند است».[6]
همچنين در برابر احاديث سابق كه از امام حسن عسكرى و امام باقر و امام سجاد(عليهم السلام)درباره حب دنيا نقل كرديم در حديثى از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم: «جُعِلَ الْخَيرُ كُلُّهُ فِى بَيت وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهُ الزُّهْدَ فِى الدُّنْيا; تمام نيكى ها و خيرات در اتاقى نهاده شده و كليد آن زهد در دنياست».[7]
--------------------------------------------
[1]. بحارالانوار، ج 69، ص 263، ح 46. 
[2]. كافى، ج 2، ص 338، ح 3.
[3]. همان، ص 303، ح 3. 
[4]. بحارالانوار، ج 51، ص 258.
[5]. كافى، ج 2، ص 131، ح 11. 
[6]. مستدرك الوسائل، ج 11، ص 235، ح 26.
[7]. كافى، ج 2، ص 128، ح 2. 
گفتار حكيمانه 445شرح و تفسير: بهترين مصرف مال
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma